فرهنگ امروز/سارا فرجی: علی اکبر اشعری، مدیر سابق کتابخانه ملی از معدود مدیرانی است که در هرجاییکه مشغول باشد ذهنش با کتاب و درگیر مسائل حوزه نشر است؛ در دوران ریاستش بر کتابخانه ملی هم کارهای ارزندهای در این حوزه انجام داد که حاصل و نتیجه آن تا به امروز ادامه داشته است؛ کتاب و ارتقای سرانه مطالعه یکی از دغدغههای همیشگی اوست. او این روزها سخت مشغول مدیریت پروژه باغ کتاب تهران است و تلاش میکند که هرچه زودتر این پروژه به بار بنشیند.
اشعری در گفتوگو با خبرنگار «فرهنگ امروز» در مورد موضوع سرانه مطالعه در ایران،با اشاره به اینکه آمار دقیقی از سرانه مطالعه فعلی کشور ندارد گفت: وجود آمارهای ضدونقیض درباره سرانه مطالعه دلایل متعددی دارد اما نداشتن تفاهم بر سر تعریف مطالعه، اصلیترین دلیل آن است؛ در حال حاضر شاهدیم که برخی مطالعه را محدود به کتابهای درسی، برخی آثار غیردرسی را هم جزو مطالعه و برخی دیگر هم خواندن مطالب سایتها، روزنامهها و ... را جزو مطالعه حساب میکنند و همین میشود که هرکسی بنابر استنادات خود آمار و عدد و رقم ارائه میدهد.
وی با تاکید بر لزوم تهیه «سند مطالعه ملی» افزود: اگر به جای سند نهضت کتابخانهها، سندی با عنوان «سندمطالعه ملی» تهیه شود و سپس به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی برسد یک مرجعی برای همه نهادهای مرتبط با حوزه کتاب پدید می آید که بعد از آن همه نهادها ملزم میشوند براساس آن سند آمار و عدد ارائه دهند.
مدیر باغ کتاب تهران،با اشاره به اینکه متولی اصلی این حوزه وزارت ارشاد اسلامی است و اگر قرار باشد بخشی سوالها را پاسخ دهد این وزارتخانه است گفت: یعنی مثلا نمایندگان مجلس اگر سوالی درباره این موضوع داشته باشند از وزیر این وزارتخانه میپرسند نه مدیران نهادها و سازما ها؛
اشعری در پاسخ به این سوال که کدام بخش این وزارتخانه مسئولیت محاسبه این عدد را دارد گفت: معاونت پژوهشی هر نهاد و وزارتخانهای وظیفه پژوهش در آن نهاد یا وزارتخانه را دارد اما متاسفانه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همه در این مورد فعالیت میکنند و آمار میدهند الا معاونت پژوهشی وزارتخانه و وقتی که متولی اصلی کار خود را به درستی انجام ندهد هر کسی کار خودش را انجام میدهد و از آنجایی که هر نهاد یا سازمانی میخواهد نتیجه فعالیتهای خود را بسنجد آمار و ارقام صحیحی ارائه نمیدهد و فقط حرف خودش را میزد و به وضعیت کلی و کلان مطالعه کاری ندارد.
وی ادامه داد: وزارت ارشاد، نبض فرهنگی جامعه را در دست دارد، لذا باید برنامهریزیهای کلان فرهنگیاش صحیح باشد؛ معاونت پژوهشی این وزارتخانه هم موظف است که به سوالاتی از قبیل آینده این حوزه چیست؟ دنیا به چه سمتی در حال حرکت است؟دیگر کشورها در حوزه مطالعه از چه ابزاری استفاده میکنند؟ و سوالاتی از این قبیل پاسخ دهد و نتیجه را اعلام کند چون مجریان طرح آنقدر درگیر کارهای اجرایی هستند که اغلب بروز نیستند ولی به این نوع اطلاعات پژوهشی نیازمندند.
اشعری افزود: با تصویب یک تعریف ثابت توسط معاونت پژوهشی مراکز دولتی زیرمجموعه وزارت ارشاد موظف میشوند که آمارها و نظراتشان را یک کاسه کنند و به این ترتیب بسیاری از موازیکاریهای این حوزه از بین میرود؛ در حال حاضر در مورد محاسبه سرانه مطالعه موازی کاریها بسیار زیاد است.
مدیر سابق کتابخانه ملی با تاکید بر اینکه برای سنجش عدد سرانه از لحاظ پرسشگر، متخصصان میدانی و کارشناسان آمار کمبود نداریم گفت: خوشبختانه در حوزه کارشناسان آمار و متخصصان حوزه پرسشگری مشکلی نداریم اما تا وقتی که مشکلات عمده در حوزه مطالعه حل نشود و به تفاهم نرسیم، کار آماری معنا و نتیجهای ندارد.
این فعال فرهنگی در ادامه با توضیح درباره اینکه در حال حاضر تولیدات حوزه فرهنگی در کشور بسیار زیاد است اضافه کرد: درحال حاضر محصولات فرهنگی بسیار زیادی در حال عرضه هستند ولی چون بدون هدف تولید میشوند فایدهای ندارند؛ به عنوان مثال در تمام این سالها پیش نیامده که پروژه فرهنگی تولید شود و یک موضوع خاص را هدف قرار دهد و به دنبال راه حل آن باشد؛ مثلا عدهای تصمیم بگیرند که بخواهند در مدت5 سال فیلمهایی بسازند که معضل طلاق را حل کند و یا مسائلی از این قبیل.به عبارت دیگر متولیان فرهنگی کاری به اهداف کلان نظام ندارند و هرکس براساس تصورات ذهنی فردی و شخصی خود اثر تولید میکند.
اشعری با انتقاد از یکسان بودن روشهای پیشگرفته در حوزه مطالعه گفت: متاسفانه در طی این سالها بسیاری از روشهای ما برای ارتقای سرانه مطالعه تغییر نکرده است؛ به عنوان مثال سالهاست که نمایشگاه کتاب به یک شکل برگزار میشود و تنها تعداد آمار و برنامهها تغییر میکند در حالیکه اینکه تعداد کتابهای نمایشگاه از 10 هزار عدد به 11 هزار عدد برسد که پیشرفت نیست؛ و برای رفع این شکل لازم است که اتاق فکری برای مسائل مطالعه راهاندازی شود تا به مسائل در آنجا پرداخته شود. مثال دیگر اینکه مقام معظم رهبری از اصطلاح بسیار زیبایی با عنوان «کتاب فاخر» استفاده کردند ولی تا به حال این اصطلاح تبیین نشده که چقدر به این نوع کتابها گرایش وجود دارد، چقدر کتاب فاخر داریم، اصلا چه کنیم که کتاب فاخر تولید شود و...
وی در خصوص فعالیت هایی مثل راهاندازی ایستگاه کتاب در مترو واتوبوس وتاثیرشان بر سرانه مطالعه کشور توضیح داد: هر فعالیتی که در این باره انجام شود و نتیجه بدهد خوب است و در واقع فعالیتهای تکتک مضر نیست به شرطی که بازخورد آن را ببینیم ونکته دیگر اینکه بدانیم قرار است این فعالیت ها که هر کدام به تنهایی انجام میشوند چه هدفی را دنبال کنند؛ در واقع در حال حاضر فعالیتهای خوبی مثل نمایشگاههای کتاب،آشتی دادن مردم با کتاب و.... انجام میشود که هر کدام به شکل تکهای از پازل هستند ولی تا وقتی که ندانیم این تیکه های پازل قرار است در کجا کنار هم قرار بگیرد و به شکل تابلوی زیبایی در بیایند فایدهای ندارند.
مدیر پروژه باغ کتاب تهران در پایان با اشاره به اینکه حدود سال های 74 تا 75 آمارگیری سراسری در خصوص سرانه مطالعه انجام شد که مبنای محاسبه آن، اینگونه بود که به ازای هرچند نفر چند صندلی سینما یا صندلی کتاب یاصندلی تئاتر وجود دارد ولی متاسفانه نتیجه و خروجی آن پژوهش معلوم نشد و دادهای هم از آن به دست نیامد؛ ضمن اینکه همان پروژه هم با وجود زحمات و هزینه فراوانی که برایش شده بود عیب و نقصهایی داشت مثل اینکه پرسشگران پرسشنامه را فکس یا با پست میفرستادند که به این ترتیب امکان خطا در چنین روشی بسیار زیاد است چون ممکن است پرسشنامه گم شود یا توسط فرد دیگری پر شود و مشکلات دیگری از این قبیل.
اشعری افزود:چنین کارهای پژوهشی حتما باید توسط افراد خبره انجام شود و آمارش هم به مجریان اعلام شود چون مجریان طرحها به چنین آمارها وپژوهشهایی برای پیشبرد اهداف خود احتیاج دارند و باید از دل این پژوهشها مسیر خود را پیدا کنند و مثلا به این نتیجه برسند که مشکل اساسی ما در حال حاضر این بخش است و باید چنین اقداماتی انجام شود نه اینکه آمار ونتایج را از نیازمندان به آمار و اطلاعات پنهان کنیم.