فرهنگ امروز/زهرا سعیدی: ۱۴ آبان سال ۹۳ با درگذشت نویسندهی بزرگ لبنانی، جرج سمعان جرداق (George Jordac) مصادف گشت. جرداق یکی از مشهورترین نویسندگان عرب محسوب شده و در بسیاری از کشورهای جهان نیز نامی شناخته شده است. این شهرت علاوه بر بهرهگیری از قلم زیبا و فاخر، به واسطهی تحریر آثار اسلامی وی است. جرداق علیرغم آن که مسیحی بود، از همان ابتدای جوانی به مطالعه و حفظ کتبی چون نهج البلاغه و نیز آیات قرآن همت گماشت و به دلیل عشق و علاقهی زیادی که به امام اول شیعیان داشت، آثاری نیز در این رابطه از خود به جا گذارد. مهمترین اثر وی در این باب، کتاب «امام علی (ع) صدای عدالت انسانی» است که در ۵ جلد و ۱۳۰۰ صفحه نوشته شده است و در آن به بسیاری از زوایای زندگی و نیز سیره امام علی (ع) پرداخته شده و در مواردی نیز به مقایسه اصول انقلاب کبیر فرانسه و اعلامیهی حقوق بشر با افکار و اقدامات انقلابی امیرالمؤمنین پرداخته است. اثر مهم دیگر وی پیرامون امام علی (ع)، کتاب «روائع نهج البلاغه» است که به زبان فارسی نیز ترجمه گردیده است. به همین مناسبت در این نوشتار به بررسی جایگاه امیرالمومنین (ع) در آثار جرداق و دیدگاه منتقدان در رابطه با این آثار، میپردازیم.
آثار وی و جایگاه امیرالمومنین در این آثار
جورج سمعان جرداق نویسنده، اندیشمند و ادیب مسیحی لبنان در سال ۱۹۳۱م در منطقه مرجعیون در خانوادهای غسّانی در جنوب لبنان به دنیا آمد. وی از همان کودکی به مدد حافظهی قوی خود در اوان نوجوانی، بسیاری از سورههای قرآن و خطبههای نهجالبلاغه را حفظ کرد و به واسطهی نبوغ و استعداد ادبیش توانست در ۱۳ سالگی، نخستین نمایشنامهی خود با عنوان «پگاه» را به رشتهی تحریر درآورد. بعدها، علیرغم آن که شرایط تحصیل در اروپا برایش مهیا بود، ترجیحاً به بیروت رفت و تحصیلات خود را در دانشکده «پاتریارک» ادامه داد و در هفده سالگی نخستین کتاب خود به نام «واگنر و زن» را منتشر کرد. «درخشش عبارات ادبیِ این کتاب در حدی بود که علاّمه بزرگ «شیخ عبداللّه علایلی»در توصیف آن ابراز کرد: «چنین بیان ادبی در سراسر روزگار بیمانند است». [۱]
جرداق علاوه بر نویسندگی، یکی از اساتید برجستهی ادبیات و فلسفه اسلامی در دانشگاه بيروت نیز بود و در این دوره آثار زیادی را از خود منتشر کرد. شمار آثار چاپ شده وی به حدود سی جلد میرسد که از جمله آنهاست: «واگنروزن، کاخها و کوخها، علی و حقوق انسان، از علی تا انقلاب فرانسه، علی و سقراط، علی و روزگار خویش، علی و ناسیونالیسیم عربی، شگفتیهای نهجالبلاغه، صلاحالدین و ریکاردو، قلب شیر (رمان تاریخی)، شاعر و کنیز در کاخهای بغداد و...» [۲]
همانطور که از آثار این نویسنده لبنانی پیداست، شهرت این نویسندهی مسیحی عرب، به خصوص در میان اعراب، گذشته از متون برجسته، تألیفاتی است که در باب امیرالمومنین (ع) به رشتهی تحریر درآورده است. وی علاقهی خاصی به امام علی داشت و آن طور که خود گفته: «نهجالبلاغه جزء نخستین کتابهایی بود که در دوران کودکی در کنجی میخواندم و به خاطر میسپردم. » [۳] به همین دلیل امام علی (ع) در آثار جرداق جایگاه ویژهای دارد، تا حدی که وی امیرالمومنین را مصداق اسلام حقیقی میداند: «باید اسلام واقعی را در وجود شخصیتهایی چون علی بن ابی طالب (ع) جستوجو کرد. اگر حیات فاقد نور ایمان باشد که لازمه هدایت انسان است زندگی معنایی ندارد. از جمله سرچشمههای این نور علی ابن ابیطالب (ع) است. » [۴]
همین عشق و علاقه کافی بود تا جرداق، هنگامی که به تدریس ادبیات عرب مشغول بود، کتاب گرانقدر «امام علی (ع) صدای عدالت انسانی» را در ۵ جلد بنویسد. این کتاب حجیم، در دارالفکر به چاپ رسید و به طور کلی به مسائلی چون زندگی امام علی (ع) از آغاز تا شهادت، مقایسه اصول انقلاب فرانسه و نیز حقوق بشر با افکار و اندیشههای امام علی، ویژگیهای اخلاقی و رفتاری امیرالمؤمنین، معرفی امام علی از دید شخصیتهای جهانی و... میپردازد. علاوه بر نام کلی، هر جلد از کتاب نیز یک نام ویژه دارد، که به آن اشاره می شود:
-جلد اول: علی و حقوق بشر: این بخش از کتاب بیشتر به معرفی ویژگیهای اخلاقی و رفتاری و نیز افکار و عقاید امام علی (ع) در این رابطه میپردازد.
-جلد دوم: علی و انقلاب فرانسه: این جلد از کتاب به مباحث مهمی چون قرون وسطی، راه تکامل و پیشرفت اروپا، داستان آزادی فرانسه و انگلستان، اعلامیه حقوق بشر و... پرداخته است.
جرداق در این بخش از کتاب به وجه انقلابی بودن امام علی (ع) نیز اشاره کرده و این وجه را یکی از ویژگیهای مهم امام دانسته و معتقد است: «چنانکه اسلام انقلابی بر ضد اجتماع جامد جاهلیت بود، وجود علی بن ابیطالب نیز انقلابی بر ضد گروهی بود که خواستند از آن هدفهای پاک و نیکوی اجتماعی که اسلام به خاطر آن بپا خاسته بود، منحرف گردند و در واقع، علی، پس از محمد بن عبد الله، نماینده و سمبل این انقلاب، تعیینکننده اصول و قوانین آن، روشنسازندهی هدفهای آن و کوشنده در راه بسط و عمومی ساختن منافع آن بود. » [۵]
در پایان کتاب نیز اصول انقلاب امام علی (ع) با اصول انقلاب فرانسه مقایسه گردیده است:
«همان علی بن ابیطالبی که با شمشیر خود در برابر لشکر تجاوزکاران ایستاد و با قلب و زبان خود در مقابل لشکری از افکار و نظریات ارتجاعی مقاومت ورزید و با اندیشهی بینظیر و نظر خلل ناپذیر و سرسختی خود در قبال طوفانها، با لشکری از سازمانهای نجباء و فئودالها و آز و طمعهای بزرگان و سرشناسان، ایستادگی نمود!...» [۶]
-جلد سوم، علی و سقراط: نویسنده در این جلد، علت مقایسه افکار و اصول امام علی (ع) با اصول اعلامیه حقوق بشر را توضیح میدهد:
«امام علی با اینکه در قانون و برنامهی کلی خود، مانند اعلامیه حقوق بشر، و یا اعلامیهها و قوانین جدید دیگر، به شمارهگذاری و ترتیب مواد نپرداخته است، ولی اگر ما مختصر کوششی بکار ببریم میتوانیم همین ترتیب و درجهبندی مواد را در قانون امام نیز بیابیم و بدست آوریم. » [۷] درواقع جرداق با بیان این مطلب، در پی اثبات این موضوع است که امام علی (ع)، قبل از اعلامیه حقوق بشر، واضع و پایبند بسیاری از مواد و اصول حقوق انسانی بوده و زندگی خود را نیز صرف دفاع از آن نموده است.
-جلد چهارم، علی و دوران زندگانیاش: در این جلد بیشتر به ماجرای خلافت علی (ع) و عصر او پرداخته شده است.
-و در نهایت جلد پنجم: علی و قومیت عربی: جرداق در این جلد از کتاب به دیدگاههای مستشرقانِ به زعمِ خودش مُنصف و مستشرقان متعصب و غیرمنصف، پیرامون شخصیت امیرالمؤمنین علی پرداخته است. وی همچنین یکی از چکامههای برادرش در حق امام را نیز در این جلد آورده است.
نقد و بررسی کتاب «امام علی (ع) صدای عدالت انسانی»
-نقاط قوت کتاب:
بسیاری از کسانی که به مطالعه در این اثر گرانقدر همت گماردهاند، ویژگیهای ممتازی را برشمردهاند، از آن جمله:
۱-منصفانه و محققانه بودن اثر: علیرغم آن که جرداق مسیحی بود، اما با دید محققانه به تحریر اثر خود پرداخته است و به واقع همین دید منصفانه، یکی از ویژگیهای مهم آثار وی محسوب میشود. جرداق از سویی دین اسلام و مسیح را کاملاً همسو با یکدیگر دانسته و معتقد بود: «امام علی (ع) متعلق به اقلیم خاص و طائفهی خاصی نیست؛ زیرا چنین انتساباتی ارزش انسان را در محدودهی کوچکی متوقف نگه میدارد. » [۸] از سوی دیگر به اصل محققانه بودن نوشته نیز کاملاً پایبند بوده و آن را رعایت میکرد: «ما هرگز چیز کوچک را بزرگ جلوه نمیدهیم و تعصب خاصی هم به تاریخ و مردان تاریخمان نداریم ...» [۹]
۲-اختصاص کتاب به امیرالمؤمنین (ع) : از ویژگیهای مهم دیگر این کتاب آن است که نویسنده به تمامی ابعاد زندگی امام علی (ع) توجه کرده و سیرهی آن حضرت را با قلمی جاذب به تصویر کشیده است.
۳-قلم شیوا و رسا: از دیگر ویژگیهای ممتاز کتاب، میتوان به قلم زیبا و فاخر متن اشاره کرد که همین ویژگی فهم آن را برای غیر عرب زبانان نیز آسان کرده است. شیوایی و قلم رسای آثار جرداق به خصوص اثر «علی صورت عدالت انسانی» به حدیست که به گفتهی خود جرداق، پس از آن که کتاب انتشار یافت تمامی آن در کمتر از یک ماه به فروش رسید. البته قلم این زیبا وی تنها محدود به آثار اسلامی وی نبود، بلکه در سایر آثارش نیز به خوبی مشهود است. چنان چه به گفتهی خود جرداق، زمانی که در ۱۷ سالگی کتاب (واگنر وزن) را به تحریر درآورد، «دکتر طه حسین کتاب نامبرده را در سیاهه تألیفات معدودی نهاد که دانشجویان ادبیات میبایست بر آن آگاهی مییافتند. » [۱۰]
۴- «تکیه بر یک محور خاص یعنی عدالت در بررسی سیره نظری و عملی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) : گرچه مؤلف محترم کوشیده است ابعاد مختلف شخصیت بزرگ علی (ع) را به بررسی بنشیند، تکیه ایشان در کل، عدالتخواهی علی (علیهالسّلام) بوده است و نام کتاب نیز این تمایل مؤلف را بهخوبی منعکس میسازد. » [۱۱] و...
اما این اثر، علیرغم نقاط قوتی که داراست، خالی از ضعف و انتقاد منتقدین نبوده و ایراداتی نیز بر آن وارد گردیده است:
*نقاط ضعف و کاستیهای اثر:
ابهام در تعریف قومیت و قوم عرب: یکی از انتقادات مهمی که به این اثر پرداخته شده است، عدم تعریف صحیح مفهوم قومیت و در مقابل ارائه تعریفی جدید از آن است. جرداق در تعریف قومیت و قوم عرب، عرب را افرادی میداند که با بهرهگیری از دستاوردهای تمدنهای دیگر به خدمات علمی دست یافتند و در اندیشهی تأمین آزادی بیان و بودند و... و.
«مؤلف که گویی نژاد عرب را مترادف با همه خوبیها گرفته، دچار تعارض شده، شخصیتهای خوب غیرعرب ولی عربزبان مانند بلال حبشی و سلمان فارسی و ابن مقفع و صلاحالدین ایوبی و ابنرومی را از نژاد عرب و شخصیتهای منفی و مطرود عرب مانند سفیانبنحرب و زیادبنابیه و سفاح و مروانبنحکم و ... را غیرعرب شمرده است! » [۱۲]
به غیر از این مورد می توان موارد دیگری را نیز در نقد آثار جرداق نوشت:
«دشواری نقد کتاب و قراردادن آن در یک گونه مشخص، تحلیل شخصیت علی (علیهالسّلام) بهعنوان یک شخصیت عربی، نداشتن ارجاعات و عدم ذکر سند، ایهام تأثیرپذیری مؤلف از اندیشههای مارکسیستی، نبود فهرستها و نمایههای مورد نیاز، مشخصنبودن روش تحقیق و نگارش مؤلف و...» از دیگر انتقادات مهمی است که به این اثر وارد شده است. [۱۳]
علاوه بر این اثر، جرداق کتاب دیگری نیز با نام «روائع نهج البلاغه»، پیرامون امام علی (ع) منتشر ساخته است که در ایران به نام «شگفتیهای نهج البلاغه» و نیز «زیباییهای نهج البلاغه» ترجمه گردیده است. «در این کتاب موضوعات خاصی، از جمله علی و خدا، علی و پیامبران، علی و محمد(صلی الله علیه وآله)، علی و امامت، علی و قرآن و... مورد بررسی قرار گرفته است. بخشهایی از کتاب نیز به گزیدهای از نامهها، خطبهها، و سفارشهای حضرت علی(علیه السلام) اختصاص یافته و در پایان شگفتیهایی از گفتار کوتاه امام تبیین شده است. » [۱۴]
در نهایت مرور این نوشته نشان داد که شناخت اسلام و شخصیتهای اسلامی میتواند در قلم زیبای مسیحیانی چون جرداق نیز جاری شود. جرداق نویسندهی مسیحی عرب، عشق و ارادتش به اسلام و به خصوص امیرالمؤمنین را در آثار اسلامی خود به خصوص کتاب «امام علی (ع)، صدای عدالت انسانی» به خوبی منعکس کرد. این اثر مهم گرچه دارای کاستی و ضعفهایی است، اما به حق اثری فاخر و مهم پیرامون شخصیت امام اول شیعیان و زندگی ایشان محسوب میگردد.
پی نوشتها:
[۱] جرج جرداق، (۱۳۷۳) «گفتگو/ گفتگویی با ادیب شاعر، جرج جرداق» مصاحبه شونده: جرج جرداق ترجمهی آژیر، حمیدرضا، مجله مشکوه، شماره 45،ص: ۱۱۶
[۲] همان، ص: ۱۲۰
[۳] همان، ص: ۱۲۲
[۴] جرداق (۱۳۷۶) «آشنایی با دیدگاههای جرج جرداق مولف کتاب الامام علی (ع) صوت العداله الانسانی» مجله پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، شماره 2 ص: ۷
[۵] جرج جرداق، (۱۳۴۵) « انقلابی بزرگ» مجله درسهایی از مکتب اسلام، ترجمهی سید هادی خسروشاهی، شماره ۶، سال هفتم، ص: ۱۵
[۶] جرج جرداق، (۱۳۷۹) امام علی (ع)، صدای عدالت انسانی، ترجمه سید هادی خسرو شاهی، چاپ دهم، چاپخانه سوره، ص: ۱۵۱
[۷] جرداق، (۱۳۴۵) ص: ۲۷
[۸] جرداق، (۱۳۷۶) ص: ۷
[۹] جرداق، (۱۳۴۵)، همان
[۱۰] جرداق، (۱۳۷۳)، ص: ۱۱۷
[11] الویری، محسن؛ (1379-1380) «نقد و بررسی کتاب «الامام علی (ع) صوت العداله الانسانی» مجله نامه علوم انسانی، شماره ۴و۵، ص ۲۸
[۱۲] همان، ص: ۳۰
[۱۳] همان، ص: ۲۸-۳۳
[۱۴] شیرازی، علی؛ (۱۳۷۹) «امیرالمؤمنین در آیینه کتاب» مجله معرفت، شماره ۳۷، ص: ۸۶