نام کتاب: منطق ابن خلدون (جستاری در اندیشهی واقعگرای ابنخلدون از نگاه دکتر علی الوردی)
نویسنده: مسعود بینش
ناشر: نشر پژواک
سال نشر: 1393
تعداد صفحات: 200 صفحه
قیمت: 9500 هزار تومان
«مقدمة ابن خلدون» که به «مقدمه ابن خلدون» نیز مشهور است، نتیجه چهار سال انزواگزینی و تفکر ولیالدین عبدالرحمنبنخلدون در قلعه ابن سلامه است. دکتر علی الوردی مورخ و جامعهشناس عراقی و از پیشگامان مکتب سکولاریسم با نگاهی جامعهشناختی مقدمه ابن خلدون را بررسی کرده و در کتاب منطق ابن خلدون کوشیده منطق جدید مخصوص ابن خلدون را که در مقابل منطق ارسطویی قرار میگیرد تبیین کند. این منطق به نظر الوردی فلسفه را از برج عاج پایین میکشد و به انسان کمک میکند تا بتواند زندگی واقعی را درک کند. سخن الوردی در این کتاب آن است که تا قبل از ابنخلدون، بر اساس شیوه ارسطویی تأکید بر «صورت» پدیدهها بود و نه «ماده»ی آن و همین امر موجب در غلتیدن آدمیان به عالم انتزاع و دور شدن از جزئیات زندگی شده بود. ابنخلدون اولین کسی بود که جامعه انسانی را به شیوهای واقعی مطالعه کرد. او حوادث تاریخی را مستقل از پدیدههای اجتماعی بررسی نکرد.
«ماده» نزد او «محتوای اجتماعی» پدیدهها و رخدادها بود که در واقعیت وجود دارد. بنابراین ابنخلدون به امور به اعتبار «محتوای مادی» آن مینگرد که به شبکه حیات متصل و مرتبط است.
الوردی محور نظریهی ابنخلدون را نه عصبیت یا دولت، بلکه بدویت و تمدن و تزاحم آنها میداند که نوعی چرخه اجتماعی پدید میآورد که باعث تغییر مستمر جامعه انسانی میشود. کشف و فهم موضوع دوقطبی ایستایی و پویایی در مظاهر اجتماعی از دستاوردهای نظریه ابنخلدون است. بدین جهت در نگاه ابنخلدون همه پدیدهها میتوانند واجد جنبه خوب و بد باشند و چنین نیست که اگر چیزی خوب یا بد باشد تا ابد بر آن حال باقی بماند.
دکتر الوردی در این کتاب در سه پاره و 13 فصل، مروری بر جنبههای مختلف حیات علمی و عملی ابنخلدون داشته باشد و منطق فکری او را استخراج کند. او در پاره اول کتاب، مبادی و ویژگیهای منطق قدیم، یعنی منطق صوری ارسطویی را بر میشمرد و دیدگاههای جاحظ، غزالی و ابنتیمیه را در این مورد بیان میکند و موضع ابنخلدون را در برابر قوانین سهگانه تفکر در منطق قدیم توضیح میدهد.
در پاره دوم کتاب، راز شکوفایی تفکر خلدونی را با پرهیز از تحلیل تکعاملی بیان میکند و عوامل متنوع پدیدآورنده و پیشران نظریه او را بررسی میکند. تأثیر بسیاری از پیشینیان بر افکار و عقاید ابنخلدون را مطرح میکند و به تفصیل، بدین پرسش میپردازد که آیا ابنخلدون فیلسوف است.
مدل سلوک ابنخلدون را نیز بر اساس دیدگاه جامعهشناختی رابطه رفتار و تفکر تحلیل میکند. در پاره پایانی به چگونگی توجه اروپاییها به مقدمه ابنخلدون میپردازد و نسبت ابنخلدون را با جامعهشناسی جدید بیان میکند و دیدگاههای او را درباره منشأ دولت و موضوع بدویت و تمدن و نقش عصبیت در آن تشریح میشود.