به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایکنا؛ آیتالله محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم، در ارتباط با علوم انسانی اسلامی، تصریح کرد: وحدت حوزه و دانشگاه، یک امر دستوری نیست و با همایش و سخنرانی حاصل نمیشود. وحدت حوزه و دانشگاه با اجتماع فیزیکی افراد دو گروه به دست نمیآید و این اتحاد حقیقی باید وحدت فکری و علمی باشد، ضمن اینکه وحدت کلمه درستی نیست و باید از واژه «تقریب» استفاده کرد.
وی با اشاره به اینکه تقریب به معنای نزدیک شدن دانشگاه و حوزه باید ریشه فکری داشته باشد، اظهار کرد: مقدمات فکری و علمی برای حوزویان و دانشگاهیان باید تعریف شود. اهدافی را حوزویان از تحصیل علوم دینی دارند و دانشگاهیان نیز از تحصیل علوم دانشگاهی خود اهدافی دارند. ما میتوانیم اهداف مشترکی را در نظر بگیریم و به سمت آن هدف مشترک حرکت کنیم.
آیتالله غرویان بیان کرد: این حرکت میتواند تفسیر درستی از وحدت حوزه و دانشگاه باشد، ولی وحدت به معنای دقیق فلسفی امکان ندارد. دینی کردن علوم انسانی چند راه دارد. میتوانیم در وحدت، هدف علم یا انگیزه محقق را در نظر بگیریم. ما غایت و هدف را در فلسفه دو قسم میدانیم، وقتی هدف چیزی است که محقق در نظر دارد و انگیزهای را به قصد تحقق دنبال میکند، این میتواند بین یک محقق حوزوی با دانشگاهی، هدف مشترک و محور اتحاد و تقریب باشد.
وی گفت: گاهی منظور ما از هدف، «ما ینتهی إلیه العلم» است؛ یعنی علم فقه به کجا منتهی میشود و علم فیزیک به کجا منتهی خواهد شد. این دو دست کسی نیست و منتها إلیه علمها از هم جدا هستند. اگر منتها إلیه علوم با هم مشترک باشد، ما دو علم نداریم. ما زمانی دو علم داریم که منتها إلیه علوم با هم تفاوت داشته باشند. این مسائل باید در بحث وحدت حوزه و دانشگاه تبیین شوند.
وی تصریح کرد: گاهی دو علم، به لحاظ موضوع یکساناند، ولی هر کدام از حیثیت متفاوتی بحث میکنند؛ به عنوان مثال، انسان، موضوع علم طب و روانشاسی است، ولی جسم انسان موضوع طب است و روح انسان موضوع روانشانسی. در اینجا میتوانیم بگوییم موضوع یکی است، ولی از دو حیثیت؛ همچنین میتوانیم بگوییم که چون حیثیت دو تا هست، پس موضوع هم متفاوت است. اینها همه نمونههایی از مباحثی است که باید درباره آنها بحثهای دقیقی بشود.
علم دینی در نگاه آیتالله جوادیآملی
غرویان در پایان درباره دینی بودن همه علوم در نگاه آیتاللهالعظمی جوادی آملی گفت: ایشان از این منظر که عالم را مخلوق خدا میداند و تمام علوم را هم کشف از مخلوقات خدا میداند، تمام علوم را هم کشف از مخلوقات خدا میداند؛ بنابراین هر علمی در حوزه علوم تجربی، مثل علم گیاهشناسی، دریاشناسی، نجوم و ... همه کشف مخلوقات الهی هستند و ما را به کشف آیات الهی میرسانند. از این جهت همه علوم اگر به قصد کشف آیات و نمونههای الهی باشد، علم الهی هستند و این حرف درستی است.
الزامی به وحدت فتاوا وجود ندارد
وی در پاسخ به پرسشی در خصوص دلیل تعدد مراجع تقلید و دیدگاههای متفاوت فقهی، اظهار کرد: فقه علم است و مرجعیت علمی برای هر کسی که آن علم و دانش را تحصیل کند، خود به خود حاصل میشود. مانند دکتر و پزشک که با تحصیل به حد تشخیص میرسند.
این مدرس حوزه ادامه داد: بیماران با مراجعه به پزشکان، نظر کارشناسی آنها را دریافت میکنند و طبق نسخه آنها دارو دریافت میکنند و به درمان خود میپردازند. مرجعیت علمی در دین نیز به همین ترتیب است. هر کسی تحصیل کند و تحصیلات خود را تا مدارج عالی ادامه بدهد، از نظر علمی به حدی میرسد که دیگران، وی را قبول میکنند. متخصصین کسی را که به مدارج بالای علمی میرسد، به عنوان مرجع میشناسند و از نظر علمی برای رأی و فتوای او ارزش قائل میشوند.
وی با بیان اینکه الزامی به وحدت مرجعیت نیست و این امری است که در رشتههای دیگر علمی هم حاصل می شود، خاطرنشان کرد: درست است که اصل دین واحد است و شاید این شبهه ایجاد شود که در اصل دین که واحد است، هیچ تکثر نظری نباید وجود داشته باشد، اما باید به این نکته توجه کرد که همانطور که گفته شد، اصل دین واحد است و آنچه که متکثر است، علم به دین است.
غرویان خاطرنشان کرد: علم به دین دارای درجاتی است؛ مانند فیزیولوژی بدن انسان که دستگاه عصبی، گوارشی و دیگر سیستمهای بدن انسان در همان بدن واحد وجود دارد. همه این دستگاهها یک بدن و سیستم را ایجاد میکند، ولی علم به این سیستمها و جزئیات و پیچیدگیهایش، درجات دارد. دین هم، به آن صورتی که به قلب پیامبر(ص) نازل شده، واحد است و معرفت مراجع به این دین واحد است که متکثر است.
الزام سیر طبیعی در مسیر تولید علم
وی افزود: علم چیزی نیست که با دستور و امر و نهی حاصل شود. وحدت نظر بین مراجع و علما، اگر به طور طبیعی حاصل شود، نهتنها امکان دارد، بلکه واقع هم میشود. با اراده و تصمیم نمیشود به وحدت نظر علمی رسید. علم مقدماتی دارد که اگر آن مقدمات در شخص و جامعه فراهم شد، علم حاصل میشود و در غیر این صورت علمی به وجود نمیآید یا علم دیگری به دست میآید.
وی با تبیین نظر خود در رابطه با روند طبیعی تحقق و ایجاد علم گفت: طبیعی بودن ناظر به طی طریق علمی یعنی کسب علم است. فرد باید مقدمات علمی را طی کند و البته در کنار این مسائل، هوش، فراست، دقت و استعداد شخص هم مدخلیت دارد.