فرهنگ امروز: «محسن میهندوست»، پژوهشگر و فولکلورشناس نستوه، عضو شورای علمی دانشنامۀ فرهنگ مردم ایران، پس از سالها تحمل بیماری، یکشنبهشب در 78سالگی از میان ما رفت. استاد میهندوست از دورۀ جوانی پژوهش در حوزۀ فولکلور را با کارهای میدانی آغاز کرد. پژوهشهای میدانی او بیشتر در جنوب خراسان متمرکز بود. او طی بیش از 40 سال فعالیت مداوم در این منطقه بسیاری از آداب آئینها، باورهای مردم به همراه انواع متفاوت ادب شفاهی مانند افسانهها و دوبیتیها را از زبان مردم ثبت و ضبط نمود. حاصل این فعالیتها تألیف و انتشار بیش از ده کتاب و تدوین شماری تکنگاری از روستاهای جنوب خراسان بوده است. استاد میهندوست شمار فراوانی از افسانههایی را که ثبت و ضبط کرده بود به صورت موضوعی و با مقدمههایی تحلیلی منتشر کرد که از جمله میتوان به اینها اشاره کرد: اوسنههای بخت و باکرههای پریزاد. استاد از ابتدای شکلگیری دانشنامۀ فرهنگ مردم ایران با این دانشنامه همکاری فعال داشت و عضو شورای علمی این دانشنامه بود. ضمن گرامیداشت یاد و خاطرۀ این همکار دانشمند بخشی از مدخل خواب، تألیف ایشان را نقل میکنیم.
«در بسیاری از مجالس تعزیه، خواب از اجزاء شکلدهندۀ داستان است. خواب در آغاز یا میانۀ داستان نقش میبندد و تماشاگر شاهد تأثیرات آن در صحنههای بعد خواهد بود. به عبارت دیگر، خواب رازی را آشکار میکند که گریز از آن امکانپذیر نیست.
در مجلس شهادت امام حسین (ع)، آن حضرت پس از آنکه همۀ یارانش به شهادت میرسند، نزد حضرت زینب (ع) میرود، با او گفتوگویی کوتاه میکند، سپس سر خود را بر زانوی خواهر میگذارد و به خواب میرود. او البته میداند که این آخرین خواب او خواهد بود: بدان که هست مرا خواب آخرین خواهر / که میشوم ز ستم کشته ساعت دیگر. این پیشآگاهی در خواب تأیید میشود؛ جبرئیل به خواب امام میآید و خطاب به وی همان معنا را میگوید: هست این خواب تو خواب آخرین / میشوی کشته تو از شمشیر کین. هنگامی که امام خواب است، سپاهیان دشمن به قصد حمله، خیمهگاه ایشان را محاصره میکنند. در برخی روایتها حضرت زینب، و در برخی روایتها مجموعۀ زنان و کودکان او را بیدار میکنند. امام ضمن گلایه از آنها که مانع رؤیای او شدهاند، از این رؤیا میگوید که در بهشت در کنار جدش، حضرت پیامبر (ص)، بوده است، و در آن حـال، حضرت علی (ع) ــ و بنا بر برخی از روایتها حضرت فاطمه (ع) ــ به او گفته است: «فردا تو میهمان منی». این خواب در روایتهای متفاوت گاه مختصر و گاه بهشرح و با جزئیات آمده است.
در مجلس «بیبی شهربانو» نیز هنگامی که شهربانو قصد آمدن به ایران را دارد، به فرزندش، امام سجاد (ع)، از خواب خود میگوید که براساس آن، شبی در کاخ پدرش در خواب بوده است؛ حضرت فاطمه (ع) به خوابش میآید و به او میگوید: تو را اسیر میکنند و به مدینه میبرند و در آنجا به عقد امام حسین (ع) درمیآیی.
در مجلس «مرغ در مدینه» نیز خوابْ یکی از اجزاء مهم پیشبرد روایت است. براساس این مجلس، هنگام عزیمت امام حسین (ع) به کوفه، فاطمۀ صغری به سبب بیماری در مدینه میماند. او همواره چشمانتظار بازگشت پدر و برادرش علیاکبر است. مادربزرگش که تنها همدم او ست، مرتب به وی امیدِ بازگشتِ پدر و برادرش را میدهد. سرانجام روزی فاطمه از خدا میخواهد که در خواب پدرش را ببیند. همان دم به خواب میرود و حضرت علیاکبر به خوابش میآید و گزارش واقعۀ کربلا را به او میدهد.»