فرهنگ امروز: من قبلا هم نوشتم که اگر می خواهید عظمت کار فردوسی را در شاهنامه بدانید به آثار هم عصران او و از جمله ثعالبی بنگرید که چگونه با وجود آنکه در خانه با اهل و عیال و با مردم کوچه و خیابان و محله به فارسی سخن می گفت اما مانا که هیچگاه کتابی به زبان فارسی ننوشت و همه آثارش و از جمله بسیاری از کتاب های بعضا تکراری اش همه به زبان عربی نگاشته شد؛ حتی آنجا که از سخنان پادشاهان قدیم و یا معاصران ایرانی اش مطلبی نقل می کند همه را به زبان عربی بر می گرداند. شاید گمان می کرده با این کار هم به زبان عربی خدمت می کند (و آن دوران عصر رقابت و منافسه میان اهل ادب عربی و مفاخره بدان بود در میان اهالی بلاغت و سخنوری و کاتبان و ...) و هم خدمتی است برای ماندگاری این کلمات و انتشارش حتی در میان غیر فارسی زبانان. اما هر چه هست آدم وقتی ایرانیانی مانند ثعالبی و صاحب بن عباد و ابوبکر خوارزمی و ابن العمید و بدیع الزمان همدانی و بسیاری دیگر را در آن دوران می شناسد که چطور با یکدیگر مسابقه عربی دانی و عربی نویسی به راه انداخته بودند و آنگاه می بیند که فردوسی اثر جاودانه خود را نوشت و بهترین خدمت ها را به زبان ملی کشورش کرد بی اختیار ستایشگرش می شود.
باری در دربار سامانیان و آل بویه و همچنین در دستگاه های اداری و وزارتی غزنویان و سلجوقیان بی تردید زبان اول زبان فارسی بود و تردیدی نیست که وقتی صاحب بن عباد مثلا در دربارش در ری با کارگزارانش سخن می گفته و یا نامه ای برای همقطارانش و یا اعیان و بزرگان شهرها و یا برای شاه آل بویه می نوشته و یا حکم قضاوت برای اشخاص تحریر و امضا می کرده و یا نامه ای دوستانه برای یک ایرانی دیگر در اصفهان و یا خراسان می نوشته آنها را به زبان فارسی می نگاشته. اصلا چرا باید خلاف این را تصور کرد؟ مگر در دستگاه اداری آل بویه همه زبان عربی می دانسته اند؟ گیرم صاحب بن عباد دلبسته ادب عربی بود و به گواهی ابو حیان توحیدی مفاخره را در این کار می دید اما آیا قابل تصور است که مثلا برای ابلاغ حکمی به شخصی برای کاری اداری قلم به دست گیرد و به زبان عربی برای او که شاید اصلا عربی نمی دانست و یا حتی اگر می دانست زبان عربی زبانی نبود که در خانه و اداره با آن صحبت می کرد مکتوبی به عربی بنویسد؟ شگفتا...
من تصور می کنم عمده آنچه از رسائل عربی از کارگزاران حکومتی در این دوره ها از وزیران و کاتبان معروف امروز دستیاب است؛ آنها که زبان اصلی شان فارسی بود و در دستگاه های اداری حکومت های ایرانی و یا دستگاه های اداری ایرانی کار می کردند همه اصلشان به فارسی نوشته شده و بعدا تحریرهای عربی آنها صرفا برای مفاخره اهل ادب تحریر و تنظیم شده و برای ما به ودیعت گذاشته شده. افسوس که پیشینیان ما در حفظ مکاتیب اداری خاصه به زبان فارسی همت لازم را نداشتند.
منبع: حلقه کاتبان – بررسیهای تاریخی