فرهنگ امروز: رضا مختاری اصفهانی در نقد و بررسی کتاب «نیم قرن تا ناکامی» گفت: «نبرد مخفی علیه ایران» یک کتاب سیاسی، ایدئولوژیک و تبلیغاتی است. مشخص است که نویسنده مطلبی را برای سازمان خاصی دنبال میکند. برای همین نمیتوانیم برگمن را به عنوان یک محقق یا ایرانشناس تلقی کنیم چون در بسیاری از مواردی که مطرح کرده که چندان معتبر نیست مانند بحث شیعه، مرجعیت و شخصیت امام خمینی(ره) و اتفاقاتی که قبل از انقلاب افتاده است. وقتی به موضوعات نگاه میکنیم متوجه میشویم که تحلیلها سطحی است یا اشتباه.
او با اشاره به نبرد مخفی میان ایران و اسرائیل افزود: برگمن درباره شیعه تحلیلهای اشتباهی را مطرح میکند که نشان میدهد شیعه را نمیشناسد. در حالی که ما ایرانشناسانی در غرب داریم که مطالعات بسیار خوبی درباره شیعه و ایران دارند. ما متاسفانه دچار یک نوع بیگانهپرستی هستیم به این معنا که هر آنچه از زبان غیر (غربی یا خارجی غیرفارسی زبان) مینویسد، وحی منزل است و ارزش بیشتری از آن کسی که به زبان فارسی نوشته، ارزش قائل میشوند. متاسفانه این بیگانهپرستی وارد مجامع علمی ما شده که دچار خود کمبینی شویم. به نگاه من بخش اول کار برگمن بسیار سطحی است و اگر بخواهیم وجه تبلیغی آن را ببینیم که در اثرش یک خط سیر تبلیغی را دنبال میکند؛ اسرائیل به عنوان کشوری که قبلا در ایران پایگاهی داشت و حالا این نفوذ و پایگاه را از دست داد و اکنون وارد یک نبرد شده است.
این تاریخنگار عنوان کرد: نبردی اطلاعاتی رو درو با کسانی که هوادر ایران بودند. برگمن نهایت سعی میکند به این نتیجهگیری برسد که در این نبرد (تا سال 2008) چندان موفق نبوده است. هر چند من چند مصاحبه از برگمن در بی.بی.سی دیدم نظرش متفاوت از آنچه است در این کتاب بیان میکند. به هر حال اگر به نگاه ایرانشناسانه برگمن نگاه کنیم قدری ضعیف و سطحی است. اما سخنانی که درباره مسائل ایران قبل از پیروی انقلاب اسلامی بعد از آن درباره جنگ مطرح کرده اصلا محققانه نیست. من به عنوان یک محقق، پژوهشگر و خواننده نمیتوانم مطالب کتاب را راستیآزمایی کنم.
رضا مختاری اصفهانی گفت: وقتی برگمن بعضی مسائل را درباره ایران مطرح میکند ما نمیتوانیم دریابیم که از روی یک منبع است یا بر اساس شایعه. اگر در پایان کتاب منابع آن میآمد، ما میتوانستیم مطالب مطرح شده در کتاب را راستیآزمایی کنیم، هر چند در برخی از صفحات به بعضی از منابع اشاره کرده و حتی به صراحت میگوید مطالب کتاب بر اساس چندین هزار سند و مدرک و منبع است اما در پایان کتاب اثری از این منابع نیست. مثل کتابی که امیر طاهری درباره امام نوشت و کتابی ژورنالیستی است، نه یک کتاب تحقیقی که آکادمیک باشد.
او درباره اهمیت منابع در یک پژوهش تاریخی ادامه داد: واقعیت آن است که یک اثر تحقیقی و تاریخی را بر پایه یکسری منابع مینویسیم مانند بسیاری از کتابهایی که در خارج از ایران درباره تاریخ ایران نوشته میشود مبتنی بر آرشیو بریتانیاست. وقتی بخشی از این اسناد آرشیو بریتانیا را با اسناد داخلی مطابقت میدهیم بخشی از این اسناد مبتنی بر شایعاتی بودند که در سطح جامعه مطرح میشدند و سفارت بریتانیا آن را به عنوان گزارش میفرستاد که واقعیت نداشت.
این سندپژوه بیان کرد: چنانکه در حال حاضر نیز چنین اسنادی وجود دارد که بر اساس شایعات هستند. اسنادی که ویکیلیکس نیز منتشر کرد، بخشی از آن مبتنی بر شایعات بود. لذا بعضی از اسناد آرشیوهای معتبر نیز مبتنی بر شایعات هستند نه اینکه بر پایه مکاتبات رسمی متقن باشند. هر چند آنچه در کتاب برگمن آمده درباره سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل نمیتوانیم نظر قطعی بدهم، چون منابع آن را در دست ندارم که بخواهم درباره صحت سنجی بکنم و دریابم که منابع در چه حدی هستند. در واقع در پژوهشها تکیه اصلی بر اسناد، مطبوعات و مصاحبههای تاریخ شفاهی است اما در این کتاب به نظر میرسد با توجه به آنچه در پیشگفتار خواندم بیشتر بر اساس مصاحبه با اشخاصی است که درگیر این پروندهها بودند.
رضا مختاری گفت: همین طور که اشاره کردم بخشهایی از کتاب بسیار سطحی است اما از لحاظ وجه ژورنالیستی بخواهیم به کتاب نگاه کنیم کتاب ژورنالیستی قوی است که به نظرم به عنوان یک ژورنالیست برگمن موفق بوده و توانسته یک روایت شسته و رفته را ارائه دهد و در این روایت توانسته خواننده را با خودش همراه کند. اما همانطور که اشاره کردم بخشی از آن موضوعاتی که قبلا گفتم در شایعات و اخبار رسمی شبکههای بیگانه شنیده بودیم اما اکنون به شکل مکتوب در اختیار ما قرار گرفته است.
او افزود: به نظرم وجه دوم کتاب که وجه تبلیغاتی و سیاسی است، موفق است از این لحاظ که سعی کرده به نوعی رویکرد اسرائیل در چند دوره را آسیبشناسی کند. در واقع تاریخ در خدمت سیاست قرار گرفته است. در حالی که ما چنین آسیبشناسی را نکردیم. من دوست داشتم جناب سلیمینمین در بخش دوم که به نقد کتاب برگمن اختصاص داده است کاش به پروندههای امنیتی مثل برگمن دسترسی داشت و بر اساس اسناد و مدارک پروندهها جواب بدهد. چون برگمن مواردی را مطرح میکند که در نقد آن موارد باید پروندههای امنیتی دیده شود. متاسفانه خواننده نمیتواند این مقایسه را انجام دهد که متنی را به شکل ژورنالیستی تاریخنگاری میکند آن هم تاریخنگاری اکنون.
این تاریخنگار با تاکید بر دسترسی به اسناد و بازنگری در تاریخنگاری امنیتی و سیاسی اظهار کرد: برگمن تا سال 2008 را مرور کرده و رویدادهایی را بیان کرده است. کاش ما هم به اسناد امنیتی دسترسی داشتیم و میتوانستیم کتابی با نگاهی به تاریخ رویدادهای امنیتی در کشور داشته باشیم. مورخ ما میتوانست این محدودیت را نداشت که بتواند حوزه امنیت شود و این روند را آسیبشناسی کند. لذا به نظرم از این منظر ما باید یک بازنگری در تاریخنگاری سیاسی و امنیتی داشته باشیم. چون امروز به دلیل عدم شفافیت باعث میشود که اگر ناکامیهای امنیتی هم داشته باشیم آسیبشناسی نشود. کتاب برگمن شکستهای اسرائیلیها را نشان میدهد هم یکسری موفقیتها را حتی بعضی از جاها درباره شکنجه مصطفی دیرانی حکایت میکند و از طرفی نسبت به افرادی که احساس دشمنی دارد از دایره انصاف خارج میشود و درباره عماد مغنیه کلمات ناروایی را میگوید.
رضا مختاری اصفهانی گفت: من دوست داشتم جناب سلیمینمین در تله برگمن نمیافتاد و در نقد روایت او خیلی بیطرفانه نقد میکرد و از بعضی اصطلاحات به کار نمیبرد. بعضی از واژههای ارزشگذارانه استفاده نمیکرد به این شکل بیشتر در میان مخاطبان تاثیرگذار بود.