فرهنگ امروز/ آریا محمدنژاد: جای شگفتی است که صدا و سیما و سایر نهادهای فرهنگی 51 هفته در سال به شیوهی روزمره و باریبههرجهت فعالیت میکنند و هر روز بیشتر از پیش فرهنگ و اندیشهی انقلاب را به قهقرا میبرند، بهیکباره با فرا رسیدن 20 فروردین شروع به تولید برنامههای کلیشهای با موضوع شهید آوینی میکنند. برای مسئولین فرهنگی ما که بین فرهنگ و سیاست و اقتصاد تفکیک قائل نیستند، بین روز بزرگداشت شهید آوینی با روز ارتش و روز درختکاری و هفتهی ثبتنام یارانه فرق چندانی وجود ندارد، گویی مسئولین صدا و سیما که بر اساس تقویم رسمی کشور سراغ مناسبتها میروند، از سر ناچاری چون روزی در تقویم به نام مرتضی آوینی است به سراغ وی میروند. درحالیکه شهید آوینی تنها نظریهپرداز جدی رسانه در انقلاب اسلامی است و رسانهی ملی اگر حقیقت اندیشهی آوینی را قبول دارد لاجرم باید در نحوهی مدیریت رسانه، در تولید محتوا، در نحوهی پرداخت به مناسبتها و در نحوهی نگاه به هنر دینی تجدیدنظر کند و اندیشهی وی را لحاظ کند.
اینکه بعد از 35 سال پس از ظهور مرتضی آوینی، 22 سال پس از شهادت آن متفکر بزرگ مناظرهای بگذاریم که تازه بگوییم آوینی چه بود و که بود یعنی اینکه صدا و سیما که محل ظهور و بروز و بزرگترین دغدغهی آوینی است تا به حال وقعی به ایشان ننهاده است. اگر مسئولین صدا و سیما آوینی را بهعنوان سید و مولای متفکرین انقلاب چنانکه رهبر انقلاب نامگذاری کردهاند قبول دارد، میبایست کارگروههایی برای تربیت نسلی با اندیشهی وی راه بیندازد تا مناظره که بیشتر برای جذب مخاطب و ایجاد موجهای رسانهای است. آیا شهید آوینی نیاز به موج رسانهای دارد؟ اصلاً هدف ایجاد موج رسانهای و گفتمان رسانهای گذرا چیست؟ آیا چیزی از فرهنگ انقلاب بدینوسیله اصلاح میشود و تغییر میکند؟
در میان برنامههای صدا و سیما شاید برنامهی راز یک استثنا باشد که در کل مطابق با اندیشهی شهید آوینی که خود بسطدهندهی اندیشهی انقلاب در حوزهی فرهنگ و رسانه بود، ساخته میشود؛ اما سایر برنامهها برخوردی که با این شهید بزرگوار و این اندیشمند بیبدیل میکنند شبیه هر مناسبت دیگری است. برنامهی مناظرهی شبکهی یک نیز پس از موفقیتی که بهزعم مسئولین رسانهی ملی در انتخابات سال 92 کسب کرد با همان ترکیب و حتی همان دکور ادامه پیدا کرد، یک برنامهی کاملاً سیاسی و ژورنالیستی است که هدف اصلیاش جذب مخاطب برای یکی از زمانهای سوختهی جدول پخش شبکهی یک است که در هفتهی پایانی فروردین اختصاص به بررسی آرای شهید آوینی یافته بود. ترکیب مناظرهکنندهها نیز طوری بود که بیشتر دلبخواه مخاطب عام باشد، البته مخالف و منتقد جدی شهید آوینی هم حضور نداشته باشد تا مسئولین برنامه دچار مشکل نشوند و مورد انتقاد علاقهمندان شهید و علما و نهادهای مذهبی، انقلابی قرار نگیرند. از توجه به عناوینی که بر هریک از عزیزان شرکتکننده و موقعیت اجتماعی و رسانهای ایشان خیلی از مسائل را روشن میکند:
- نویسنده و دوست شهید؛ 2- کارگردان و دوست شهید؛ 3- نویسنده و فعال فرهنگی؛ 4- مدرس دانشگاه و مستندساز؛ 5- پژوهشگر و نویسنده و تنها کسی که قدری از اندیشهی شهید آوینی زاویه دارد.
چیزی که در این میان جلوه میکند این است که چرا بین 4 نفر که متفکر و اندیشمند هستند یک چهرهی سیاسی نشاندار گنجانده شده است؟ کسی که سعی میکند از این مغاک بهرهای به نفع اندیشه و جناح سیاسی خودش که بهزعم خودش حق است، بردارد و نه تنها ابایی ندارد که اعلام کند از شهید آوینی استفادهی سیاسی میکنم، بلکه افتخارش این است که از افراد خوب استفادهی سینمایی میکند. این چه ترکیبی است؟ آیا کسی که شناخت اصیلی از اندیشهی انقلاب و متفکرین انقلاب دارد حاضر میشود با چنین ترکیبی به سراغ بزرگترین اندیشمند هنر انقلاب اسلامی برود؟
دیگر عزیزان نیز هرچند از اکابر حوزهی اندیشه هستند، اما وقتی خود را در جایگاهی میبینند که 11 ماه پیش آقایان غرضی و روحانی و قالیباف و رضایی نشسته بودند ناخواسته در جوی قرار میگیرند که باید از منافع سیاسی، حزبی خود نیز دفاع کنند، یکی فرصت را برای برگزاری جلسهی دفاع از کیهان و حمله به جمهوری اسلامی مغتنم میشمرد دیگری سعی میکند قبای دولت اعتدال را بر تن اندیشهی آوینی بپوشاند و این میان همه فراموش میکنند که آوینی کتابی دارد در مورد همین رسانهای که ما در قاب آن هستیم. آوینی کتابی دارد به نام آینهی جادو که همین نادرستکاریهای رسانهای را نقد میکند و همین نگاه سخیف به مناسبتها را نقد میکند.
یکی سعی میکند آوینی را قدیس جلوه دهد و دیگری سعی در قدسیتزدایی دارد، باز دَم کارگردان سینما گرم که سعیاش را میکند تا رسم رفاقت را به جای بیاورد و از رفیق فقیدش آنگونه که بود دفاع کند و پای غیرعلمی و غیرآکادمیک بودن حرفش میایستد و میگوید که آوینی هیچ تحولی نداشته و از اول انقلاب تا دم شهادت یکی بود و حتی از مرد جنگ بودن آوینی حرف میزند و دفاع میکند و ابایی ندارد که فردا روز بهواسطهی همین تحجر اقامت کانادایش مورد تهدید قرار بگیرد. بههرحال آنچه در مناظره دیدیم بیشتر مناظرهای سیاسی به سبک مناظرات انتخاباتی بود تا کاوشی در آرای سید مرتضی آوینی. امیدواریم مسئولین شبکهی یک به خواستههای خودشان در این باره رسیده باشند؛ چراکه مثل همیشه این سر اندیشه است که بیکلاه میماند.