شناسهٔ خبر: 7076 - سرویس مسائل علوم‌انسانی

نقدی بر مناظره «حمیدرضا آیت‌الهی» و «صادق زیباکلام» در دانشگاه علامه(1)؛

علوم انسانی و این‌چنین مدافعانی!

سلیمی اما انتقاد اصلی را باید متوجه متولی این مناظره(مباحثه) دانست. خوب است کسانی که دغدغه و دعوی اسلامی‌سازی دانشگاه و تاسیس علوم انسانی اسلامی را دارند بیش از هر چیز با رصد نه چندان دشوار، نسبت به دسته‌بندی‌های موجود در علوم انسانی کشور به آگاهی برسند تا شاید در این صورت دچار تناقضی نشوند که بواسطه آن از مخالفین علوم انسانیِ اسلامی برای دفاع از آن دعوت‌کنند.

فرهنگ امروز: دیروز در دانشگاه علامه طباطبایی مناظره‌ای به وقوع پیوست که در نوع خود جالب و متفاوت بود. مناظره‌ای که در حضور سرپرست دانشگاه علامه برگزار شد. البته موضوع مطرح شده برای این مناظره بحثی قابل تامل بود: «علوم‌انسانی اسلامی؛ امکان یا امتناع» مسئله‌ای که نیازمند تضارب آرای فراوان در میان اهل فن است. هویت نظامی که داعیه‌دار حکومت اسلامی است لازم می‌دارد تا سخن از جنس متفاوتی از علوم‌انسانی را عرضه دارد. علوم انسانی که بتواند بر پایه‌ی آموزه‌های اسلام و اقتضائات جامعه ایران به تبیین واقعیت‌های اندیشگانی جامعه‌اسلامی بپردازد. قطعا هستند کسان بسیاری که قائل به این نوع نگاه به علوم انسانی نیستند. آنان عمدتا علم را خالی از ارزش و یا خالی از ظرفیت‌هایی می‌دانند که دین و به طور ویژه دینی همچون اسلام بتواند به آن ورود کند. تقابل میان این دو دیدگاه لازم و ضروری است. لازم است از این رو فضای آرامی مهیا شود تا در کمال آرامش و خالی از هرگونه نگرانی این دو دیدگاه به نقد یکدیگر بپردازند.

 

 قطعا رسیدن به علوم انسانی مطلوب جامعه ایران مستلزم تضارب آرا به معنای واقعی کلمه است. تضارب آرایی که متفکرین دو دیدگاه به نقد و بررسی یکدیگر بپردازند و حرف و سخنی که در آن پرداخته و برجسته می‌شود، بیانگر اندیشه و اندیشه‌ورزی باشد. از این رو کسانی می بایست به عنوان دو سویه میدان به نقد یکدیگر بپردازند که 1-از ظرفیت‌های علمی لازم برخوردار باشند. 2-به طور دقیق و واقعی نماینده یکی از این دو دیدگاه باشند.

 

مناظره‌ای که دیروز(20 آبان) در دانشگاه علامه اتفاق افتاد، هیچ کدام از معیارهای ذکر شده در بالا را نداشت.  به عبارت دیگر هر کدام از دو طرف مناظره حداقل و خوشبینانه یکی از ویژگی‌ها ذکر شده در بالا را به طور روشن نداشتند. مناظره‌ای که دیروز در دانشگاه علامه روی‌داد میان دکتر صادق زیباکلام و دکتر حمیدرضا آیت‌الهی رقم خورد. اولی استاد دانشگاه تهران و دومی استاد دانشگاه میزبان(علامه طباطبایی) و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی.

دکتر صادق زیباکلام را همه می‌شناسند. کسی که رسانه و تریبون جذاب‌ترین عنصر زندگی‌اش است. استادی که رسانه برایش مرز ندارد. این سو و آن سوی آب. مجلات دانشجویی، وبلاگ‌ها و روزنامه‌ها. برای همه می‌نویسد و با همه مصاحبه می‌کند. استاد علوم انسانی مورد علاقه دانشجویان فنی! که در مورد همه عرصه‌های علوم انسانی صحبت می‌کند. در مورد مسائل داخلی ایران، در مورد جزایر سه گانه. جامعه‌شناسی و البته عدم نیاز به روش در عرصه علوم انسانی! آنچه در همه مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و یادداشت‌های زیباکلام محوریت دارد تلاش برای متفاوت بودن است. شاید مفهوم واگرایی بهترین واژه‌ای باشد که بتواند در شناخت او به ما کمک کند. البته او به هر میزان که تلاش می کند تا در میان طیف نخبگان واگرا باشد، سعی می‌کند حداقل بخشی از مردم را به عنوان مخاطبان خود نگه‌دارد. از این رو زیباکلام عمدتا مخالف است. زیرا جامعه ایران مخالف بودن را می‌پسندد. گاهی حرف‌هایی می‌زند که با منافع ملی نمی‌خواند اما حتی همین هم مهم نیست. زیرا همین هم در چارچوب واگرایی و متفاوت بودن معنی می‌یابد. حال با توجه به آنچه گفته شد دیدگاه زیباکلام درباره علوم انسانی را نیز می‌توان درک کرد. ادعایی که آیت‌الهی درباره رویکرد جدل آمیز زیباکلام ارائه نمود واقعا جای تامل دارد: «بهتر است بحث را به مباحثه‌های تبلیغاتی و انتخاباتی نزدیک نکنیم و از به حاشیه کشاندن یک بحث علمی خودداری کنیم.»

سلیمی

سوی دیگر این مناظره دکتر حمیدرضا آیت الهی بود. فردی که به عنوان نماینده جریان حامی علوم انسانی اسلامی از جانب برگزار کنندگان  مجلس در این مناظره حاضر شده بود. اما نکته بسیار حائز اهمیت اینکه حتی او نیز به علوم انسانی اسلامی اعتقادی نداشت!!! وی این‌گونه کلامش را آغاز کرد: «من با عنوان این جلسه یعنی امتناع و امکان علوم انسانی مخالفم و فکر می‌کنم ما باید درباره امکان و یا ضرورت علوم انسانی اسلامی صحبت کنیم. همچنین با بکار بردن علوم انسانی اسلامی موافق نیستم و به نظرم بهتر است به جای آن از عناوین علوم انسانی در بستر اسلام و یا علوم انسانی با رویکرد اسلامی استفاده کنیم»

نویسنده یادداشت حاضر به دیدگاه‌های دکتر آیت‌الهی احترام می‌گذارد. هر فردی می‌تواند دیدگاه‌هایی این‌چنین به مسئله علوم انسانی داشته باشد. اما سوال اساسی که دغدغه یادداشت حاضر است اینکه چرا ایشان که خود علوم انسانی اسلامی را به مقوله تحول در علوم انسانی کاهش می‌دهد می‌بایست به عنوان نماینده یک دیدگاه و یک جریان در یک مناظره حاضر شود. این حضور دو ایراد بسیار روشن دارد: اول اینکه ایشان خود را به جریانی منتسب و نزدیک می‌کند که به واقع با آن همپوشانی کافی ندارند. این مسئله شاید برای ایشان منافع سیاسی و گروهی داشته باشد، اما قطعا نمی‌تواند برای آن جریان نیز سودمند باشد. و دوم اینکه به نمایندگی از آن جریان فکری سخنانی را به زبان می‌آورد که جز پراکندگی ذهن مخاطبان هیچ چیز را به دنبال ندارد. به عبارت دیگر مخاطبین به این جمع‌بندی می‌رسند که جریانی که قائل به علوم انسانی اسلامی است در درون خود دچار چند دستگی است. این در حالی است که ایشان را به واقع نمی‌توان فردی از این جریان دانست.

عملکرد دکتر آیت‌الهی در دوره چند ساله‌اش بر ریاست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رویکرد ایشان به مسئله علوم انسانی اسلامی به اندازه کافی بحث برانگیز بوده است. نوع تقابل ایشان با جریان اساتید و حتی کارمندان مخالف در درون پژوهشگاه، نگاه دولت پسند وی به عزل رییس دانشگاه علامه آن هم در شرایطی که وی در تمام دوره صدرات احمدی نژاد بر دستگاه دولت، هرگز حتی یک کلمه در این باره به زبان نیاورده بود و قس علی هذا. با این وصف نمی‌توان وی را نماینده‌ی شایسته‌ای برای مدافعان علوم انسانی اسلامی قلمداد کرد.

آنچه در عبارات یادداشت حاضر گذشت به خوبی می‌تواند نشان دهد که دیروز(دوشنبه) در دانشگاه علامه مناظره‌ای برپا شد که اگرچه عنوان امکان و یا امتناع علوم انسانی اسلامی را یدک می‌کشید اما در واقع هیچ یک از طرفین آن قائل به این مفهوم نبودند. جالب است که در مناظره‌ای که به قصد کمک به تکوین علوم انسانی اسلامی برگزار می‌شود، این مفهوم اینگونه مظلومانه بی‌دفاع باقی می‌ماند.

و اما انتقاد اصلی را فارغ از کلیه مباحث فوق باید متوجه متولی این مناظره(مباحثه) است. خوب است کسانی که دغدغه و دعوی اسلامی‌سازی دانشگاه و تاسیس علوم انسانی اسلامی را دارند بیش از هر چیز با رصد نه چندان دشوار، نسبت به دسته‌بندی‌های موجود در علوم انسانی کشور به آگاهی برسند تا شاید در این صورت دچار تناقضی نشوند که بواسطه‌ی آن از مخالفین علوم انسانی اسلامی برای دفاع از آن دعوت‌کنند.