فرهنگ امروز: یکی از اصلیترین ویژگیهای روشنفکر که او را از اهل دانش و تحقیق متمایز میسازد، بیان حقیقت در عرصه عمومی است، بدون لکنت و بیتعارف به ارباب قدرت از سویی و به مردمان کوچه و بازار از سوی دیگر، خواه خوشایند ایشان باشد، خواه نه. یک فرد دانشگاهی، اگرچه به لحاظ اخلاقی ملزم است که آنچه را حقیقت میپندارد و با کار علمی بدان دست یافته، در گستره همگانی یا لااقل در میان جامعه علمی عرضه کند، اما انواع و اقسام ملاحظات مثل نگرانیهای سیاسی یا دغدغههای اجتماعی یا هراس به خاطر از دست دادن محبوبیت سبب میشود که همیشه چنین نکند. اما روشنفکر، تا جایی که روشنفکر تلقی میشود، متعهد است که آنچه را حقیقت میداند، با بیانی رسا و واضح و آشکارا بیان کند. این خصلت کار روشنفکری سبب میشود که گاهی روشنفکران در میان دیگر اهالی دانش و فرهنگ، افرادی شلوغ کار، پر سر و صدا به نظر آیند و بسیاری از نوشتهها و گفتارهایشان عامهپسند و پرهیاهو باشد یا دستکم اینچنین به چشم آید. به عبارت دیگر، کار روشنفکری تا جایی که به این صفت موصوف است، در مقایسه با کار علمی یا دانشگاهی یا پروژههای تحقیقاتی، زبان و بیانی سادهتر دارد و گاه در آنها، در عرضه یافتهها، اغراق و بزرگنمایی صورت میپذیرد. البته ویژگیهای شخصیتی فرد روشنفکر نیز در کم و زیاد شدن این خصلت دخیل است، تا جایی که به خصوص در روزگار گسترش فضای مجازی و دسترسپذیری شبکههای اجتماعی، بعضی روشنفکران، در عرصه عمومی «سلبریتی» میشوند و هزاران هزار طرفدار و پیرو مییابند و هر گفته یا نوشتهشان واکنشهای احساسی مثبت و منفی بیشماری پدید میآورد. شکی نیست عامهپسندی روشنفکر و کار او، تا جایی که قوت استدلالها و پشتوانههای فکری و علمی کارش ضربه نزند، اشکالی ندارد و اتفاقا موجب میشود که سخن دانشورانه و مستدل او، مخاطبان بیشتری بیابد. اما متاسفانه همیشه چنین نیست و همگان شاهد بودهایم که این همگانی شدن سبب شده که روشنفکر خود گرفتار این فضا شود و بیش از حد به سادهسازی امور بپردازد، از بیان همه حقیقت به علت نگرانی از رنجیدن افکار عمومی سر باز بزند یا برای یافتن طرفداران و مخاطبان بیشتر در حوزه عمومی، بنا به سلیقه روز سخنانی بدون پشتوانه و همهپسند بگوید و بنویسد و بعضا در همه حوزهها اظهارنظر کند. بنابراین پرهیز از هیاهو، حفظ متانت و آرامش و رعایت معیارهای فرهیختگی از خصائل نیکویی است که معدودی از روشنفکران به آن آراستهاند. محمدعلی اسلامی ندوشن، نماد و نمونه بارز چنین روشنفکرانی بود. او به گواه آثار فراوان و پرخوانندهاش، روشنفکری بود که برای عموم مخاطبان مینوشت، با نثری شیوا، استوار و خواندنی و از بیان حقیقتی که با تحقیق به آن رسیده بود، در عرصه عمومی ابایی نداشت. اما هیچگاه اهل شلوغکاری و هیاهو نبود و همواره با وقار و طمأنینه سخن میگفت و مینوشت. محمدعلی اسلامی ندوشن، شناخت و آگاهی عمیق و گستردهای از فرهنگ و تاریخ ایران داشت و اگرچه با اندیشههای جدید و نویسندگان و متفکران معاصر غربی آشنایی داشت، اما سخنان پر طمطراق بیمایه نمیگفت و نمینوشت و به جای گندمنمایی و جو فروشی، به زبانی محکم و پاکیزه، به بسط میراث غنی فرهنگی و ادبی ایران میپرداخت. این آرامش و متانت او سبب شده آثارش به سلیقه و «مد روز» وابسته نباشد و خوانندگانی از نسلهای بعدی نیز به آنها مراجعه کنند و ضمن لذت بردن از خواندن نثری شیرین و شیوا، درباره حافظ و فردوسی و خیام و مولوی نکاتی عمیق و ماندگار یاد بگیرند و بهرهمند شوند.