فرهنگ امروز/نفیسه ترابنده: فیلم «حقِ سکوت» به کارگردانی «هادی نائیجی» و تهیهکنندگی «رضا میرکریمی» از جمله فیلماولیهای جشنواره و روایتی از زندگی یک روحانی جوان است.
خلاصه داستان: «علی حبیبی» روحانی جوانی است که برای خرید خانه و پرداخت هزینههای درمان ناباروری زیر بار قرض رفته است و به دلیل جور نشدن وام، چکش برگشت خورده و به دست شرخر میافتد. فرشته (همسر علی) با آبروریزی شرخر ساکش را جمع میکند و به خانهی پدرش میرود. حاج حبیبی برای جور کردن پول، تصمیم میگیرد در دههی اول محرم منبر برود، او با کمک سید حسن (دوستش) میتواند در شمال کشور مکانی را برای منبر رفتن پیدا کند. علی عازم شمال میشود و دو نوبت در شب به منبر میرود. شرخر به دنبال علی راهی شمال میشود و از علی میخواهد تا وجوهاتی که مردم روستا برای خمس به او دادهاند به جای قرضش بدهد تا بعد سر جایش بگذارد. طلبکار وقتی از جور شدن پولش ناامید میشود در حضور مردم دادوبیداد میکند و از بدهکاری علی سخن میگوید. هیئتامنای مسجد شهر روحانی دیگری را به جای علی میآورد و مردم روستا از علی میخواهند تا پول خمس آنها را پس بدهد. علی به قم برمیگردد و به دادگاه ویژهی روحانیت میرود، دادگاه او را به محرومیت از تبلیغ برای انجام عمل خلاف شأن روحانیت و محرومیت از داشتن دستهچک محکوم میکند. فرشته به حوزه میآید و به علی خبر میدهد که جواب آزمایشش مثبت است.
فیلم سعی دارد تا لایههای مختلف شخصیت یک روحانی و مسیری که یک روحانی در زندگیاش تجربه میکند را به نمایش بگذارد، موضوعی که به شدت پیچیده و حساسیتبرانگیز است و لازمهی آن شناخت کافی از شخصیت یک روحانی و شرایط زندگی اوست. نمونهی موفق چنین اثری، فیلم «زیر نور ماه» ساختهی «رضا میرکریمی» است، فیلمی که با پرداختی قوی و شخصیتپردازی دقیق بهخوبی توانسته چالشهای زندگی یک طلبه را به نمایش بگذارد؛ اما فیلم «حقِ سکوت» آن قوت را ندارد.
فیلم از جایی شروع میشود که «فرشته» (همسر علی) دیگر تحمل اینهمه فشار اقتصادی را ندارد، درحالیکه علی به خاطر فرشته زیر بار قرض رفته و خانه خریده است و تا پایان داستان برای حفظ خانه میکوشد. علی طلبهی جوانی است که عمدهی وقتش صرف درس خواندن میشود. برخلاف آنچه تصور میشود دروس حوزوی بسیار سخت است و خواندن آن کار هرکسی نیست، فرشته هم که گویا شناختی از این مسئله ندارد و بدون فکر با یک طلبه ازدواج کرده است، علاوه بر نارضایتی از وضع مالی همسر، از اینکه علی بیشتر وقتش را در کتابخانه میگذراند و او در خانه تنهاست، ناراحت است.
سوژهی اصلی فیلم مشکلات اقتصادی است که این بار پیش روی یک طلبهی جوان ظاهر میشود. در باور عامهی مردم وضع مالی روحانیون بسیار خوب است، باوری که از زبان شرخر بیان میشود: «برای شما که از زمین و آسمون میباره، از طلاق هم پول میگیرید»؛ اما فیلم از واقعیت زندگی سخت روحانیون جوان پرده برمیدارد. در تصور علی نباید منبر پولی باشد؛ اما وقتی مشکلات به او فشار میآورند حاضر میشود برخلاف میل باطنی خود منبر برود تا پول چکش را به دست آورد. پیدا کردن منبر هم کار آسانی نیست، علی وقتی پیش آقامیرزا میرود و موضوع را مطرح میکند، آقامیرزا به او میگوید که مردم توقعشان بالا رفته است؛ یعنی مردم امروزی دوست دارند فقط پای منبر افراد مشهور بنشینند.
علی با درماندگی راهی شمال میشود. او رفتاری صمیمانه با مردم روستا دارد و هر کاری از دستش برمیآید برای آنها انجام میدهد. مردم روستا سهم خمسشان را به او که نمایندهی مرجع تقلید است، میدهند. اینهمه پول برای هرکسی وسوسهانگیز است و مرد شرخر صراحتاً به او پیشنهاد میدهد تا از پول مردم قرضش را بدهد؛ اما روحانی ما در مقابل نفسش میایستد و شبانه به عابربانک رفته و پول مردم را به حساب دوستش میریزد. مردم روستا وقتی از بدهکاری حاجآقا مطلع میشوند به او بیاعتماد شده و از او میخواهند تا پول خمسشان را پس بدهد؛ اما علی با وجود اعتراضات مردم چون از نظر فقهی این پول دیگر به صاحبانش تعلق ندارد و جزء وجوهات است، سعی میکند مردم را قانع کند.
علی حبیبی که در مقابل وسوسههای نفسش مقاومت کرده، توسط مردم شمال رانده شده و به قم بازمیگردد. درست لحظهای که علی همهچیزش را از دست میدهد -خانهاش را به خاطر پاس کردن چک میفروشد و توسط دادگاه از کار تبلیغ محروم میشود- بهترین خبر زندگیاش را از زبان فرشته میشنود. فیلم در کنار این تلخیها فضایی شاد و متفاوت از حجرههای حوزهی علمیه نشان میدهد، از جمله شوخی کردن دوستان علی به خاطر رفتن همسرش و یا سور دادن طلبهای به مناسبت به دنیا آمدن فرزندش.
«حقِ سکوت» محصول حوزه هنری است تا روایتی باشد از زندگی یک طلبهی جوان، طلبهای که مانند هر انسانی مشکلات خاص خودش را دارد، از مشکلات خانوادگی گرفته تا مشکلات اقتصادی. اما فیلم به دلیل فیلمنامهی الکن، ریتم کند و عدم شخصیتپردازی مناسب در جذب مخاطب ناتوان است. نام فیلم هم تناسبی با داستان ندارد، معلوم نیست منظور چه سکوتی است!؟ سکوت علی و تسلیم بودن او در مقابل ناملایمات؟ یا سکوت علی در برابر ناجوانمردیهای مرد طلبکار که آبروی او را جلوی مردم ریخته است.