جامعهشناسی تاریخی
نویسنده: منوچهر آشتیانی
ناشر: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چاپ: اول ۱۳۹۱
تعداد صفحات: ۹۷۱
قیمت: ۳۵۰۰۰ تومان
جامعهشناسی تاریخی از جمله دانشهایی است که طی سالهای اخیر در کشور ما مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. آنچه در جامعهشناسی تاریخی محوریت پردازش و بحث دارد، مفهوم تغییر است؛ بررسی چرایی و چگونگی تغییر و دگرگونی در عرصهي اجتماعی. شاید تا یک دههي گذشته تنها یک یا دو عنوان کتاب با موضوعیت بررسی تئوریک دانش جامعهشناسی تاریخی در بازار نشر ایران وجود داشت؛ اما طی ده سال گذشته، به تدریج چند کتاب در این زمینه ترجمه شد. آثار ترجمهشده بیشتر به عنوان یک متن درسی مد نظر بودهاند؛ اما در این میان، جای کتابی که بتواند به عنوان یک اثر فارسی معتبر به واکاوی جامعهشناسان مهم قرون اخیر، از منظر جامعهشناسی تاریخی بپردازد خالی بود. این در حالی است که جامعهشناسی تاریخی از چند دهه پيش در جهان غرب مطرح بوده است؛ تا جایی که برخی لزوم طرح رشتهای دانشگاهی به نام جامعهشناسی تاریخی را ضروری میدانند و البته کوششهای در این زمینه نیز نمودهاند. از این رو، انتشار یک کتاب فارسی تحت عنوان «جامعهشناسی تاریخی» درخور توجه و قابل تقدیر است. این دانش تا کنون بسیار مهجور مانده و میزان آثار منتشرشده در زبان فارسی در این زمینه، هیچ انطباقی با میزان اهمیت این علم ندارد.
بر این اساس، میبایست کتاب پرفسور آشتیانی را در این زمینه درخور توجه دانست. منوچهر آشتیانی، در کتاب اخیر خود، ابتدا به چیستی جامعهشناسی تاریخی و بیان مبانی فلسفی آن میپردازد. از منظر نویسنده، «اساس بحثهای مطرحشده در جامعهشناسی تاریخی حول این پرسشهای محوری و مسئلهآميز میگردد که هر گاه کارکردها و ساختارهای اجتماعی گوناگون، طی گذشت زمان، دچار افتراق، تفكيك، تضاد و يا برعكس، دچار تجمیع، ترکیب و درهمرویهای مختلف شدند، عامل تاریخ در این تغییرات و تطورات چه نقشی را ایفا نموده است؟» (ص ۳)
نویسنده پس از بیان «کلیات و تعاریف مقدماتی» دربارهي جامعهشناسی تاریخی در فصل اول، در فصل دوم به بررسی «مبانی فلسفی جامعهشناسی تاریخی» میپردازد. پس از آن، سه فصل بعدی پژوهش به «تاریخ جامعهشناسی تاریخی» میپردازد. دوران باستان، سدههای میانه و تاریخنگاری در دورهي اسلامی، بررسی روند تکوین مقدمات جامعهشناسی تاریخی و بررسی اندیشهي ویکو، مباحث کتاب در زمینهي تاریخ جامعهشناسی تاریخی را شامل میشود.
نویسنده فصول ششم، هفتم و هشتم کتاب حاضر را نیز صرف بررسی عقاید مارکس، وبر و دورکیم، به عنوان بنیانگذاران جدید جامعهشناسی تاریخی، نموده است؛ سه جامعهشناسی که به اعتقاد نویسنده، اندیشمندانی کلیتگرا بودند (ص ۱۵). اختصاص هر فصل به یکی از نویسندگان، نشاندهندهي جایگاه آنان در جامعهشناسی تاریخی است. سرانجام فصل پایانی این کتاب، «پسگفتار» نویسنده است. نویسنده در آخرین عبارات خود، مبحث جهانی شدن را به جامعهشناسی تاریخی گره میزند؛ از آن جهت که «جهانگرایی خواستی بسیار قدیمی و مستتر در تمام فرهنگهای کهن است.» (ص ۸۴۴)