فرهنگ امروز: هیچگاه اهمیّت و ضرورت کتابشناسیها بر اهل پژوهش و بررسی پوشیده نیست، امّا برای نوپژوهانی که تازه پای به وادی تحقیق نهادهاند، گفته میشود که با پیشرفت علم و دانش و پیدایی کتابها و نشریّههای فراوان و اطلاق عنوان: «انفجار اطّلاعات» بر عصر کنونی، پیجویی موضوعی واحد در تودۀ چندمیلیونی کتاب، عمری طولانی میخواهد. پس باید با پالایش کتابها، دُرهای ناب را در موضوعی یگانه فرا چنگ آورد و در دسترس اهل تحقیق نهاد و این کار وظیفۀ کتابشناس است تا با بذل جان و عمر و چشم، کتابها را زیر و رو کرده و کار را برای انبوه اهل پژوهش آسان و هموار کند تا با زحمتی بسیار کم و فرصتی اندک به منابع بایسته دسترسی پیدا کند.
اهمیّت و نقش کتابشناسی در هموار کردن راه پژوهشگران و محقّقان برای بررسی و تدوین موضوعات بر هیچ کس پوشیده نیست . کتابشناسی در حقیقت برداشتن و پشت سر گذاشتن دشوارترین مرحلۀ پژوهش ، یعنی آگاهی از کتاب ها و مقالات در زمینۀ موضوعی واحد است .
هدف از کتابشناسی چیست؟
کتابشناسی را دانشی می دانند که پیشینه ای به درازای ۲۵۰۰ سال دارد (۱) و در طول تاریخ و پیشرفت دانش بشری تکامل یافته است. در تقسیم بندی کتاب های مرجع، کتابشناسی را جز دسته دوم منابعی می دانند که نقش واسطه را دارد.(۲) سال ها پیش ساموئل جانسون، محقق و فرهنگنویس انگلیسی گفته بود:
«دانش بر دو قسم است: یا موضوعی را می دانیم و یا می دانیم در کجا می توانیم اطلاعاتی درباره آن بیابیم. وقتی ما راجع به موضوعی می خواهیم تحقیق کنیم، نخستین کاری که باید انجام دهیم آن است که بدانیم چه کتاب هایی در آن موضوع بحث می کند.»(۳)
دانشمندان، کتاب شناسی ها را از نظر هدف به دو دستۀ تحلیلی که برای متخصّصان سودمند است (۴) و توصیفی که بهترین ابزار برای تحقیق در موضوع خاصّی است، تقسیم می کنند(۵) و از نظر موضوعی به دو دستۀ عمومی و اختصاصی تقسیم می کنند که در بحث اختصاصی به کتاب هایی اطلاق می شود که ویژه موضوع، فرد یا حوزۀ معینی بوده و اغلب، ابزار کار پژوهشگران است. (۶)
یکی از این دسته آثار ، کتابشناسی انفرادی (پدیدآور، مؤلّف یا مشاهیر) است که بنا به تعریف: «فهرستی است از کتاب ها و مقالات و به طور کلّی آثار یک نویسنده یا آنچه درباره آن نوشته اند، که گاهی توسّط خود مؤلّف و گاه توسّط دیگران گردآوری می شود.»(۷) مانند کتابشناسی مولوی.حافظ، ابوریحان بیرونی.
از اینرو می توان می گفت در این عصر و زمانۀ فراوانی آثار و منابع، بدون در دست داشتن یک کتابشناسی بسامان ، به روز و کارآمد، نمی توان ادّعا کرد که کاری کامل و جامع صورت گرفته است. بویژه در زمینۀ مشاهیر و نام آوران که در هر کتاب، نشریه، سخنرانی، می توان درباره آنان چیزی جست و دید و خواند.
یکی از محققان، والاترین هدف کتابشناسی را چنین بر می شمارد:
۱- «شناسایی مطالعات و تحقیقاتی که تا زمان تدوین هر کتابنامه یا تا زمان شروع هر تحقیق صورت گرفته است.
۲- واسطه، محمل، و ابزار انتقال اطّلاعات دربارۀ یک موضوع.
۳- تصمیم و گسترش ابعاد مطالعاتی که در حال حاضر و در آینده صورت خواهد گرفت.»(۸)
مختصر آنکه با رشد بیش از پیش دانش و چاپ کتابهای فراوان در زمینههای گوناگون که اندوختۀ برخی از کتابخانههای گیتی را اکنون به فزونتر از ۲۰ میلیون عنوان رسانده است، بایستگی گردآوری و تدوین کتابهای راهنمایی که به گونۀ واسطه راه دسترسی شتابناکتر و آسانتر پژوهشگران را به کتابها و نشریّات فراهم کند، بیش از پیش احساس میشود.
بیش از یک سده است که دیگر از شیوههای جستجوی فردی در منابع موجود کاسته شده و اکنون زمان در همکرد آگاهیهای گردآوری شده است؛ یعنی سامان دادن یک کتابشناسی بر پایۀ کتابشناسیها و مقالهشناسیهای کنونی، بهویژه اکنون که پایگاههای مجازی و درگاههای اینترنتی نیز به گروه منابع مرجع پیوستهاند.
اهمیّت کتابشناسی
در اهمیّت کتابشناسی همین بس که بدون آن هیچ پژوهشی به طور کامل به سامان نمیرسد. برای مثال هر گاه خواسته باشیم درباره زندگی و آثار یک سخنور سده دهم (مانند وحشی بافقی) تحقیقی جامع و وافی بنماییم، اگر ندانیم در چه کتاب ها و نشریاتی میتوانیم در این باره مطلب یا شرحی بجوییم، بیگمان وقت و نیرویمان را هدر دادهایم. روزها و گاه سال ها وقت خواهد برد تا تمامی نشریات و کتاب های ادبی و تاریخی را از دیده بگذرانیم و مطلب مورد نظر را بیابیم. در حالی که تنها با مراجعه به چند کتاب، همچون فهرست مقالات فارسی (در چهار جلد تألیف ایرج افشار) و فرهنگ سخنوران (عبدالرسول خیامپور) میتوان سریعتر و آسانتر به خواسته رسید.
در زبان لاتین جملهای مشهور است که گفته شده است: «کسی که میداند علمی در کجا یافت میشود به آن کسی که عالم آن است نزدیک میشود.»۹
ضرورت کتابشناسی
«کتابشناسی و فهرست راهنما از ابزار مهم تحقیق و کلید پژوهش علمی است. در سال های اخیر با اینکه تدوین و چاپ کتابشناسی های موضوعی در ایران رایج شده است، امّا هنوز برای مجلات و نشریات ادواری فهرستهای مدوّن وجود ندارد و این کمبود با توجه به حجم عظیم انتشارات زمانی آسان و از نظر صرف وقت مقرون به صرفه میشود که بتوان عناوین مقالات و رؤوس مطالب آن ها را استخراج و با نظمی الفبایی مرتب کرد. تورّق همه شمارههای یک نشریه برای دستیابی به مطالبی خاص برای علاقهمندان و خوانندگان عادی شاق و برای پژوهشگران بس وقتگیر است و فهرست جامع بهترین وسیله در دسترس است که میتواند آن را در این راه یار ی کند.»۱۰
این نکته نیز درخور گفتن است که همان اهمیتی که کتابشناسی دارد، کتابشناس نیز دارد؛ چنان که آمده است: «کتابشناس کسی است بداند در [هر] علم بخصوصی چه کتاب هایی موجود است و چه کتاب هایی انتشار یافته، و از چه منابع مآخذی میتوان درباره آن علم کسب اطلاع کرد.» ۱۱
اینک با توجه به اهمیت کتابشناسی باید بنگریم که کتابشناسی ها در اجتماع به درد چه گروه از مردم خواهد خورد. بنا به نظر دکتر محسن صبا اهمّ گروه های که میتوانند در این مسأله ذینفع باشند، بدین قرار هستند:
۱- دانشمندان و پژوهندگان، که جویای آگاهی از دانستهها و تحقیقات جدید هستند.
۲- کتابداران، که پاسخگوی تشنگان دانش و فرهنگند.
۳- دوستداران کتاب، که در پی غنی ساختن مجموعههای خویشند.
۴- کتابفروشان، که با آگاهی از کتابهای پرخواننده و پرفروش در اندیشه جلب مشتری میافتد.
نتیجه و پیشنهاد
کتاب عصارۀ تجربه، دانش و عمر انسان ها و نشانه هویّت و شخصیت یک ملت و کشور است. وظیفه انتقال آموختهها و تجربههای نسلهای پیشین را به نسل های پسین بر عهده دارد، و در یک کلام، کتاب پایۀ اصلی تمدّن بشری است.
هر چند «امروزه از کتاب به عنوان تنها وسیلۀ ثبت و انتقال اطلاعات نمیتوان استفاده کرد؛ وسایل دیگری نظیر فیلم، میکروفیلم، صفحه، نوار و نظایر آن را باید در این زمینه در نظر داشت. علم نیز در ارتباط با انبوه مدارک علمی با رشدی تصاعدی در حال توسعه است و دانشمندان هر چه بیشتر درباره موضوعات گوناگون تحقق کنند، قلمرو پژوهش آن ها وسیعتر شده و نرخ افزایش و رشد علم بالاتر خواهد رفت.» ۱۲
برای آگاهی از وجود این گنجینهها، نیاز به کتابشناسی ها داریم و این میسّر نمیگردد مگر با پشتکار و همّت اندیشوران و فرهیختگان و کمک سازمانهای دولتی و ملّتی. کتابشناسی ها به دلایل گوناگون، در راه تدوین و چاپ با دشواری های چندگانهای روبرو هستند که هم پژوهندگان و هم ناشرین چندان تمایلی به روی آوردن به آن را ندارند.
«امیدواریم که در این دوران که بیش از پیش به ضرورت و اهمیّت کارهای علمی و سامانیافته و پرهیز از دوبارهکاریها و اتلاف وقت واقف گشتهایم، مسؤولان مراکز ذیربط تسهیلات و امکاناتی در جهت حمایت از پژوهشگران و چاپ کتاب های مرجع و پایه، فراهم کنند.» ۱۳
****
محققان ارجمند میتوانند برای آگاهی بیشتر نگاه کنند به:
۱. آرام، احمد: «کتابشناسی»، یادنامه علاّمه امینی، تهران: انجام کتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۴، ص۱۹ - ۳.
۲. آذرنگ، عبدالحسین: «کتابشناسی»، کتاب امروز (بهار ۱۳۵۱)، ص۶۸ - ۷۲.
۳. افشار، ایرج: «کتابشناسی مهمترین وسیله ایرانشناسی»، راهنمای کتاب، س۹، ص۲۴۷ - ۲۵۱ یا در مجله مهر، س۱۲ - ص۴۷۵ - ۴۷۷.
۴. صبا، محسن: «اهمیت کتابشناسی، کتابداری»، دفتر چهارم، ص۳۵-۳۹.
۵. حرّی، عباس: مراجع و بهرهگیری از آن ها، تهران، مرکز اسناد مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۸.
۷. کانیتکار، جیام: «دکومانتاسیون و علم کتابداری»، ترجمه: عبدالحسین آذرنگ، اطلاعرسانی، س۵، ش۱ (بهار ۵۷)، ص۱۳ – ۱۵.
۶. مرادی، نوراللَّه: با کتاب های مرجع آشنا شویم. ۱- کتابشناسیها، کتابدار، دوره دوم، ش۱ و ۲.
۷. مسرّت، حسین:« کتابشناسی، نخستین گام اطلاعرسانی»، اطّلاع رسانی، س ۱۱، ش ۱ (زمستان ۷۳ ۱۳): ۸۴ – ۶۹// تجدید چاپ در کتاب: کتابشناسی ابوالفضل رشیدالدّین میبدی: حسین مسرّت، یزد: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۷۴: ۸۱-۴۱.
پی نویس:
۱- تسبیحی، غلامحسین: نگرشی جامع بر کتابشناسی های ایران، تبریز: نیما، ۱۳۶۵: ۳۴.
۲- ماهیار، عبّاس: مرجع شناسی(۱) تهران: دانشگاه پیام نور، چاپ دوم، ۱۳۶۹: ۳۵.
۳- صبا، محسن:«اهمیّت کتابشناسی»، کتابداری، دفتر چهارم :۳۶.
۴- ابرامی، هوشنگ: شناخت از دانش شناسی، تهران: انجمن کتابداران ایران، ۱۳۵۶: ۱۵۴.
۵- مرادی، نورالله: «با کتاب های مرجع آشنا شویم»، کتابدار، دورۀ ۱، ش۱و۲ (تابستان ۱۳۵۶)، ۴۸.
۶- فانی، کامران: «کتابشناسی موضوعی فارسی» نامۀ انجمن کتابداران ایران، س۶، ش۲ (تابستان ۱۳۵۶)، ۴۸.
۷- برومند، فیروزه: راهنمای تدوین کتابشناسی، تهران: سازمان و مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۸.
۸- مفتخری نظری پور، طاهره: کتابنامۀ معماری، تهران: مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، ۱۳۶۹: مقدّمه.
۹- صبا، محسن، همان، ص۳۵ .
۱۰- رونق، محمّدعلی: فهرست راهنمای دهسالۀ نشر دانش، تهران: مرکز دانشگاهی، ۱۳۷۰، ص۱.
۱۱- صبا، محسن، همان، ص۳۵.
۱۲- میرزاده، احمد: اصول نگاهداری و بازیابی مدارک فارسی، تهران: سروش، ۱۳۵۸، ص۹.
۱۳- مسرّت، حسین: «مرجعنگاری و دشواری های آن در ایران»، ادبستان، ش۱۶ (فروردین ۱۳۷۰)، ص۵۹.
منبع: روزنامه اطلاعات