شناسهٔ خبر: 44660 - سرویس باشگاه ترجمه

بحثی در باب اسرائیل و آزادی آکادمیک (۱)؛

لابی‌های اسرائیل و دانشجویان

اسراییل گفتمان و رفتار ضداسرائیلی در کلاس درس و در نشست‌های گروه‌های علمی و دانشگاهی در دانشگاه کالیفرنیا سانتاکروز، معادل تبعیض نهادی علیه دانشجویان یهودی است که به اذیت و آزار عاطفی و فکری آن‌ها منجر شده است و تأثیری منفی بر تجربه‌ی آموزشی آن‌ها بر در دانشگاه گذاشته است ... تبعیض نهادی علیه دانشجویان یهودی هیچ نشانه‌ای دال بر کاهش نشان نداده و از برخی جهات با گذشت زمان وخیم‌تر نیز شده است.

فرهنگ امروز/ نویسنده: جان میرشایمر، ترجمه محسن محمودی:

 

 

 

آزادی بیان در قلب حیات آکادمیک امریکا قرار دارد؛۱ این امر بدین معناست که اساتید و دانشجویان می‌توانند درباره‌ی هر موضوعی هرچه خواستند به زبان بیاورند و سخنرانان جنجالی را به دانشگاه‌ها دعوت کنند. دانشگاه‌ها تا اندازه‌ی زیادی بحث‌های آزادانه را تشویق می‌کنند و از هیچ دیدگاه خاصی دفاع نمی‌کنند یا بر علیه آن‌ها تبعیض اعمال نمی‌کنند. اصولاً حمایت از آزادی آکادمیک آسان است، اما همواره در عمل، پذیرش آن آسان نیست. گاهی افراد و گروه‌هایی در داخل و خارج از آکادمی از آنچه در محافل دانشگاهی بیان می‌شود متنفرند و می‌کوشند صداهایی را که مخالف و تهاجمی می‌دانند، ساکت کنند.  

در حال حاضر یکی از تهدیدات عمده برای آزادی آکادمیک از سوی لابی اسرائیل ایجاد می‌شود.

دانشگاه‌های ایالات متحده جایی است که در آن با اسرائیل مانند یک کشور عادی برخورد می‌شود. گرچه اسرائیل مدافعان زیادی در محافل دانشگاهی دارد، به ‌خاطر رفتارهای گذشته و کنونی‌اش به گونه‌ای مورد انتقاد قرار می‌گیرد که به ندرت در رسانه‌های جریان اصلی یا در میان سیاست‌مداران و سیاست‌گذاران در واشنگتن روی می‌دهد؛ ازاین‌رو، جایی تعجب نیست که ناتان شارنسکی[۱]، رئیس سازمان آژانس یهودِ اسرائیل[۲]، در ژانویه‌ی ۲۰۱۱ گفت: «معتقدم که مهم‌ترین و دشوارترین میدان نبردی که داریم دانشگاه‌های امریکا است.»(۲)

بسیاری از مدافعان تندروی اسرائیل، چه در داخل و چه در خارج از دانشگاه‌ها، این وضعیت را بسیار دردسرساز می‌دانند که سبب می‌شود با پشتکار زیاد، انتقاداتی را که به سیاست اسرائیل یا به «رابطه‌ی ویژه‌ی» امریکا با اسرائیل مربوط می‌شود، سرکوب کنند؛ آن‌ها همچنین برای پیشبرد تصویر مثبتی از اسرائیل در دانشگاه‌ها تلاش می‌کنند. نیروهای حامی اسرائیل برای دستیابی به اهداف‌شان نه‌ فقط منتقدان اسرائیل را در آکادمی به حاشیه می‌رانند یا ساکت می‌کنند، بلکه می‌کوشند که تعداد آن‌ها را هم کاهش دهند.

هدف نوشتار پیش‌ رو این است که وضعیت کنونی آزادی آکادمیک را با عمق بیشتری تحلیل کند و این مهم را از طریق توصیف راهبردهایی که این لابی برای دستیابی به اهدافش در محافل دانشگاهی به کار می‌گیرد، انجام می‌دهیم؛ سپس می‌کوشم توضیح دهم که چرا طرف‌داران اسرائیل عمیقاً به تلاش برای حصول اطمینان از این امر متعهدند که اسرائیل و رابطه‌ی ویژه‌ی آن با ایالات متحده به‌صورت مثبتی به تصویر کشیده شود.

اما پیش از کاوش بیشتر پیرامون این موضوعات، می‌خواهم تأکید کنم که اساساً کوشش این لابی برای نفوذ در آکادمی کار اشتباهی نیست؛ (۳) اما شرط کلیدی آن است که این کار باید به روش‌های مشروع انجام شود؛ برای مثال، تأمین‌کنندگان مالی طرف‌دار اسرائیل می‌توانند برای تأسیس کرسی مربوط به مطالعات اسرائیل به دانشگاه پول بدهند و یا حتی یک برنامه‌ی مطالعات اسرائیل تأسیس کنند، به‌علاوه تامین‌کننده‌ا‌ی مالی می‌تواند برای برپایی یک‌سری سخنرانی، سخنران طرف‌دار اسرائیل را به دانشگاه بیاورد یا به یک مجله‌ی دانشگاهی که می‌خواهد از اسرائیل حمایت کند، پول بدهد.

افراد و گروه‌های بیرون از آکادمی می‌توانند مقالات و کتبی را بنویسند که از اساتید خاصی و نیز دانشگاه‌های خاصی انتقاد کنند، مانند آنچه که مارتین کرامر[۳] در کتاب برج‌‌های عاج روی شن[۴] انجام داد. (۴) اما دغدغه‌ی من این نوع فعالیت‌ها نیست که مشروعند و با بینش و روشی که در دانشگاه‌های سراسر امریکا اعمال می‌شود، سازگار است، بلکه تمرکز من بر راهبردهای نامشروعی است که این لابی برای پیشبرد گفتمانی یک‌طرفه درباره‌ی اسرائیل به کار می‌گیرد.

به حداقل رساندن منتقدان آکادمیک

  لابی اسرائیل می‌کوشد بر استخدام و فرایند ارتقای اساتید به‌عنوان روشی برای محدود ساختن تعداد منتقدان اسرائیل در دانشگاه‌های امریکا اعمال نفوذ کند؛ شاید مشهورترین نمونه، تصمیم دانشگاه دوپال در ژوئن ۲۰۰۷ برای ممانعت از استخدام نورمن فینکلشتاین[۵] باشد که منتقد صریح سیاست‌های اسرائیل در قبال فلسطینی‌ها بود؛ گروه‌ها و افراد حامی اسرائیل فشار زیادی به دانشگاه دوپال آوردند تا فینکلشتاین را اخراج کند. الن درشویتز[۶]، استاد حقوق دانشگاه هاروارد، هدایتگر این معرکه بود و این کار را با ارسال ایمیل‌هایی به اساتید دانشکده‌ی حقوق و گروه علوم سیاسی دانشگاه دوپال به ‌خاطر «پرونده‌ی خطاهای فاحش اکادمیک نورمن فینکلشتاین و به‌ویژه دروغ‌ها، نقل‌قول‌های ناروا و تحریف‌های آشکار وی» می‌نامید، انجام می‌داد؛ (۵) بااین‌همه، گروه علوم سیاسی، رأی ۹ به ۳ را به او داد و کمیته‌ی جذب دانشگاه که به‌صورت مخفیانه رأی‌گیری می‌کرد به نفع او رأی داد؛ اما از ارتقای او دربالاترین سطوح دانشگاه ممانعت به عمل آمد.

یکی دیگر از نمونه‌های مشهور مربوط به ارتقای اساتید به نادیا ابوالحاج برمی‌گردد که استاد انسان‌شناسی دانشگاه برنارد بود و در سال ۲۰۰۷ می‌خواست ارتقا بگیرد. یکی از فارغ‌التحصیلان کالج برنارد در سال ۱۹۸۲ که از اسرائیلی‌های ساکن کرانه‌ی باختری است، کارزاری را برای اعمال فشار بر کالج برنارد و دانشگاه کلمبیا سازمان‌دهی کرد تا از ارتقای او خودداری شود؛ این مخالفت در اثر انتقاد ابوالحاج از تلاش‌های باستان‌شناسان اسرائیلی برای یافتن شواهدی مبنی بر حضور یهودیان در روزگار باستان در فلسطین اوج گرفته بود؛ منتقدانش ادعا می‌کردند که کتاب او با عنوان به ‌خاطر زمین[۷] جدلی بر علیه دولت اسرائیل است. کازار علیه ابوالحاج مورد حمایت نشریه‌ی «نیویورک‌ سان» بود که مدت‌ها بود در دکانش تخته شده بود، اما در آن زمان دانشگاه کلمبیا را به‌دقت رصد می‌کرد و هرگاه کسی در آنجا چیزی علیه اسرائیل می‌گفت یا انجام می‌داد، با عصبانیت از آن انتقاد می‌کرد. اما تلاش‌های لابی اسرائیل در این مورد شکست خورد چون در نوامبر ۲۰۰۷ ابوالحاج موفق شد. (۶)

نیروهای حامی اسرائیل در فرایند استخدام در دانشگاه‌ها نیز مداخله می‌کنند؛ نمونه‌ی مشهورش در دهه‌ی اول قرن بیست‌ویکم در دانشگاه کلمبیا بر سر استخدام رشید خالدی که در آن زمان در دانشگاه شیکاگو تدریس می‌کرد، اتفاق افتاد. بنا به گفته‌ی جاناتان کول[۸] رئیس وقت دانشگاه کلمبیا، «وقتی اطلاع حاصل شد که می‌خواهیم خالدی را در دانشگاه کلمبیا استخدام کنیم، سیل شکایت‌های زیادی از سوی افرادی که با محتوای دیدگاه‌های سیاسی وی مخالف بودند سرازیر شد.» چند سال بعد، هنگامی که دانشگاه پرینستون کوشید خالدی را از دانشگاه کلمبیا جذب کند، با مشکل مشابهی مواجه شد. بااین‌همه، هم دانشگاه کلمبیا و هم دانشگاه پرینستون پیشنهادهای خود را به خالدی ارائه دادند که نشان می‌دهد لابی اسرائیل نتوانست در این جنگ پیروز شود. (۷)  

البته همه‌ی موارد مانند مورد اخراج فینکلشتاین پایان خوشی ندارند. همچنین توجه کنید که در سال ۲۰۰۶ گروه‌های تاریخ و جامعه‌شناسی در دانشگاه ییل به نفع انتصاب پروفسور جان کول، مورخ برجسته‌ی دانشگاه میشیگان که منتقد سرسخت بسیاری از سیاست‌های اسرائیل است رأی داد. ستون‌نویسان طرف‌دار اسرائیل در روزنامه‌های وال استریت ژورنال و واشنگتن تایمز به انتصاب کول تاختند و نشریه‌ی جویش ویک گزارش داد که چندین حامی مالی یهودی متنفذ از مقامات دانشگاه ییل خواسته‌اند از این تصمیم منصرف شوند که نهایتاً توسط کمیته‌ی انتصابات دانشگاه نادیده گرفته شد. تأثیر واقعی فشار حامیان مالی نامشخص است، اما این رویداد اهمیتی را که برخی از حامیان اسرائیل برای شکل‌ بخشیدن به گفتمان طرف‌دار اسرائیل در دانشگاه‌ها قائل می‌شوند، نشان می‌دهد.

بردن آبروی منتقدان

لابی اسرائیل می‌کوشد منتقدان درون دانشگاه را با بی‌آبرو کردنشان به حاشیه براند؛ به‌عنوان مثال، این راهبرد در سال ۲۰۰۴ توسط سازمان پروژه‌ی داوود به‌ کار گرفته شد. پروژه‌ی داوود که گروهی طرف‌دار اسرائیل مستقر در بوستون و علاقه‌مند به موضوعات دانشگاهی است، فیلمی تبلیغاتی ساختند که در آن ادعا می‌شد دانشکده‌ی مطالعات خاورمیانه نه فقط یهودستیز است بلکه دانشجویان یهودی را که از اسرائیل حمایت می‌کنند، تهدید می‌کنند. دانشگاه کلمبیا در نشریات طرف‌دار اسرائیل از قبیل نیویورک سان مورد حمله قرار گرفت، اما کمیته‌ی دانشکده که مأمور تحقیق درباره‌ی اتهامات مربوطه بود هیچ شواهدی دال بر یهودستیزی نیافت. تنها رویدادی که شایان ذکر بود این احتمال بود که یکی از اساتید پرخاشگرانه به سؤال یکی از دانشجویان پاسخ داده بود. (۹)

ظاهراً پروژه‌ی داوود هم‌ و غمش برای تخریب اساتید وارد فاز جدیدی شده و حالا کارش را از طریق برچسب زدن به آن‌ها به‌عنوان یهودستیز پیش می‌برد. در اوایل سال ۲۰۱۲، این پروژه «بیانه‌ای رسمی» را منتشر ساخت که خواهان بازاندیشی درباره‌ی چگونگی طرف‌داری از اسرائیل در محافل اکادمیک امریکا شده بود، خصوصاً نویسندگان این گزارش معتقد بودند:

متهم ساختن اعضای دانشکده‌هایی که برعلیه اسرائیل تبلیغات می‌کنند به سوءاستفاده‌ی اکادمیک، احتمالاً راهبرد بسیار مؤثرتری از به چالش کشیدن ادعاهای خاص یا تحریک تعصبات ضدیهودی باشد. فضای موجود دانشگاه‌ها به درست یا به غلط بیشتر به سمت متهم ساختن اساتیدی تمایل دارد که تدریس رضایت‌بخشی ندارند تا سوگیری‌های ضدیهودی؛ و طرف‌داران اسرائیل احتمالاً تأثیر عملی بیشتری را از مطرح ساختن نگرانی‌های خود به این شیوه خواهند گرفت. (۱۰)

نمونه‌ی دیگری از تخریب منتقدان دانشگاهی اسرائیل که توسط لابی اسرائیل صورت گرفت در ژانویه‌ی ۲۰۰۹ در دانشگاه کالیفرنیا، لس‌انجلس اتفاق افتاد. مرکز مطالعات خاورمیانه، میزگردی برگزار کرد که به پیامدهای جنگ اسرائیل علیه غزه (مشهور به عملیات سرب گداخته) برای حقوق بشر و حقوق بین‌الملل می‌پرداخت. آن‌گونه که یکی از اعضای میزگرد و یک استاد حاضر در این نشست در نشریه‌ی تیخون[۹] گزارش کرده‌اند، «صحبت‌های چهار تن از سخنرانان توسط طرف‌داران اسرائیل مرتباً قطع می‌شد که عمدتاً هم حرف‌هایشان ربطی به موضوع بحث نداشت. جلسه‌ی پرسش و پاسخ آن کمی داغ‌تر و پرکشمکش‌تر شد، اما به‌شدت از حالت متمدنانه خارج شد، چون یکی از اعضای سمجِ حزب کارگران سوسیالیست بیانه‌ای را قرائت کرد که هیچ ربطی به جلسه نداشت.»

 اما طرف‌داران اسرائیل آنچه در میزگرد اتفاق افتاد را وارونه‌ نشان دادند و تا آنجا پیش رفتند که اعضای حاضر در میزگرد را متهم کردند که مخاطبان را واداشته‌اند تا شعارهای ضداسرائیلی از قبیل صهیونیسم، نازیسم است و مرگ بر اسرائیل سر بدهند. یکی از مقالات نوشته‌شده توسط یک عضو «با ما بمانید[۱۰]» که سازمانی کلیدی در لابی طرف‌دار اسرائیل است، این تیتر را نوشت: «احیای سالن‌ آبجوفروشی مونیخ دهه‌ی ۱۹۲۰ در دانشگاه کالیفرنیا به لطف مالیات‌دهندگان کالیفرنیا.» همچنین این میزگرد با عنواینی چون «محاکمه‌ی بی‌اساس اکادمیک اسرائیل» و «صف‌آرایی تازه سربازان حماس» توصیف شد. با توجه به این اتهامات متنوع، نویسندگان مقاله‌ی تیخون نوشتند: «هر دوی‌مان در تمام این مراسم حاضر بودیم، ما برای بررسی این اتهامات مضحک به گفت‌وگوهایی که پادکست آن‌ها به‌صورت عمومی منتشر شده، گوش دادیم و با افراد دیگری که در آنجا حاضر بودند آن را مرور کرده‌ایم؛ هیچ‌چیزی به اندازه‌ی این ادعاها از حقیقت دور نیست. (۱۱)»

تخریب اساتید صریح‌اللهجه صرفاً برای سکوت یا به حاشیه راندن آن‌ها طراحی نمی‌شود؛ این مسئله تأثیر بازدارنده‌ای دارد، به‌ویژه که پیام روشنی به دیگر اساتید می‌دهد که ممکن است به نقد اسرائیل یا نقد سیاست خارجی امریکا در قبال اسرائیل تمایل داشته باشند، که اگر در این مورد صحبت کنند لابی اسرائیل تلاش‌هایی برای تخریب وجهه‌ی آن‌ها و به حاشیه راندنشان در درون و بیرون آکادمی انجام خواهد داد؛ این تهدید قدرتمندی است که می‌تواند ترس را در دل‌های بسیاری از دانشگاهیان بنشاند.

بازداشتن مطبوعات

راهبرد دیگری که نیروهای طرف‌دار اسرائیل به کار می‌گیرند تلاش برای سرکوب انتشار آثار دانشگاهی است که بحث‌هایی را مطرح می‌سازند که نیروهای طرف‌دار اسرائیل آن‌ها را انحرافی و خطرناک می‌دانند؛ برای مثال در سال ۱۹۹۸ اتحادیه‌ی ضدافترا[۱۱] از ناشر کتاب نورمن فینکلشتاین و رُز بتینا برن[۱۲] با عنوان محاکمه‌ی یک ملت خواست که انتشار آن را متوقف کند. کتاب محاکمه‌ی یک ملت، نقد صریح کتاب پرفروش و جنجالی دانیل گولد‌ هاگن با عنوان جلادان اراده‌مند هیتلر[۱۳] است که می‌گوید هولوکاست عمدتاً محصول ایده‌های نازی‌ها و دیوانگی خود هیتلر نبود، بلکه ریشه در ایدئولوژی حذفی فراگیر جامعه‌ی آلمان داشت که قبل از دوره‌ی نازی وجود داشت. کتاب محاکمه‌ی یک ملت مانند کتاب گولد هاگن مورد ستایش و نیز نقد اساتید برجسته قرار گرفت. بااین‌همه، ابراهام فاکسمن، رئیس اتحادیه‌ی ضدافترا معتقد بود که کتاب محاکمه‌ی یک ملت نباید منتشر می‌شد، زیرا موضوع این نیست که آیا تز گولد هاگن درست یا غلط، بلکه موضوع «مشروعیت نقد» است و این غیرقابل قبول است. خوشبختانه کارزار فاکسمن شکست خورد و کتاب محاکمه‌ی یک ملت طبق برنامه منتشر شد. (۱۲)

داستان مشابهی در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاد، زمانی که وکلای مدافع الن درشویتس نامه‌های تهدیدآمیزی را به انتشارات دانشگاه کالیفرنیا فرستاند و کوشیدند که انتشار کتاب فینکلشتاین با عنوان فراسوی شجاعت[۱۴] را متوقف کنند؛ این اثر، کتاب درشویتز به نام مدعای اسرائیل را مفصل مورد نقد و بررسی قرار داده است. همچنین درشویتز نامه‌ای به آرنولد شوارتسنگر فرماندار کالیفرنیا نوشت که بخشی از کارزار وی علیه فینکلشتاین بود. در پی آن درشویتز ادعا کرد که نمی‌خواسته انتشار آن کتاب را متوقف سازد، بلکه مقامات انتشارات دانشگاه کالیفرنیا کار او را این‌گونه تفسیر کرده‌اند؛ اما آن‌ها در برابر این فشارها مقاومت کردند و به هر صورتی بود کتاب فینکلشتاین را منتشر کردند. (۱۳)

چهار سال بعد در سال ۲۰۰۷ لابی اسرائیل فشار زیادی به انتشارات دانشگاه میشیگان آورد که جلوی توزیع کتاب جوئل کوول[۱۵] به ‌نام سیطره بر صهیونیسم را بگیرند که در اصل در بریتانیا توسط انتشارات پلوتو منتشر شده بود. انتشارات دانشگاه میشیگان نه فقط تسلیم این فشار شد، بلکه تصمیم گرفت به قرارداد طولانی‌مدت خود برای توزیع کتاب‌های انتشارات پلوتو در ایالات متحده پایان دهد؛ اما به محض اینکه این تصمیمات جنجالی به اطلاع عموم رسید اعتراضات زیادی را برانگیخت و انتشارات دانشگاه میشیگان حرف خود را پس گرفت و گفت که کتاب کوول را توزیع خواهد کرد؛ اما روابط خود را با انتشارات پلوتو در سال ۲۰۰۸ زمانی که قرارداد بین دو طرف منقضی شد قطع کرد. (۱۴)

دور نگه داشتن منتقدان از دانشگاه

لابی اسرائیل برای محدود کردن انتقاد از اسرائیل، از طریق دور کردن افرادی که بیرون از دانشگاه هستند و می‌خواهند در دانشگاه‌ها سخنرانی کنند، عمل می‌کند؛ نمونه‌ای از این موارد تصمیمی است که در بهار سال ۲۰۰۷ توسط دانشگاه سن توماس در مینه‌سوتا برای لغو سخنرانی اسقف دزموند توتو برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل صورت گرفت؛ این حرکت در اثر فشار اعضای جامعه‌ی محلی یهودیان صورت گرفت که از انتقادات اسقف نسبت به رفتار اسرائیل با فلسطینی‌ها و مقایسه‌ی رفتار اسرائیل در اراضی اشغالی با سیاست‌های آپارتاید افریقای جنوبی در زمان حاکمیت سفیدپوستان، برآشفته بودند. طبیعتاً رسانه‌های جریان اصلی مطالب اندکی پیرامون لغو دعوت توتو توسط دانشگاه سن توماس گفتند، اما این داستان توسط مازل واچ[۱۶]، سایتی که توسط صدای یهودیت برای صلح[۱۷] اداره می‌شود منتشر شد که تلاش‌های لابی اسرائیل برای خاموش کردن بحث درباره‌ی اسرائیل را پیگیری می‌کند. انتشار این مطالب شامل کارزار ارسال ایمیل به تشویق صدای یهودیت برای صلح جهت پس گرفتن دعوت دانشگاه سن توماس در اکتبر ۲۰۰۷ و متعاقب آن دعوت مجدد اسقف به سخنرانی بود. (۱۵)

چند سال پیش از این، در سال ۲۰۰۲، حنان عشراوی، شخصیت فلسطینی میانه‌رو و متنفذ که همکار یاسر عرفات بود برای سخنرانی در کالج کلورادو در نشستی که به بررسی رویدادهای ۱۱ سپتامبر یک سال بعد از این واقعه می‌پرداخت، دعوت شده بود؛ نیروهای حامی اسرائیل علیه این دعوت بسیج شده بودند، در واقع سازمان صهیونیست امریکا، عشراوی را به‌عنوان حامی تروریسم که باید از این نشست اخراج می‌شد، توصیف کرد؛ اما افراد معتدل‌تر بر نشست حاکم شدند و او اجازه یافت که سخنرانی کند، گرچه رئیس دانشکده ابراز اطمینان کرد که یک اسرائیلی شب بعد از سخنرانی عشراوی دعوت خواهد شد تا سخنرانی کند. (۱۶)

این برایند نشان می‌دهد که وقتی لابی طرف‌دار اسرائیل نتواند از سخنرانی کسی در دانشگاه جلوگیری کند، برای حفظ موقعیت خود خواهان ایجاد «تعادل» می‌شود، که به این معناست که فردی به سخنرانی دعوت خواهد شد که مورد وثوق لابی اسرائیل باشد؛ آن فرد از لحاظ سیاسی درست ممکن است هم‌زمان با سخنران دعوت‌شده روی صحنه ظاهر شود یا بعد از آنکه سخنران منتقد صحبت کرد، ظاهر شود. وقتی جیمی کارتر در ژانویه‌ی ۲۰۰۷ در دانشگاه براندیس ظاهر شد تا در باب کتاب جنجالی‌اش با عنوان «فلسطین: صلح نه آپارتاید» صحبت کند، آلن درشویتز خواهان آن شد که برای مناظره با او حاضر شود. حامیان مالی این مناسبت و نیز جیمی کارتر می‌خواستند که رئیس‌جمهور سابق به تنهایی در صحنه ظاهر شود؛ بنابراین طوری برنامه‌ریزی شد که درشویتز بعد از کارتر سخنرانی کند. (۱۷)

اخیراً ایلان پاپه[۱۸]، مورخ جنجالی اسرائیلی برای سخنرانی در سه دانشگاه کالیفرنیا در فوریه‌ی ۲۰۱۲ دعوت شد: دانشگاه ایالتی پلی‌تکنیک کالیفرنیا در سنت لوییس اوبیسپو، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در فرزنو و دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در نورتریج. ابتکار عمل آمچا (یک سازمان جدید التأسیس) که «می‌کوشد جامعه‌ی یهودی کالیفرنیا را از جلوه‌های اذیت و آزار دانشجویان بهودی در دانشگاه‌های سراسر این ایالت آگاه سازد»، حرکتی را آغاز کرد تا از سخنرانی پاپه در این دانشکده‌ها جلوگیری کند؛ این سازمان از رؤسای هریک از دانشگاه‌ها خواست که همه‌ی حمایت‌های مالی و معنوی از سخنرانی‌های پاپه دریغ شود.

رؤسای این دانشگاه‌ها تسلیم این فشارها نشدند و اعتبار زیادی به دست آوردند؛ اما در عوض، آن‌ها به ابتکار عمل آمچا یادآور شدند که «دانشگاه‌های ما از هیچ موضع‌گیری سیاسی خاصی حمایت نمی‌کند، اما بر حق افراد برای بیان و شنیده شدن همه‌ی دیدگاه‌ها تأکید می‌کند؛ به همین دلیل برای دانشگاه‌های امریکا در مقام نهادهای عمومی شایسته نیست که از سخنرانی افراد در دانشگاه‌ها بر اساس دیدگاه‌هایشان جلوگیری کند. از دیگران نیز برای دعوت سخنرانان و برگزاری نشست‌هایی که دیدگاه‌های رقیب را ارائه می‌دهد استقبال می‌شود.» (۱۸)

سوء‌استفاده از قانون به نفع اسرائیل

ابتکار عمل آمچا[۱۹] در موارد دیگری، راهبرد نسبتاً جدیدی را برای برخورد با انتقاد از اسرائیل به کار گرفته است. این سازمان تحت فشارهای لابی، آرنی دانکن[۲۰]، وزیر آموزش در اکتبر ۲۰۱۰ فرمان داد که ماده‌ی ششم لایحه‌ی حقوق مدنی مصوب سال ۱۹۶۴ که برای مبارزه با تبعیض نژادی در ایالات جنوبی امریکا تصویب شده بود، می‌تواند برای شمول تبعیض مذهبی نیز بسط یابد؛ این تصمیم به افراد و گروه‌های یهودی امکان آن را می‌دهد که در دادگاه‌ها یا دفتر حقوق و مدنی در وزارت آموزش، شکایت خود را ثبت کنند؛ به‌ویژه به آن‌ها امکان می‌دهد این‌گونه پرونده‌سازی کنند که انتقاد از اسرائیل معادل یهودستیزی است و بنابراین هر دانشگاهی که چنین انتقاداتی را تحمل کند محیط خصمانه‌ای علیه دانشجویان یهودی ایجاد کرده و باید مجازات شود.

مثال خوبی از این راهبرد در عمل، پرونده‌ی ثبت‌شده علیه دانشگاه کالیفرنیا در سانتا کروز، توسط تامی رُزمن بنجامین، یکی از پایه‌گذاران ابتکار عمل آمچا است. گزارش ۲۹ صفحه‌ای او به دفتر حقوق مدنی شامل این گفته‌ها است:

گفتمان و رفتار ضداسرائیلی در کلاس درس و در نشست‌های گروه‌های علمی و دانشگاهی در دانشگاه کالیفرنیا سانتاکروز، معادل تبعیض نهادی علیه دانشجویان یهودی است که به اذیت و آزار عاطفی و فکری آن‌ها منجر شده است و تأثیری منفی بر تجربه‌ی آموزشی آن‌ها در دانشگاه گذاشته است ... تبعیض نهادی علیه دانشجویان یهودی هیچ نشانه‌ای دال بر کاهش نشان نداده و از برخی جهات با گذشت زمان وخیم‌تر نیز شده است.

تا اینجا به نظر می‌رسد نه موردی که دربرگیرنده‌ی فعالیت ضداسرائیلی بوده است تحت عنوان ماده‌ی ششم پرونده‌سازی شده است، هیچ‌یک از آن‌ها موفقیت‌آمیز نبوده است؛ گرچه دانستن این امر که لابی حامی اسرائیلی می‌تواند این راهبرد را دادگاه‌ها یا در دفتر حقوق مدنی پیش ببرد، بسیار زود است. تردیدی وجود ندارد که اگر این رهیافت موفقیت‌آمیز باشد، تأثیری دلسردکننده بر آزادی آکادمیک خواهد گذاشت. (۱۹)

 

ادامه دارد...

 

 

ارجاعات:


[۱]. Natan Sharansky

[۲] Jewish Agency for Israel

[۳] Martin Kramer

[۴] Ivory Towers on Sand

[۵] Norman Finkelstein

[۶] Alan Dershowitz

[۷] Facts on the Ground

[۸] Jonathan Cole

[۹] Tikkun

[۱۰] StandWithUs

[۱۱] Anti-Defamation League

[۱۲] Ruth Bettina Birn

[۱۳] Hitler's Willing Executioners

[۱۴] Beyond Chutzpah

[۱۵] joel kovel

[۱۶] Muzzle watch

[۱۷] Jewish Voice for Peace

[۱۸] Ilan Pappe

[۱۹] AMCHA Initiative

 

 

پی‌نوشت‌ها:

1. This chapter is a revised version of a talk given at the freedom and the University Symposium held at Columbia University in October 30, 2007

2. Quoted in David Epstein, “We Need All of You”, Israel Campus Beat, January 21, 2011. Also see Robert Wiener, “Sharansky Sees Campuses as Jewish Battleground,” New jersey Jewish News, May 25, 2011.

3. For a discussion of the Israel lobby, see John J. Mearsheimer and Stephen M. Walt, The Israel Lobby and U.S. Foreign Policy (New York: Farrar, Straus and Giroux, 2007) , Chap 4.

4. Martin Kramer, Ivory Towers on Sand: The Failure of Middle Eastern Studies in America (Washington, D.C, Washington institute for near east policy, 2001)

5. Jennifer Howard, “DePaul Rejects Tenure Bed by Finkelstein and Says Dershowitz Pressure Played No Role,” Chronicle of Higher Education, June 8, 2007, Also see Patrcir Cohen, “Outspoken Political Scientist Denied Tenure at DePaul,” New York Times, June 11, 2007.

6. Karen W. Arenson, “Fracas Erupts Over Book on Mideast by a Bernard Professor Seeking Tenure,” New York Times, September 10, 2007; Annie Karni, “After Battle, Barnard Professor Given Tenure, “ New York Sun, November 2, 2007.

7. Jonathan R.Cole, “The Patriot Act on Campus: Defending the University Post 9/11,” Boston Review 28, no. ¾ (summer 2003) : 16-18; Chanakya Sethi, “Khalidi Candidacy for New Chair Draws Fire,” Daily Princetonian, April 22, 2005. 

8. Liel Liebovitz, “Middle East Wars Flare Up at Yale,” Jewish week, June 2, 2006; Steve Lipman, “Opening the Ivy Doors,” Jewish week December 22, 2006, Philip Weiss, KBurning Cole,” The Nation, July 3, 2006.

9. Robert Gaines, “The Battle at Columbia University,” Washington Report on Middle East Affairs (April 2005) : 56-57; Nathaniel Popper, “Columbia Students Say Firestorm Blurs Campus Reality,” Forward. February 11, 2005; Scott Sherman, “The Mideast Comes to Columbia,” The Nation, July 3, 2006.

10. David Project, A Burning Campus? Rethinking Israel Advocacy at America’s Universities and Colleges (Boston, Mass: 2012). Also see Julie Wiener, “The New Israel Campus Strategy,” Jewish Week, February 14, 2012.

11. David Theo Goldberg and Saree Makdisi, “The Trial of Israel’s Campus Critics,” Tikkun, September/October 2009.

12. Ralph Blumenthal, “Cries to Halt Publication of Holocaust Book,” New York Times, January 10, 1998; Norman C. Finkelstein, Beyond Chutzpah: On the Misuse of anti-Semitism and the Abuse of history (Berkeley, Calif: University of California Press, 2005) , 55-56.

13.Jon Weiner, “Giving Chutzpah New Meaning,” The Nation, July 11, 2005; “Dershowitz, Prof Spar Over Plagiarism,” New york Times, July 14, 2005; Jennifer Howard, Calif. Press Will Publish Controversial Book on Israel,” Chronicle of Higher Education, July 22: Jon Wiener, “chutzpah and Free Speech,” Los Angeles Times, July 11, 2005.

14. Scott Jaschik, “A Book on Hold,” Inside Higher Ed, September 11, 2007; Scott Jaschik, “Michigan severs Ties to Controversial Publisher,” Inside Higher Ed, June 18, 2008; Michal Lando, “Israel Critique on Campus,” Jerusalem Post, November 4, 2007.

15. Scott Jaschik, “Desmond Tutu, Persona Non Grata,” Inside Higher Ed, October 4, 2007; Scott Jaschik, “St. Thomas Agrees to Invite Tutu,” Inside Higher Ed, October 11, 2007; Jeff Shelman, “Oct 10: About-face: Tutu Gets St. Shomas Invite,” Minneapolis star Tribune, October 22, 2007; Cecilie Surasky, “Arch-bishop Tutu Barred by U. of St. Thomas Because of Criticism of Criticism of Israel,” posted on MuzzleWatch, October 3, 2007, http://muzzlewatch.com/2007/10/03/bishop-tutu-barred-by-u-of-st-thomas-because-of-criticism-of-israel.

16. Michael Janofsky, “Invitation to Palestinian Draws Protest at Colorado College,” New York Times, August 30, 2002; Michael A. de Yoanna, “Palestinian Activist Equated with Terror in fliers at U. Colorado,” New York Times, September 6, 2002; Valerie Richardson, “College Rapped for 9/11 Speaker; Palestinian Pick on Anniversary Draws Outrage,” Washington Times, August 30, 2002; Zionist Organization of America, “Hanan ashrawi, Apologist for Terror, Should be Disinvited from Colorado Symposium on 9/11 Anniversary,” press release, August 30, 2002.

17. Pam Belluck, “At Brandeis, Carter Responds to Critics,” New York Times, January 24, 2007; nathsniel Popper, “Carter Wines Over Student Crowd at Brandeis, Receives Ovation,” Forward, January 26, 2007; “Jimmy Carter Ducks Dersowitz, Open Questions,” Newsmax.com, January 23, 2007.

18. Cecilie Surasky, “State University Hosts Israel Historian Ilan Pappe- Says No to McCarthy Campaign,” Posted on Muzzle Watch, February 18, 2012, http://muzzlewatch.com/2012/02/18/state-university-hosts-israeli-historian-ilan-pappe-says-no-to-mccarthyite-campaign. On the Amcha Initiative’s Mission, See its website at http://www.amchainitiative.org/pappe-at-csu.

19. Naomi Zaveloff, “Coming Up Empty on Title VI,” Forward, January 20, 2012; Zionist Organization of America, “ZOA Praises Office for Civil Rights-Opening Title Vi Investigation of Anti-Semitic Environment at UC Santa Cruz Arising from Israel-Bashing,” press release, March 14, 2011. A Copy Tammi Rossman-Benjamin’s brief can be found at http://brandeiscenter.com/image/uploads/cases/comlaint/ucsc.pdf.