فرهنگ امروز: کامران پارسینژاد با اذعان بر کاهش استقبال عمومی از داستانکوتاه نسبت به رمان عنوان کرد: داستان کوتاه در یک مقطع زمانی حدود 50 ساله از سال 1300 رواج یافت ولی در گذر زمان به تدریج استقبال از آن کم شد.
پارسینژاد ادامه داد: داستان کوتاه موجز است و نویسنده فرصت زیادی برای پرداخت و شخصیتپردازی ندارد. نگارش داستانکوتاه برای نویسنده دشوارتر از رمان است چون نویسنده ناچار است در کلامی کوتاه و موجز مفاهیم عمیق را بیان کند. محدودیت نویسنده در الفاظ و کلمات نویسنده داستان کوتاه را با چالش مواجه میکند و انتقال مفاهیم دشوارتر میشود.
این پژوهشگر ادبی گفت: نویسنده داستان کوتاه باید با حوزههای مختلف علوم انسانی از جمله جامعهشناسی، تاریخ و فلسفه آشنا باشد تا بتواند اثری خلاق و ماندگار بیافریند.
وی تصریح کرد: برخی به اشتباه بر این باورند که داستان کوتاه برشی از صحنههای رمان است در حالیکه میتواند دارای لایههای عمیق مفهومی باشد و در یک پاراگراف مفهوم صد صفحه رمان یا دو ساعت فیلم را جای دهد. اگر نویسنده داستان کوتاه دارای توانمندی و دانش کافی باشد میتواند تنها با چند پاراگراف کوتاه سالها ذهن و دل مخاطبان را درگیر کند، البته خوانندگان نیز باید دارای درک و شناخت بالایی باشند تا بتوانند با کشف و دریافت مفاهیم و مسایل مستتر به لذت کافی برسند. یکی از دلایل کماقبالی به داستان کوتاه نسبت به رمان شاید پایین آمدن سطح سلیقه و لذت نبردن از کشف مسایل پیچیده باشد که باعث شده خوانندگان ایرانی مطالعه رمانهای شسته رفته را ترجیح دهند.
پارسینژاد در پایان گفت: کم بودن مخاطب داستان کوتاه به عدم استقبال ناشران نیز منجر شده و در نتیجه نویسندگان حرفهای ترجیح میدهند وارد عرصه رماننویسی شوند.