شناسهٔ خبر: 38982 - سرویس کتاب و نشر

مدخل‌های دانشنامه‌ استنفورد ( ۳۳-۳۶)

استنفورد 33-36 برای کسی که می‌خواهد اولین‌بار با مسئله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود یا شناخت بهتری از آن حاصل کند، یکی از گزینه‌های مناسب این است که کار را با خواندن مدخل یا مدخل‌های مربوط به آن در دانشنامه فلسفه استنفورد آغاز کند.

 

نام کتاب: فلسفه‌‌ی دین کانت

نویسنده: لاورنس پاسترناک

مترجم: مریم هاشمیان    

انتشارات: ققنوس

سال چاپ: ۱۳۹۴

تعداد صفحات: ۱۰۷ صفحه

قیمت: ۶۰۰۰ تومان

 

نام کتاب: مسئولیت جمعی و اخلاقی

نویسندگان: ماریون اسمایلی و آندرو اشلمن

مترجم: مریم خدادادی

انتشارات: ققنوس

سال چاپ: ۱۳۹۴

تعداد صفحات: ۱۴۳ صفحه

قیمت: ۸۰۰۰ تومان

 

نام کتاب: جهان‌وطنی و جهانی شدن

نویسندگان: پاولین کلاینگلد، اریک براون و ویلیام شوئرمن

مترجم: مهدی پارسا

انتشارات: ققنوس

سال چاپ: ۱۳۹۴

تعداد صفحات: ۱۰۸ صفحه

قیمت: ۶۰۰۰ تومان

 

نام کتاب: فلسفه‌ی موسیقی

نویسنده: اندرو کَنیا

مترجم: گلنار نریمانی

انتشارات: ققنوس

سال چاپ: ۱۳۹۴

تعداد صفحات: ۱۰۶ صفحه

قیمت: ۶۰۰۰ تومان

 

 

 

«فلسفه‌‌ی دین کانت» مدخل سی و سوم از دانشنامه‌ی فلسفه‌ی استنفورد است. ایمانوئل کانت در سراسر دوران فعالیت(فکری)‌اش، درگیر بسیاری از مسائل عمده‌ای بود که فلسفه معاصر آن‌ها را ذیل عنوان «فلسفه دین» دسته‌بندی می‌کند. این مسائل مشتمل‌اند بر براهین وجود خدا، صفات خدا، بقای نفس، مسئله شر و ارتباط مبادی اخلاقی با عمل و باور دینی. این مدخل مباحث اولیه‌ی کانت در باب این موضوعات را درون بافتار فلسفی کلی دوره‌ی پیشانقدی‌اش جای می‌دهد و سپس تلقی وی را از این موضوعات در دوره‌ی پس از سال ۱۷۸۱ به مولفه‌های کلیدی برنامه نقدی او ربط و ارجاع می‌دهد. نیز مسائلی را پررنگ می‌کند که همچنان برای تفحص فلسفی در دین اهمیت دارند. این مسائل عبارت‌اند از کارکرد فلسفی مفهوم خدا، براهین وجود خدا، ارتباط اخلاق و دین (شامل مفاهیم «ایمان اخلاقی» و «شر بنیادی») و نقش دین در پویایی فرهنگ و تاریخ بشری. بخشی تکمیلی با عنوان «تاثیر فلسفه دین کانت» از تاثیر شرح او از دین بر کاوش‌های فلسفی و الهیاتی متعاقب آن بحث می‌کند.

 

 

«مسئولیت جمعی و اخلاقی» عنوان سی و چهارمین  مدخل از دانشنامه فلسفه استنفورد است. مفهوم مسئولیت جمعی، مانند مفاهیم مسئولیت شخصی و مسئولیت مشترک هم به مسئولیت علّی عامل‌های اخلاقی در قبال آسیب در جهان اشاره دارد و هم به نکوهش‌پذیری‌ای که به دلیل ایجاد چنین آسیبی به آنها نسبت می‌دهیم. از این‌رو، مسئولیت جمعی، همانند دو همتای خود که صبغه‌ی صرفا فرگرایانه‌ی بیشتری دارند، تقریبا همیشه مفهومی از مسئولیت اخلاقی و نه صرفا علّی است. مفهوم مسئولیت جمعی از آن‌جا که بخشی از آن چیزی است که بسیاری از فیلسوفان معاصر به آن با عنوان اخلاق گروهی اشاره می‌کنند، در سال‌های اخیر اخیر نزد فردگرایان روش‌شناختی و هنجاری به یک‌سان مورد مداقه‌ی بسیار قرار گرفته است. درحالی که بیشینه‌ی عظیم کسانی که امروزه درباره‌ی مسئولیت جمعی در حلقه‌های فلسفی می‌نویسند، به بحث درباره‌ی امکان این نوع مسئولیت ادامه می‌دهند، گروه کوچکتری از محققان در سال‌های اخیر دو دغدغه‌ی دیگر- و بسیار مهم- را در مرکز توجه ما قرار داده‌اند. دغدغه‌ی نخست به این موضوع مربوط است که آیا گروه‌ها باید همان شرایط سخت‌گیرانه‌ی مسئولیت اخلاقی را برآورده سازند که افراد برآورده می‌سازند.دغدغه‌ی دوم مروط می‌شود به مزایا و معایب این‌که انواع خاصی از گروه‌ها، برای مثال دولت‌ها، نژادها و گروه‌های قومی را در عمل اخلاقا مسئول بدانیم.

 

 «جهان‌وطنی و جهانی شدن» عنوان سی و پنجمین مدخل از دانشنامه فلسفه استنفورد است. کلمه‌ی cosmopolitan (جهان‌ون/ جهان‌وطنانه) که از کلمه یونانی kosmopolitês («شهروند جهان») مشتق شده، در توصیف دیدگاه‌های مهمِ بسیار گوناگونی در فلسفه اخلاق و فلسفه اجتماعی-سیاسی به کار رفته است. صورت‌های مختلف جهان‌وطنی این اجتماع واحد را به شیوه‌های متفاوتی در نظر می‌گیرند؛ برخی بر نهادهای سیاسی تمرکز می‌کنند، برخی بر هنجارها یا روابط اخلاقی، و برخی دیگر ر بازارهای مشترک یا جلوه‌های فرهنگی مشترک. صورت‌های جهان‌وطنی همچنین بر حسب آن تصور از شهروندی که هر کدام به کار می‌گیرند متفاوت‌اند، از جمله این‌که آیا مفهوم «شهروندی جهان» را به معنای حقیقی به  کار می‌برند یا به معنای مجازی. علاقه‌ی فلسفی به جهان‌وطنی از چالش‌هایی ناشی شده است که جهان‌وطنی در مورد پیوندهای عموما تصدیق شده با همشهریان، دولت محلی، فرهنگ‌های مشترک در سطحی محدود و نظایر آن پیش می‌کشد.

 

 

«فلسفه‌ی موسیقی» عنوان مدخل سی و ششم از دانشنامه‌ی فلسفه‌ی استنفورد است. فلسفه‌ی موسیقی، مطالعه‌ی پرسش‌های بنیادین درباره‌ی ماهیت موسیقی و تجربه‌ ما از آن است. موسیقی شاید آن هنری باشد که فلسفی‌ترین معماها را پیش رو می‌نهد. آثار آن، برخلاف نقاشی، اغلب چندین نمونه دارند که هیچیک از آن‌ها را نمی‌توان با خود اثر یکی دانست. پس این پرسش که اثر موسیقایی دقیقا چیست، بدوا از پرسشی مشابه درباره‌ی آثار نقاشی، که (حداقل در بادی امر) اعیان فیزیکیِ صرف می‌نماید، پیچیده‌تر و معمایی‌تر است. اثر را می‌توان مستقل از هر اجرایی نیز تفسیر کرد، و اجراها خود قابل تفسیرند. این‌گونه سخن گفتن از «تفسیر» به این واقعیت اشاره دارد که ما موسیقی را هنری سرشار از معنا می‌یابیم، و در عین حال، برخلاف نمایش یا (درام)، موسیقیِ سازیِ محض دارای هیچ محتوای معنایی روشنی نیست.

می‌توان گفت که این مدخل تنها بر آثار متاخر در حوزه فلسفه موسیقی- در طول پنجاه سال اخیر- تمرکز دارد، و در این میان رویکردی تحلیلی (به معنای وسیع کلمه) را در پیش می‌گیرد .