به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از خرگزاری شبستان؛ مجله علوم انسانی زاویه به تهیهکنندگی مهدی خداوردیان چهارشنبه شب، ۲۷ آذرماه با موضوع «همگرایی یا واگرایی وحدت حوزه و دانشگاه» با حضور حجتالاسلام و المسلمین احمد مبلغی، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی و محمود حکمتنیا، عضو شورای فرهنگی اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
محمود حکمتنیا طی سخنانی با بیان اینکه مساله وحدت میان حوزه و دانشگاه از چند منظر قابل بررسی است، اظهار کرد: یکی از این ابعاد ماهیت طرح بحث وحدت حوزه و دانشگاه است که از سوی امام خمینی(ره) مطرح شد.
وی ادامه داد: موضوع آن است که اولا دغدغه آن زمان چه بود که این مساله از سوی امام (ره) طرح شد و موضوع دوم اینکه چهطور باید یک دغدغه را به مساله تبدیل کنیم چرا که دقیقا در حیطه دانش بشری قرار میگیرد.
حکمت نیا تصریح کرد: مسائلی در ابتدای طرح مساله وحدت میان و حوزه و دانشگاه بیان شد به نظر می رسد اگر به همین مسائل توجه داشته باشیم موضوع بسیار روشن میشود، چرا که موفقیت در نظامهای علمی و فناوری زمانی است که اجزای آن نظام، تکمیلکننده یکدیگر باشند و نه خنثیکننده.
وی ادامه داد: در فضای ایران به علت تفکر ۸۰ سال اخیر رودررویی میان نیروهای علمی وجود داشت که به نوعی خنثیسازی نیروها از تخریب آنها هدف بود لذا اولین دغدغه در اوائل انقلاب اسلامی این بود که از ظرفیت نیروی انسانی در جهت خنثیسازی این تخریبها بهرهگیریم؛ از این رو، اولین کار این بود که سیاستمدار بیاید و اجزای تکمیلکننده یک نظام را دارای غایتی مشخص کند و از همین منظر بود که بستری برای شکلگیری ایده وحدت میان حوزه و دانشگاه کلید خورد.
حکمتنیا عنوان کرد: به نظر من در شرایط فعلی باید توان نگاه بیرونی را داشته باشیم چراکه ما درگیر زمان هستیم و زمانی میتوانیم به پرسش خود پاسخ گوییم که نگاهی از بالا به پایین به امور داشته باشیم، یعنی برای مثال اگر ممکن بود که سیر زمانی داشته باشیم و این سی و چند سال از انقلاب را از نظر بگذرانیم بسیاری از مسائل برای ما روشنتر می شد، البته اقدامات موثری نیز انجام شده است که از جمله آنها می توان به تهیه نقشه جامع علمی کشور اشاره کرد.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: البته الان به جایی رسدیم که میتوانیم ادعا کنیم در حد رسیدن به نظامی بر اساس مبانی معرفتی خودمان هستیم که منشا این دستاورد طرح موضوع وحدت و حوزه و دانشگاه بود اما با این حال باید بررسی کنیم که برای همین مساله یعنی وحدت حوزه و دانشگاه چه کردهایم و در شرایط فعلی باید چه کنیم.
وی بیان کرد: بعضا برخی سخن از مطالعات میانرشتهای دارند، من معتقد نیستم که علوم حوزوی و دانشگاهی را بتوان به طور کامل از منظر مطالعات بینرشتهای مد نظر قرار دارد، برای مثال رشته حقوق که اگر بخواهیم در جمهوری اسلامی آن را بررسی کنیم باید از فقه هم استفاده کنیم و اصلا نمیشود از فقه بهرهای نبریم بنابراین قرابت میان این دو کاملا وجود دارد و حل مساله از طریق هر دو این حوزههای دانشی دیده می شود لذا در مساله وحدت باید از این منظر نیز به موضوع نگاه کرد.
حکمتنیا با اشاره به اینکه در حال حاضر با «حلِ ناقص» مواجه هستیم، تصریح کرد: به نظرم داریم به جمعبندی میرسیم یعنی مثلا من که دانشگاه هستم حس میکنم حل مساله در دانشگاه توسط استاد و دانشجو به حل ناقص میرسد و برخی علوم را میتوان میانرشته ای قلمداد کرد.
این پژوهشگر ادامه داد: بنابراین گذشت زمان به ما نشان داده است که حل ناقص برای جمهوری اسلامی فایده ندارد بلکه ما باید بر اساس چارچوب فکریمان روش حل مساله را بررسی کنیم چراکه این مساله عملیاتیتر است و نیاز به زمینههای متفاوت دارد.
حکمتنیا گفت: زمانی که از مدیریت علم صحبت میکنیم باید مشخص کنیم که منظور ما از عالم کیست و جریانات علمی چگونه ایجاد می شوند، واقعیت آن است که مساله ما درباره وحدت حوزه و دانشگاه هنوز حل نشده است و معرفتشناسی آن را یاد نگرفتهایم.
این محقق ابراز کرد: گاهی از خواست افراد به معنای (Want) و گاهی به معنای (Need) یاد می شود، بنابراین کسی موفق است که خواستهها را مدیریت کند چراکه وقتی خواستهها مدیریت نشود تقاضا، مساله و مدیریت برای حل مساله هماهنگ نمی شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: واقعیت آن است که علم یک جوشش ذهنی است و خلاقیت فکری نیاز دارد، بنابراین حوزه و دانشگاه باید در یک مسیر طرح مساله داشته و با یکدیگر همافزایی یابند.