شناسهٔ خبر: 11748 - سرویس سینما و رسانه

محمدحسین لطیفی در گفت‌وگو با فرهنگ امروز:

حال فیلم‌ساز ایرانی بد است

محمدحسین لطیفی 80 درصد فیلم‌های امسال در یک خانه اتفاق می‌افتد، دلیلش هم این است که با کمبود بودجه مواجه هستیم و اینکه تهیه‌کننده‌ها فقط اصرار دارند که 2 تا سوپراستار داخل فیلم‌هایشان حضور داشته باشد و فکر بقیه‌ی مسائل را نمی‌کنند.

 

فرهنگ امروز: با محمدحسین لطیفی در گوشه‌ی ساکتی از کاخ جشنواره درحالی‌که فقط برای دیدار با یکی از دوستانش آمده بود صحبت کردیم. او در این دوره کمتر به جشنواره آمده است، دلیلش هم این است که او پیش از جشنواره همه‌ی فیلم‌ها را دیده است. محمدحسین لطیفی از کارگردانان خوب سینما و تلویزیون است و امسال جزء هیئت انتخاب فیلم‌های جشنواره بوده است، به همین دلیل به سراغ او رفتیم و با او گفت‌وگویی هر چند کوتاه ولی مفید و پرمحتوایی را انجام دادیم.

 

آقای لطیفی در ابتدا برای ما بفرمایید که با توجه به این که سینمای امید شعار جشنواره‌ی امسال است، چرا تا به امروز که 5 روز از جشنواره می‌گذرد شاهد فیلم امیدوارکننده‌ای در جشنواره نبودیم و فضای سیاه و ناامیدی در فیلم‌ها همچنان به چشم می‌آید؟

به نظرم امسال نمی‌توانیم راجع به فیلم‌های امید صحبت کنیم، به دلیل اینکه 3 سال پیش در چنین جایی که جشنواره‌ی فیلم فجر بود، از من پرسیدند که چرا آن‌قدر فیلم‌ها بد شده است؟ من پاسخ دادم چون حال فیلم‌ساز بد است، چه انتظاری دارید که بتواند فیلم خوب بسازد. من فکر می‌کنم مشکل اساسی چیز دیگری است و آن هم مسئله‌ی بودجه است؛ به‌عنوان مثال 80 درصد فیلم‌های امسال در یک خانه اتفاق می‌افتد، دلیلش هم این است که با کمبود بودجه مواجه هستیم و اینکه تهیه‌کننده‌ها فقط اصرار دارند که 2 تا سوپراستار داخل فیلم‌هایشان حضور داشته باشد و فکر بقیه‌ی مسائل را نمی‌کنند؛ بنابراین در یک خانه فقط می‌توان یک‌سری موقعیت‌های انتلکتوئل داشت و خب قاعدتاً در فضای یک خانه یا باید کارهای کمدی و تله‌تئاتر ساخت که به نظر خیلی‌ها اصلاً پسندیده نیست و یا اینکه همین راهی که انتخاب کردند ادامه‌دار شود.

 من معتقدم که بودجه‌ی فیلم‌ها باید تغییر کند تا در یک شرایط مطلوب، فیلم‌ساز هم بارقه‌های امید را ببیند. اتفاقات فعلی که مربوط به دولت جدید است فقط دریچه‌ی امید را دارد؛ اما حال فیلم‌ساز هنوز خراب است و فیلم‌ساز هرچه حالش بد باشد تلخ‌تر فیلم می‌سازد.

 

فکر نمی‌کنید که فیلم‌سازی سیاه با فضاهای ناامیدانه به نوعی روشن‌فکری و پز تبدیل شده است؟

البته که پز هم هست و گویی هرچه تلخ‌تر فیلم ساخته شود منتقدین بیشتر دوستش دارند و مسئله‌ی مهم این است که این سینما در نهایت راه به جایی نخواهد برد؛ چون با توجه به فیلم‌هایی که ساخته می‌شود بلیت‌های کمی فروخته می‌شود و خب هرچقدر فیلم‌ها کمتر فروخته شوند باعث می‌شود که فیلم‌ساز راه خودش را پیدا کند و بفهمد چه ساخته و باید کارش را تصحیح کند؛ چون می‌بیند با هزینه‌ای که کرده، هرچند کم، سودی عایدش نمی‌شود.

 

آقای علی معلم هم مثل شما جزء هیئت انتخاب فیلم‌های جشنواره بودند، ایشان عقیده دارند که با فیلم‌هایی که در حال ساخته شدن است و ایشان دیدند، اگر هر 365 روز سال هم طرح سینما سلام باشد، باز هم بلیتی فروخته نمی‌شود، نظر شما چیست؟

من معتقدم که مردم اگر کمی مهربانی کنند و مهربانانه‌تر فیلم‌ها را نگاه کنند این اتفاق نمی‌افتد؛ اما اگر مردم با توجه به حقی که دارند وارد سینما بشوند، قطعاً ما شاهد این اتفاق تلخ خواهیم بود؛ چون مردم می‌آیند سینما که امید و چیز دیگری غیر از چیزی که در اطراف وجود دارند را بگیرند و چیزی را دریافت کنند که بعد از دیدن فیلم تا یک هفته از لذت دیدن آن سرحال باشند و خب بله، این فیلم‌ها هیچ‌کدام چنین ویژگی را ندارند، البته گفتنِ همه‌ی فیلم‌ها کمی اغراق است؛ اما اغلب آن‌ها فاقد فضاهای این‌چنین هستند. من امیدوارم فیلم‌سازان کشورمان امسال را بگذرانند؛ اما فیلم‌سازیِ سال آینده را این‌طور شروع نکنند.

 

به عقیده‌ی شما با وجود مسائل اجتماعی موجود، وظیفه‌ی کارگردان چیست؟

من بارها در مصاحبه‌هایم گفتم که باید بپذیریم کارگردان باید در مقام طبیب روح جامعه باشد و خودش را در مقام طبیب جامعه بداند و احترام برای خودش قائل باشد؛ بنابراین مانند طبیب جسم که مرض را تشخیص می‌دهد و بعد درمان می‌کند، اول باید مقام طبابت روح را بگیرد و بعد کارش را آغاز کند. منِ فیلم‌ساز حق ندارم دردی را که می‌بینم، فقط بگویم و مطرح کنم؛ چون بگویم که چی؟ این گفتن چه کمکی به مردم می‌کند جز اینکه یک درد هم روی دل مردم می‌گذارد. این را همیشه برای خودم هم تجویز می‌کنم که خب، حسین لطیفی باید بیایی در مقام یک طبیب بِایستی، حالا یا با یک فضای طنز یک مقداری روح مردم را باید شاد کرد و یا حتی اگر با ملودرام اجتماعی مردم را گریه می‌اندازد، نتیجه‌بخش باشد؛ مثلاً نتیجه‌ات این است که مردم را به فکر می‌بری که از فردا یک صفت خوب در جامعه رشد کند و این در حالی است که فیلم‌سازهای امروز ما خودشان بیمارند، به‌عنوان نمونه من فیلم‌هایی را دیدم که تبلیغ چیزهایی را می‌کند که غیراخلاقی است؛ یعنی در پایان فیلم یک مشکلی را می‌گذاریم و خیلی راحت می‌رویم؛ مثلاً من یک فیلم 90 دقیقه‌ای دیدم که در پایان فیلم 2 شخصیت اصلی فیلم می‌روند فرودگاه و فیلم تمام می‌شود، خب که چی؟ مشکل که سرجاش موند، پس من تماشاگر برای چه اینجا نشستم؟ برای چه اصلاً این فیلم را ساختم؟ برای اینکه ثابت کنم که من می‌توانم شما را 2 ساعت نگه دارم، خب، بلدی ولی نهایتش چی!؟

 

با توجه به مسئولیتی که در هیئت انتخاب فیلم‌ها داشتید، ارزیابی‌تان از لحاظ محتوایی فیلم‌های امسال چطور است؟

  احساسم این است که بسیاری از فیلم‌سازها که تا به حال حاضر نبودند، حضور امسال‌شان باعث دلگرمی است و تازه استارت کار را زدند؛ اما از لحاظ محتوایی، به نقطه‌ای که مردم از فیلم‌ساز توقع دارند هنوز خیلی فاصله داریم تا به فیلم‌سازی مطلوب برسیم.