به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از فارس؛ بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی در نامهای به رئیس جمهور اعلام کرد: باید افرادی بر مسند وزارت علوم باشند که دغدغه اسلامی شدن دانشگاهها و تحول علوم انسانی را داشته باشند تا از حرکت دانشگاه به سمت سکولاریزاسیون جلوگیری شود.
متن این نامه به شرح زیر است:
" ابتدا از این که دانشگاه شهید بهشتی را به عنوان نماد دانشگاهی ایران برگزیدید و برای گرامیداشت روز دانشجو به این مکان مقدس تشریف آوردید تشکر و سپاس خود را از حضرتعالی اعلام میداریم. ویژگی بارز روز دانشجو استکبارستیزی و مبارزه با هرگونه سازش و کرنش در مقابل ظالمان زمان است. آن دانشجویان که با خون خود این روز را بنام خود مزین کردند یک حرف بیش نداشتند و آن این بود که کشور باید در سایه استقلال و به دور از هر گونه وابستگی امورات خود را اداره کند و با هر گونه عملی که عزت و کرامت مردم مسلمان ایران را خدشه دار میکند ایستادگی باید کرد.
آرمانهای آن سه آذر اهورایی و تلاش جنبش دانشجویی پس از آن با خروش مردم مسلمان ایران به رهبری امام خمینی (ره) با پیروزی انقلاب اسلامی محقق شد.
اینک پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی، این تجربه تازه بشری که در جمهوری اسلامی متبلور شده است توانسته با پایان دادن استبداد داخلی و خارجی، تهدیدی برای استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بین الملل و الگویی برای ملتهای مسلمان و مستضعفان دنیا باشد که پایههای پوشالی نظام سلطه را با بیداری اسلامی که در خاورمیانه و شمال افریقا به راه افتاده به لرزه در آورده است.
این انقلاب در کنار هجمه دشمنان قسم خوردهاش و با همه مشکلاتی که برایش پیش آوردند توانست با رهبریهای پیامبرگونه حضرت امام خمینی (ره) و خلف صالحش حضرت امام خامنهای و نیز تلاش مسئولان دلسوز، به پیشرفتها و سربلندیهایی برسد که موجب تعجب همگان شود.
البته این به معنای دست از تلاش کشیدن نیست بلکه این فتح بابی برای پیشرفتهای آتیه است که همت مسئولان و دولتمردان را میطلبد که باز با مجاهدت در همه عرصهها موجبات سربلندی هر چه بیشتر این نظام الهی را فراهم کنند.
بسیج دانشجویی به عنوان بخشی از جنبش دانشجویی کشور که پاسدار اصول انقلاب و ارزشهای آن است نکاتی را با گذشت بیش از ۱۰۰ روز از شروع دولت یازدهم برای تحقق آرمانهای انقلاب و پایمال نشدن خون شهدا مطرح میکند.
نخست اینکه برابر وعده رئیس جمهور مبنی بر اینکه ما دنبال تخریب کسی نیستیم، اما در گزارش ۱۰۰ روزه به جای اینکه به اقدامات عینی دولت در این مدت بپردازید یا کارهایی که میخواهید انجام بدهید، ۳۵ دقیقه از وقتتان را اختصاص به انتقاد از دولت گذشته دادید و انتظار داشتیم از اقدامات تحول آفرینی که قرار بوده در این مدت انجام پذیرد صحبت کنید و قفلهای گشوده شده با کلید تدبیر را برای مردم نام ببرید.
در فرمایشات حضرتعالی طوری القا میشد که دولت قبلی ۸ سال کشور را ویران کرده و به دست بیگانگان سپرده است!.
این در حالی بود که مسکن مهر، طرح هدفمندی یارانهها، سفرهای استانی، خدمات گوناگون عمرانی به نقاط محروم، صرفهجویی چندهزار میلیاردی از طریق سهمیهبندی سوخت و... اقداماتی بودند که بارها مورد تحسین مردم و رهبری قرار گرفتند.
البته ما نمیگوییم که دولت قبلی بدون نقص و اشتباه بوده یا همه کارهایی که انجام داده مثبت بوده است و این همان چیزی است که مقام معظم رهبری فرمودند:«دولت آینده باید تمام نقاط قوت دولت فعلی، منهای نقاط ضعف آن را داشته باشد.»
حال سوال ما از حضرتعالی این است که در این مدت تا چه حد برای رفع این نواقص در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی گام برداشتید؟
دوم اینکه در گزارش ۱۰۰روزه خود عنوان کردید تحریمهایی که باعث اوضاع وخیم اقتصادی در ایران شد، ناشی از دیپلماسی نامعقول و نابخردانه دولت گذشته و کاغذ پاره نامیدن تحریمها توسط احمدینژاد است اما درست فردای صحبتهای شما، ظریف وزیر امور خارجه در مجلس، تحریمهای امریکا را کاغذپاره نامید! سوال اینجاست که اگر این دیپلماسی نابخردانه نبود، دولت شما میتوانست در ژنو با پشتوانه چندهزار سانتریفیوژ و غنیسازی ۲۲۰ درصد به توافق با غرب دست یابد و این موفقیت را به نام خود ثبت کند؟ یا باید مانند ۱۰ سال پیش تمام فعالیتها را تعلیق میکردیم؟ اگر این دیپلماسی نبود، آیا ممکن بود محبوبیت انقلاب اسلامی در قلب آفریقا یا در همسایگی ایالات متحده در امریکای جنوبی نفوذ کند؟
سوم آنکه در ایام انتخابات صریحا میگفتید کلید حل مسائل در تدبیر دولت من وجود دارد و حتی آن کلید را به مردم نشان میدادید. حالا پس از گذشت ۱۰۰ روز میگویید کلید، مردم هستند.
پس چرا تنها از یک قشر خاص از مردم یا به قول وزیرتان، ژنرالها و رفقایشان در دولت استفاده کردید و از افراد جوان استفاده نکردید؟ آیا توجه زیاد دولت به بیرون مرزها و عدم تکیه بر نیروهای جوان داخلی و عدم پیگیری راهبرد اقتصاد مقاومتی و تکیه بر نفت فروشی را جزو نقصهای عملکرد ۱۰۰ روزه دولت نمیدانید؟ آیا همچنان لازم میدانید برای حل مشکلات، باید با کدخدا ملاقات کنیم؟ و به این علت بود که با اوباما صحبت کردید که از جانب رهبری، «اقدامی که بجا نبود» خوانده شد؟ حالا پس از سابقه سیاه کودتا علیه دولت مصدق، حمایت از پهلوی، حمله نظامی به طبس، حمایت از صدام، حمله به هواپیمای مسافربری، تهدیدات هرروزه، تحریم علیه ملت ایران و حتی عهدشکنیهای مختلف در زمان ریاست جنابعالی، آیا میتوانید به آمریکا اعتماد کنید؟
البته ما تلاش فراوان جنابعالی و تیم دیپلماسی دولت و جلب رضایت جبهه غرب برای ادامه فعالیتهای هستهای را که ناشی از مقاومت همه جانبه ملت و نظام اسلامی در سالهای گذشته بود تماما میستاییم اما چند سوال اساسی در زمینه این قرار داد: اول آنکه در متن آمده ایران باید نگرانیهای شورای امنیت سازمانملل درباره برنامه هستهای ایران را از طریق پرداختن به قطعنامههای شورای امنیت برطرف کند. آیا ۱+۵ نمیتواند در شورای امنیت قطعنامهای صادر کرده، ایران را از غنی سازی ۵درصد (که بر سر آن توافق کردهایم) هم منع کند؟ و ایران نیز ملزم به اجرا شود؟ دوم آنکه در بند دیگری قید شده ایران میتواند نهایتا یک برنامه غنیسازی داشته باشد، مشروط بر نیازهای عملی خود، آیا این معنایی جز این دارد که ۱+۵ میتواند در مذاکره نهایی ادعا کند ایران به دلیل نداشتن رآکتوری که تامین سوخت نشده باشد عملا هیچ نیاز عملی به غنیسازی ندارد و باید آن را برچیند؟
سوم آنکه با وجود تعلیق غنیسازی ۲۰ درصد، از بین بردن هرآنچه در سطح ۲۰ درصد غنی سازی شده و تعلیق غنی سازی بالای۳.۵ درصد و عدم فعالیت راکتور اراک تا شش ماه و اطلاعاتی بیسابقه و... دربرابر دریافت تنها ۷میلیارد دلار از مجموع ۱۰۰میلیارد دلار اموال بلوکه شدهمان، آیا برگ برنده مهمتری برای مذاکرات مهمتر پیش رو برای ما باقی مانده است؟
وقتی میدانیم طرف مقابل برگهای برنده اصلیاش را که همان تحریمهای نفتی و بانکی است برای آن مذاکرات نگه داشته است چرا باید در گام اول تقریبا همه داشتههای خود را روی میز بگذاریم؟!
چهارم آنکه در زمینه فرهنگی که به گفته شما، همیشه مظلوم واقع میشود، سخنانی نگران کننده از زبان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میشنویم.
درباره حذف ممیزی قبل از چاپ، رفع فیلترینگ، آزادی تکخوانی زنان بر خلاف فتوای مستقیم مراجع و... آیا شما این اظهارات را تایید میکنید؟ اگر نه، هدف شما از اینکه مرتبا میگویید فضای امنیتی را در حوزه فرهنگ از بین میبریم چیست؟ آیا این اظهارات موجب شکسته شدن قبح برخی خلافها و در نهایت استحاله فرهنگی در طولانی مدت نمیشود؟ یا اینکه حضرتعالی فرمودید ممنوع القلم را سریع القلم کردهام، آیا بکارگیری دکتر سریع القلم در دولت باید بهانهای برای متهم کردن دولتهای گذشته به ممنوع القلم کردن باشد؟
و اگر اینطور نیست تعدادی از ممنوع القلمها را معرفی کنید، اگر چه ما به خوبی به یاد داریم خیلی از کسانیکه جنابعالی ممنوع قلم قلمداد میکنید به راحتی مقالههای تند انتقادی در نشریات و خبرگزاریها منتشر میکردند. فی المثل دکتر سریع القلم.
پنجم آنکه آنچه برای ما دانشجویان مهم است و آینده کشور با آن گره خورده است وزارت علوم و سیاستهای آن است. به همین خاطر افرادی که بر مسند آن مینشینند باید دغدغه اسلامی شدن دانشگاهها و تحول علوم انسانی و نیز پیگیر مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد تا از حرکت دانشگاه به سمت سکولاریزاسیون در گام اول جلوگیری کند و در گام بعدی زمینه پیشرفت کشور را با تربیت نیروهای کارآمد و متعهد فراهم کند.
این مهم در فضایی آرام و بدور از تنش ایجاد میشود که لازمهاش مدیرانی هستند که سابقهای در تنش آفرینی در دانشگاه نداشته باشند. اما متاسفانه در دولت تدبیر و امید این مهم رعایت نشده و افرادی امور را در دست گرفتهاند که برای خدشه دار کردن فضای امن دانشگاه گام بر میدارند و میخواهند این محیط مقدس را ابزاری برای فعالیتهای سیاسی خود کنند و هر آنچه که میخواهند دانشگاه را به انحراف بکشانند.
حال سوال ما از حضرتعالی است چرا اجازه میدهید افرادی در وزارت علوم فعالیت کنند که سابقه خدشهدار کردن فضای علمی در دانشگاهها را با ایجاد تنش در سال ۷۸ و ۸۸ داشتهاند؟
ششم اینکه این روزها میشنویم و مشاهده میشود که عدهای در سایه مدیریت اعتدالی شما، دوباره ساز تنش را در کشور کوک میکنند و میگویند از حق خود در سال ۸۸ گذشتیم و خواهان آزادی سران فتنه میشوند. کسانی که کشور را ۸ماه به لبه پرتگاه کشاندند و به گواهی رهبری، حتی یک بار ابراز پشیمانی و توبه نکردند.
آیا اصلا عبارت فتنه را که توسط مقام معظم رهبری برای وقایع سال ۸۸ استفاده میشود را مدنظر دارید؟ قطعا جوابتان مثبت است. اما چرا اجازه جولان به حامیان فتنه و کسانی که تا دیروز به دنبال فتنه افروزی علیه نظام بوده اند میدهید؟ و حتی اجازه میدهید به آنان در دولت پست و منصب داده شود که در قسمتهای نرم، فکری و استراتژیک نظام به سیاستگذاری و برنامه ریزی (مانند وزارت علوم و مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری) بپردازند؟ و مهمتر از همه به خود اجازه میدهند که شکستن حصر سران فتنه را مطرح میکنند؟
در نهایت، از این که در مراسم روز دانشجو، مجالی بر سخن گفتن دانشجویان داده نشد و رئیس جمهور متکلم وحده بود تاسف خود را ابراز میداریم و از روحانی میپرسیم که آیا این روند نشان از عدم آزادی بیان در دانشگاهها نیست؟ و آیا این، همان فضای امنیتی حاکم بر دانشگاهها نیست؟ بهانه جنابعالی برای نداشتن فرصت شنیدن سخنان دانشجویان و اینکه بایستی در جلسه نهایی کردن بودجه شرکت کنید، با این سخنتان که گفتید« دولت جمعه حاضر بود بودجه را تقدیم مجلس کند» قابل پذیرش نبود.
البته از بی احترامیها، توهین مجری برنامه به شعور دانشجویان و نمایشی کردن برنامه سخنی به میان نمیآوریم ولی امید داریم دیگر شاهد چنین مراسمات دانشجویی که جایگاه دانشجو نادیده گرفته میشود نباشیم."