این پژوهشگر، با اشاره به اینکه تفکیک معنایی، طبقه بندی، پرهیز از ابهام، حذف معادلهای مهجور عربی، استفاده از واژگان پارسی در انتخاب معادلها و توضیحات دایرهالمعارفی از یکسو و دانشزبانی فرهنگنویس و آشنایی او با اصول و روش فرهنگنویسی از سوی دیگر، عواملی هستند که نظم و سیاق خاصی به یک فرهنگ لغت امروزی میدهند گفت: کوشیدهام از امکانات زبان فارسی استفاده کنم و به جای آنکه املای فارسی یک لغت انگلیسی را بیاورم در منابع گوناگون به دنبال معادل برای آن واژه بگردم و از آوردن معادلهای عربی بیربط و غیر کاربردی پرهیز کنم.
قانعیفرد، پیش از این در کتاب «نخستین درسهای فرهنگنگاری» (مجموعه مقالاتی درباره فرهنگنویسی) به چالشهای فرهنگنویسی در ایران پرداخته و گفته بود: ساختار زبانی جامعه تغییر میکند و محدوده واژگانی زبان نیز دستخوش دگرگونی قرار میگیرد، بنابراین سبک فرهنگنگاری هم باید بهروز شود و شیوه فرهنگنگاری مدرن، ابزاری برای تکامل و تحول فرهنگهاست. و باید نهضت درست را ادامه داد نه اینکه کپی نویسی افراطی کرد و هیچ خلاقیت و ذوقی را هم نشان نداد.
مولف «فرهنگ واژگان هنر» به اینکه انتشار هر فرهنگ به غنای زبانی ما کمک میکند اشاره کرد و افزود: انتشار هر فرهنگ لغتی، در واقع کاستیهای واژگانی را رفع و به غنای زبانی ما کمک میکند؛ طبعا پیش از من هم کسانی در این راه کوشیدهاند و مسلما کارشان برای من راهگشا بوده، از فرهنگهای دوزبانه «فرانسه به فارسی» نیکلا جی در سال ۱۲۲۴ و «انگلیسی به فارسی» آرتور ولاستون در سال ۱۲۶۱ گرفته تا زبان شناس بزرگ معاصر ما، محمدرضا باطنی. هنوز هم وقتی در اتاقم، فرهنگ لغت هر کدام از این افراد را با احترام میگشایم، گویی با صدای خودشان معنی لغات را میشنوم. خصوصا به فرهنگ باطنی و حق شناس و حییم این نگاه عاطفی را دارم.
قانعیفرد با اشاره به اهمیت دانش زبانی فرهنگنویس گفت:آنچه امروزه اهمیت دارد، دانش زبانی و اطلاع زبانشناختی فرهنگنویس است تا بداند از چه معادل های واژگانی و در کجا بهره ببرد ؛ چگونه ابهامزدایی کند و با توضیحات دایرةالمعارفی خود، از منابع مختلف، به توضیح واژگان و عبارات بپردازد. الزامی نیست که معمار باشی تا به توضیح سبک «باروک» یا «معماری عثمانی» بپردازی همانطور که ضرورتی ندارد نویسنده یا نقاش باشی تا بتوانی از سبک «سوررئالیسم» یا «فراواقعگرایی» و «تاریخ تمدن ساسانیان» بنویسی. بلکه باید معنی درست را یافت و مفهوم را بهخوبی منتقل کرد نه اینکه به ارائه ملغمهای درهم و برهم با معادلهایی غیرشفاف پرداخت که بیشتر ترجمه هستند تا معادل سازی واژگان؛ چنین فرهنگی که به انبان شباهت بیشتری دارد منتشر نشود بهتر است.
مولف «فرهنگ واژگان هنر» در پاسخ به اینکه برای تالیف این فرهنگ از چه منابعی استفاده کرده، گفت: من از ۴-۵ فرهنگ معتبر که در اروپا و آمریکا به زبان انگلیسی و فرانسه منتشر شده، بهره بردهام مدخلهای آن ، طیف واژگانی رشتههای مختلف هنری چون معماری، مجسمهسازی، نقاشی، طراحی، سینما، عکاسی، موسیقی و فلسفه هنر را دربرمیگیرد.
قانعیفرد هدف از انتشار «فرهنگ واژگان هنر» را ارائه فرهنگی در شان هنر ایران زمین دانست و افزود: تنها امید من آن است که این اثر برای دانشجویان، مترجمان و پژوهشگران هنر ابزار کمکی قابل قبولی در خواندن و ترجمه بهتر آثار هنری باشد؛ همچنین دلم میخواهد افراد دیگری تشویق شوند و فرهنگهای بهتری ارائه کنند.هدفم از انتشار این فرهنگ، تنها برداشتن گامی کوچک در راه ارائه فرهنگ لغتی بوده که در شأن هنر ایرانزمین باشد، زیرا که هنر سرزمین ما یکی از غنیترینها در تاریخ هنری جهان امروز است.
او به سخن دکتر ساموئل جانسون، فرهنگنویس برجسته انگلیسی در قرن هجدهم میلادی اشاره و بیان کرد: بلندآوازگی، آرزویی است که هر نویسنده در سر میپروراند اما فرهنگنویس، امیدی جز این ندارد که از آفت سرزنش بر کنار بماند و حتی همین پاداش منفی نیز نصیب کمتر فرهنگ نویسی شده است.
«فرهنگ واژگان هنر» از فرهنگنامههای تخصصی است که بهزودی از سوی نشر علم منتشر میشود این فرهنگ، در ۶۰۰ صفحه به انضمام ۴۰ صفحه گلاسه در قطع وزیری توسط نشر علم با شمارگان ۳۳۵۰ نسخه در دی ماه، منتشر و توزیع میشود. «فرهنگ نروژی - فارسی»، عرفان قانعیفرد است که در سال ۱۳۸۲ منتشر شده است.