سفر قهرمان
جوزف کمبل
مترجم: عباس مخبر
ناشر: مرکز
تعداد صفحه: ۳۶۱ صفحه
قیمت: ۶۴ هزار و ۵۰۰ تومان
جوزف کمبل اسطورهشناس آمریکایی بود که در زمینه اسطورهشناسی و مذهب مطالعات وسیعی انجام داد. جمله به یاد ماندنی او «بدنبال سعادت خویش باش» (Follow your bliss) امروزه تبدیل به نوعی دیدگاه فلسفی شدهاست. او الگویی را طراحی کرد با نام سفر قهرمان. سفر قهرمان یک الگوی کلی است که ادعا میشود بیشتر اسطورههای جهان بر اساس آن پی ریزی شدهاند. این الگو نخستین بار، توسط کمبل در کتاب «قهرمان هزار چهره» (۱۹۴۹) معرفی شد و پس از آن مورد نقد و بررسی قرار گرفت و در بعضی از آثار سینمایی استفاده شد.کمبل برای این الگو، هفده مرحله یاد میکند؛ اما بیشتر اسطورهها تمام این مراحل را دارا نیستند و بعضی فقط روی یکی از این مراحل تمرکز دارند.این هفده مرحله، ذیل سه مرحلهٔ کلی «جدایی»، «تشرف» و «بازگشت» جای میگیرند. در مرحلهٔ جدایی، قهرمان از دنیای عادی به دنیای ناشناختهها سفر میکند، مرحلهٔ تشرف، شرح ماجراهای او در دنیای ناشناختههاست و بالاخره در مرحلهٔ بازگشت، او دوباره به دنیای عادی بر میگردد.
همان طور که آلبرت انیشتین به دنبال کشف یک نظریه میدان واحد برای انرژیهای قلمرو بیرونی بود، جوزف کمبل نیز زندگی خود را صرف تدوین نوعی نظریه میدانی واحد برای انرژیهای همان قدر حیرتانگیز قلمروهای درونی کرد. انرژیهایی که صورت تشخص یافته آنها را خدایان مینامیم. نوعی نظام انگیزشهای کهن الگویی وجود دارد که در سراسر تاریخ روح بشر را درنوردیده است. کمبل این نظام را یک آواز عظیم مینامد.
سفر قهرمان" کتاب گفتوگوی شماری از چهرههای برجسته ادبیات و هنر با جوزف کمبل است و پرسشها حول رابطه اسطوره با دین، ادبیات و هنر، اسطوره و علم و اسطوره و دنیای امروز میچرخد. در خلال این پرسشها شرح زندگی و آثار کمبل در قالب نوعی سفر قهرمان بازگو میشود.
سفر طولانی جوزف کمبل در دل دریایی از اساطیر باستان، جستجویی به یک اندازه معنوی و علمی بود. کمبل در جریان خوانده ها، نوشته ها، سفرهای حیرت انگیز، و نیز دیدارهایش با بسیاری از تاثیرگذارترین مردان و زنان قرن، در میراث اساطیری دنیا ما شباهت های قابل توجهی کشف کرد و این باور عمیق دوران جوانی اش تحکیم شد که در دل طبیعت نوعی وحدت بنیادین وجود دارد.
رویکرد تاریخی و تطبیقی کمبل به اسطوره شناسی، دین و ادبیات، به خلاف تاکید پژوهشی متدوال بر تقاوت های فرهنگی، شباهت ها را کانون توجه قرار می دهد. او بر این عقیده بود که مضمون های مشترک یا کهن الگوها در قصه ها و ایماژهای قدسی به فراسوی تنوع ها یا تجلیات فرهنگی راه می برند.
کمبل می نویسد: می دانید من کتاب هایم را برای دانشجویان و هنرمندان نوشتم، نه منتقدان و پژوهشگران وقتی می شنوم کارم چقدر برای این ها هم مفید بوده است، نمی توانم به شما بگویم چقدر از این بابت خوشحالم. این به معنای آن است که مجموعه ی گسترده ی اسطوره هایی که من شانس کار کردن روی آن ها را داشته ام، در یک نسل تازه نیززنده خواهد ماند. می دانید این کار هنرمند است که به بازتفسیر داستان های کهن بپردازد و آن ها را بار دیگر در شعر و نقاشی و فیلم زنده کند.