شناسهٔ خبر: 28776 - سرویس سینما و رسانه

ویژه جشنواره فیلم فجر(۱۹)/ گفت‌وگو با همایون اسعدیان؛

قرار نیست همه‌ی فیلم‌های ما هنر و تجربه شود

همایون اسعدیان قرار نیست همه‌ی فیلم‌های ما هنر و تجربه شود، ‌هنر و تجربه بخش کوچکی از سینمای ایران است. در چند سال گذشته این‌گونه فیلم‌ها در جشنواره‌های خارجی هم خیلی جواب نداده و مورد استقبال قرار نگرفته است، دلیلش هم این است که ما از سینمایی تقلید می‌کنیم که خود آن کشورها بهترش را دارند

 

فرهنگ امروز/ سارا فرجی :همایون اسعدیان پس از «بوسیدن روی ماه» ۳ سالی است که فیلم تازه‌ای برای سینمای ایران نساخته است، ولی در طول این ۳ سال، در روزهای برگزاری جشنواره‌ی فیلم فجر حضور داشته و بسیاری از فیلم‌ها را هم تماشا کرده است. اما او امسال فقط به‌عنوان یک تماشاگر فیلم در جشنواره حضور نداشت، اسعدیان علاوه بر داور بخش فیلم‌سازان فیلم‌اولی یا همان «نگاه نو»، تهیه‌کننده‌ی فیلم بوفالو به کارگردانی کاوه سجادی‌حسینی هم بود. وی جزو افرادی است که به بزرگی و کوچکی در سینما خیلی اعتقاد ندارد و برایش مهم این است که فیلم خوب ساخته شود؛ به گفته‌ی اسعدیان، بزرگان فردای سینمای ایران همین جوانان امروزی هستند که باید کار یاد بگیرند و پیشرفت کنند. با او درباره‌ی فیلم‌سازان جوان و شیوه‌ی روایت آن‌ها در فیلم‌هایشان گفت‌وگو کردیم:

اسعدیان در ابتدا با اشاره به حضور پررنگ فیلم‌سازان جوان یا فیلم‌اولی در این دوره از جشنواره گفت:‌ چرا باید دنبال اسامی یا عباراتی مانند بزرگان یا جوانان سینما باشیم، ‌مگر سال گذشته که بیشتر بزرگان سینما حضور داشتند اتفاق خوبی افتاد؟ غیر از این است که به آن‌ها بی‌حرمتی شد و آن‌ها را هو کشیدند. نام‌های بزرگ تعیین‌کننده‌ی خوبی و بدی سینما و فیلم‌ها نیستند، چون بزرگان سینما همین جوانان امروزی هستند که ایده‌های خوبی دارند، ولی خب، کارشان قطعاً ایرادهایی هم دارد و از کارهای امروزشان ایراد می‌گیریم و همین‌ها بزرگان آینده سینمای ایران می‌شوند.

وی در ادامه با اشاره به اینکه باید توقعمان را از فیلم‌های خوب در سینما روشن کنیم، افزود: قرار نیست در یک جشنواره‌ای که ۳۰ فیلم وجود دارد، ۳۰ فیلم درخشان ببینیم، در هیچ سالی چنین اتفاقی نیفتاده حتی در جشنواره‌های مطرح جهانی هم چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. اگر خروجی چنین جشنواره‌ای ۲ یا ۳ فیلم خوب و چند فیلم متوسط باشد کفایت می‌کند، چون بضاعت سینمای ایران همین اندازه است.

کارگردان «طلا و مس» با تأکید بر امیدوارکننده بودن آثار فیلم‌سازان جوان در سینمای امسال ادامه داد: اگر از تلاش‌ها و فیلم‌های فیلم‌سازان جوان و فیلم اولی ۲ کارگردان در سال به سینمای ایران معرفی شود، اتفاق خوبی است و کار بزرگی انجام داده‌ایم، چون در سینما چیزی به‌عنوان تولید کارگردان وجود ندارد که بتوانیم کارگردان تولید کنیم. با توجه به اینکه من امسال داور آثار فیلم‌سازان فیلم‌اولی بودم فکر می‌کنم ۵-۴ کارگردان فیلم‌اولی خوبِ جوان به سینمای ایران اضافه شده که کارهایشان بسیار امیدوارکننده بود.

اسعدیان در خصوص فیلم‌هایی که در جشنواره‌ی امسال حضور داشتند ولی به نظر می‌آمد بدون قصه‌اند، توضیح داد: بهتر است به جای فیلم‌های بدون قصه بگوییم فیلم‌هایی با پی‌رنگ‌های بسیار ضعیف. نمی‌توانیم بگوییم چرا این فیلم‌ها ساخته می‌شوند، چون این شیوه فیلم‌سازی برای خودش یک جور سبک است؛ اینکه در سینمای ما چند درصد از فیلم‌های ما را باید این‌گونه از فیلم‌ها بگیرند بحث ماست، اینکه در یک دوره‌ای از ۷۰-۶۰ عدد فیلم حاضر ۳۰-۲۰ تای آن‌ها در این ژانر باشد جای بحث دارد و به کلیت سینمای ما لطمه می‌زند. شرایط سینما باید به گونه‌ای باشد که در سال ۷-۶ فیلم این‌طوری هم داشته باشیم، ولی مبنای کلی و اساسی در سینما باید سینمای قصه باشد.

تهیه‌کننده‌ی «بوفالو» گفت:‌ متأسفانه مشکلی که در حال حاضر وجود دارد این است که این‌گونه فیلم‌سازی مد شده است، دلیلش هم این است که دوستان جوان ما فکر می‌کنند جشنواره‌های خارجی این‌گونه فیلم‌ها را بیشتر می‌پسندند و انگار برای آن‌ها گریز از سینمای قصه‌گو یک نوع تشخص می‌آورد. از دیدگاه این دسته از فیلم‌سازان انگار با ساختن این‌گونه فیلم‌ها یک نوع نگاه مدرن به سینما پیدا می‌کنند و توجه کنیم که این نوع فیلم‌سازی با روشن‌فکری تفاوت دارد و برخلاف همه که با روشن‌فکری میانه‌ی خوبی ندارند من فکر می‌کنم روشن‌فکری چیز خوبی است و اساساً همه‌ی ما روشن‌فکریم، منتها در میان ما اندیشه‌های غلط و درست وجود دارد. افرادی که این‌گونه فیلم می‌سازند پیش خودشان این‌گونه فکر می‌کنند که از یک سینمای عامه‌پسند و قصه‌گو فراتر می‌روند، درحالی‌که اشتباه می‌کنند، چون سینما اساساً باید قصه‌گو باشد. در نهایت نباید درصد زیادی از فیلم‌های سینمای ایران را چنین فیلم‌هایی دربر بگیرد.

 داور بخش نگاه نو جشنواره‌ی فیلم فجر ۳۳ ادامه داد: ‌به‌تازگی گروه هنر و تجربه راه افتاده که خیلی هم خوب است، ولی قرار نیست همه‌ی فیلم‌های ما هنر و تجربه شود، ‌هنر و تجربه بخش کوچکی از سینمای ایران است، سینمای ما را فیلم‌هایی مثل رخ دیوانه یا عصر یخبندان نگه می‌دارد که هم قصه می‌گویند و هم قصه‌شان با تماشاگر ارتباط برقرار می‌کند و شروع و پایان دارد.

وی در خصوص حضور این‌گونه از فیلم‌ها در جشنواره‌های خارجی توضیح داد: نکته‌ی جالب این است که در چند سال گذشته این‌گونه فیلم‌ها در جشنواره‌های خارجی هم خیلی جواب نداده و مورد استقبال قرار نگرفته است، دلیلش هم این است که ما از سینمایی تقلید می‌کنیم که خود آن کشورها بهترش را دارند، دلیلی ندارد کارهای ما را بپذیرند، آن‌ها اگر اصغر فرهادی را می‌پذیرند دلیلش این است که چیزی ارائه می‌دهد که برای خودش است و از کسی تقلید نکرده است. وقتی به سیاق فیلم‌سازان دیگر فیلم می‌سازیم دیگر خودمان نیستیم.

اسعدیان ادامه داد: مخالفت من در درجه‌ی اول با میزان و تعداد این فیلم‌هاست و دوم اینکه کارها تقلیدی و ادا از یک نفر نباشد، تازه آن هم یک ادا و تقلید نابلدانه و دست‌وپاشکسته. مثلاً در ۴-۳ سال گذشته مدل فیلم‌برداری دوربین روی دست مُد شد، ولی اگر از همان کسانی که این کار را می‌کردند، می‌پرسیدیم چرا، جواب نداشتند، نهایتاً اینکه منِ فیلم‌ساز فیلمی می‌سازم که برای من نیست. بااینکه این‌گونه فیلم‌سازی‌ها موجی است که می‌آید و می‌رود، ولی باید حواسمان باشد چون می‌تواند لطمه زیادی به سینما بزند، ‌ضمن اینکه ماندگار هم نیستند.

کارگردان آخر بازی افزود: در سال‌های اخیر فیلم‌های زیادی بودند که سینمایی نبودند و ماندگار هم نشدند؛ اما به‌عنوان مثال فیلمی مثل «جدایی نادر از سیمین» هم قصه‌گو بود هم استانداردهای سینما را داشت و با مخاطب عام ارتباط برقرار کرد و مثل شعر حافظ لایه‌های زیرینی دارد که افراد با میزان تفکرات خودشان می‌توانند با آن لایه‌ها ارتباط برقرار کنند، ضمن اینکه تماشاگر عام هم با آن فیلم ارتباط برقرار می‌کند. اساساً خاصیت یک اثر هنری این است که عامه با آن ارتباط برقرار کنند، اما افراد فهیم‌تر برداشت دیگری از اثر می‌کنند مثل رمان «کلیدر» که هم افراد عامه و هم فرهیختگان آن را می‌خوانند و از آن لذت می‌برند. در تمام این سال‌ها چنین آثار هنری و در سینما چنین فیلم‌هایی ماندگار شدند.

کارگردان «بوسیدن روی ماه» همچنین در خصوص فیلم‌هایی با پایان باز که این روزها ساخت آن‌ها زیاد شده است، گفت:‌ توجه کنیم که پایان باز را بااینکه نمی‌دانیم فیلم را چگونه تمام کنیم اشتباه نگیریم، چون فیلم با پایان باز اصول و قواعد خودش را دارد. در سینمای ایران پهن کردن سوژه راحت است ولی جمع کردن آن سخت است و ما نمی‌توانیم وقتی یک سوژه‌ای را که پهن کردیم و نمی‌توانیم آن را جمع کنیم اسمش را پایان باز بگذاریم.

اسعدیان در خصوص فیلم‌هایی که آرای بالای مردمی دارند اضافه کرد: هیچ‌کس با سینمای گیشه مخالف نیست و وقتی یک فیلم آرای بالای مردمی دارد به این معنا نیست که فیلم‌ها عامه‌پسند یا نازل هستند، چون این اصطلاح زمانی کاربرد دارد که ما استانداردهای گیشه را زیر پا بگذاریم، مثل فیلم‌های مبتذل کمدی و سخیفی که در این چند سال اخیر هم کم ندیدیم. اما اگر فیلمی داشته باشیم که هم به سینمای بدنه پایبند باشد و حرمت سینما را نگه دارد و هم اینکه مخاطبش را حفظ کند ایرادی به آن وارد نیست، مثل اکثر فیلم‌های آمریکایی و هالیوودی که هم باب‌میل مخاطب است هم استانداردهای سینمای حرفه‌ای را رعایت می‌کند. در فیلم‌هایی که نام بردم مثل رخ دیوانه و عصر یخبندان، ما به معنای واقعی سینما می‌بینیم و از همان سکانس اول به ما می‌گویند که قصه‌گو هستند و با این‌گونه فیلم‌ها حرمت سینما حفظ می‌شود.

تهیه‌کننده‌ی بوفالو در پایان گفت:‌ همه‌ی فیلم‌های امسال فارغ از اینکه چه کسی آن‌ها را ساخته، مشکل مونتاژ دارند، ‌ربطی هم به بزرگی و جوانی ندارد و همین فیلم‌ها اگر دستی به سر و رویشان کشیده و تدوینشان درست شود به فیلم‌های قابل قبول و دیدنی تبدیل می‌شوند.