فرهنگ امروز: ترجمۀ زهرا بیرشک ، در هیاهوی خبری انتشار جلد چهارم «دفترچههای سیاه» هایدگر و پدیدار شدن وجوه تازهای از موضعگیریهای وی نسبت به یهودیان بهویژه در آلمان نازی بود که خبر شوکآور دیگری در رابطه با فیلسوف هستیاندیش، توجه محافل فکری و فلسفی را به خود جلب نمود. نشریۀ «عمومی فرانکفورت» (FAZ) در مقالهای به قلم یورگن کاوبه، اعلام کرد دانشگاه فرایبورگ (دانشگاهی که هایدگر خود در سالهای تسلط نازیسم ریاست آن را بهعهده داشت) کرسی هایدگر را در دانشکدۀ فلسفه لغو خواهد کرد. کاوبه مینویسد: «مجلدی جدید از دفترهای سیاه، مارتین هایدگر را دیگر بار بهعنوان یک ضدیهود معرفی نموده است. در نتیجه، دانشگاه فرایبورگ، کرسی این فیلسوف را حذف خواهد کرد.» وی پس از اشاره به محتوای آشکارا ضدیهود سخنان هایدگر در این جلد تازهمنتشرشده میپرسد: «آیا بایست تصمیم دانشگاه فرایبورگ در مورد لغو کرسی هایدگر را در همین راستا ملاحظه کرد؟ صاحب کنونی این کرسی، گونتر فیگال، شاگرد هانس گئورگ گادامر، در سن بازنشستگی است. مطابق قانون بادنوورتمبرگ [ایالتی که فرایبورگ در آن واقع است]، وی این امکان را دارد که خواهان تمدید منصبش تا سال ۲۰۱۷ باشد، ولی تقاضای وی از سوی دانشگاه رد شده است. فیگال علیه این تصمیم به دادگاه شکایت کرده است و حکم دادگاه در آیندۀ نزدیک مشخص خواهد شد. فیگال خود پیش از این از منصبش بهعنوان رئیس جامعۀ مارتین هایدگر کنارهگیری کرده و در مصاحبهای این تصمیم را نتیجۀ مطالعۀ دفترچههای سیاه اعلام کرده است.» کاوبه با اشاره به اینکه نظرات هایدگر علیه یهودیان پیشتر نیز برای پژوهشگران اندیشۀ وی محرز بوده است، به فضاسازی کنونی اشاره میکند که شرایط را بهسمت از دست رفتن سنت پدیدارشناسانۀ فرایبورگ پیش میبرد: «این شرایط باعث شده است که کرسی کنونی هایدگر با کرسی استاد جوانی در درس منطق و فلسفۀ زبان تحلیلی جایگزین شود. هرچند جذابیت فلسفی دانشگاه فرایبورگ برای دانشجویان خارجی نیز از سالیان پیش در سنت پدیدارشناسانه و هرمنوتیکی آن بوده است؛ سنتی که هایدگر هم به آن تعلق دارد. اگر کسی خواهان تحصیل فلسفه در سنت انگلوساکسونی باشد، در دانشگاههای نزدیک به فرایبورگ مانند کنستانتس و توبینگن، بهترین شرایط را خواهد یافت.» کاوبه همچنین تلاش میکند نشان دهد که توجیه ضدیهود بودن فیلسوفی که این کرسی عمدتاً به نام وی گره خورده است، برای حذف آن کافی نیست: «همچنین اگر کسی قصد داشته باشد با انحلال کرسی هایدگر تصویر مشکلآفرین استاد مشهور فرایبورگ را کنار بگذارد، ضرورتاً یاد و نام فیلسوف دیگری را نیز از بین خواهد بُرد. هایدگر در واقع جانشین ادموند هوسرل، مهمترین فیلسوف یهودیالاصل قرن بیستم بوده است. هوسرل در سال ۱۹۳۸ در فرایبورگ از دنیا رفت؛ پس از اینکه در سال ۱۹۳۳ تحت شرایط نژادپرستانه، کرسیاش را از دست داده بود. بنابراین حذف کرسی هایدگر به معنای انجام همین کار در حق هوسرل نیز هست.
علیه این تصمیم، موضعگیریهای چندی میان اساتید دانشگاههای آلمان صورت گرفت؛ از جمله توسط مارکوس گابریل، استاد جوان و نامدار دانشگاه بن. وی در مقالهای با عنوان «روح آلمانی در کجا سکنی گزیده است؟» در نشریۀ «آلمان جنوبی» (Süddeutsche Zeitung) میپرسد آیا بهراستی این ادعا که روح آلمانی دیگر نه در آلمان، بلکه در آمریکا اقامت یافته، صادق است؟ و حذف احتمالی کرسی هایدگر در فرایبورگ را رسوایی بزرگی در جهت زدودن هرچه بیشتر سنت اصیل فکری آلمانی از دانشگاههای این کشور میداند. وی مینویسد: «فرایبورگ در معرض این خطر است که با عملی انتحاری و هدایتشده توسط قدرتهای بیرونی و قوانین دانشگاهی ایالتی، فلسفهای را نابود کند که بهواسطۀ آن در سطح جهان شناخته میشود.» سپس ادامه میدهد: «بهجای اینکه مسئلۀ هایدگر را بهنحو تاریخی-انتقادی و در سطح فلسفۀ معاصر بینالمللی مورد پژوهش قرار دهند، تصمیم دارند که آشکارا بر صد جلد مجموعۀ آثار هایدگر چشم بندند. بحث و تحقیق در مورد هایدگر را رها خواهند کرد و پژوهش انتقادی وی را به دیگران بهویژه در آمریکا، فرانسه و آسیا خواهند سپرد تا بهجای آن در فرایبورگ، محوریت فلسفۀ زبان تحلیلی ایجاد کنند.
دانشگاه فرایبورگ در واکنش به این اعتراضات، توضیحی را در سایت خود قرار داد که در آن آمده است: دانشگاه فرایبورگ، جایگاهی برای پژوهش و آموزش در خصوص آرای ادموند هوسرل و مارتین هایدگر باقی میماند. گروه فلسفه، سه استاد تراز اول و یک استاد تراز سوم مادامالعمر و یک استاد تراز سوم موقت دارد. کرسی استادی تراز اول با محوریت «مدرن و معاصر» در سال ۲۰۱۵ با بازنشستگی صاحب کنونی کرسی، خالی خواهد شد. گروه فلسفه از ابتدای سال ۲۰۱۳ تصمیم گرفته بود که کرسی تراز اول معاصر و مدرن را کنار بگذارد و یک استاد تراز سوم را جایگزین آن کند. اینکه در این جایگاه جدید، نقشی به منطق و فلسفۀ زبان داده شده است، بههیچوجه به این معنا نیست که به این واسطه، سنت تحلیلی به استاد تحمیل خواهد شد. رئیس دانشگاه نیز در مصاحبهای با نشریۀ «بادنی»، از شدت واکنشها علیه این مسئله اظهار تعجب کرد.
کاوبه بار دیگر در پاسخ به موضعگیری دانشگاه نوشت: یک رئیس دانشگاه نمیفهمد! و تلاش کرد عمق فاجعۀ احتمالی را برای وی و مدافعانش روشن کند: مسئلۀ اصلی این است؛ دانشگاهی که از پایان قرن نوزدهم کرسی دانشگاهیای را در سنت خود داشت، قصد دارد این کرسی را از بین ببرد. هاینریش ریکرت، فیلسوف نوکانتی معروف، از این کرسی بود که به ایدههایش دربارۀ «مرزهای مفهومسازی علمی» رسید. پس از آن ادموند هوسرل در ۱۹۱۶ صاحب این کرسی بود؛ فیلسوفی که اندیشۀ پدیدارشناسانهاش نهتنها نظریۀ شناخت، بلکه زیباییشناسی، تاریخ ایدهها و جامعهشناسی را نیز تحت تأثیر قرار داد. مارتین هایدگر جانشین وی بود؛ فیلسوفی که از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۳ درخشانترین فلاسفۀ جوان آلمان، آرای وی را در فرایبورگ دنبال کردند. پس از جنگ جهانی نیز این کرسی به افرادی بسیار برجسته اختصاص داده شد.» البته هیچکس اصراری ندارد که استاد جدید لزوماً تمام وقتش را به هوسرل یا هایدگر اختصاص دهد، بلکه مسئله اساساً مسئلۀ معنا و اهمیت سنت است.
در نهایت، حرکتی برای جمعآوری امضا در حمایت از باقی ماندن پدیدارشناسی در فرایبورگ توسط مارکوس گابریل به راه انداخته شد. فلاسفۀ سرشناسی در سراسر دنیا و از هر دو سنت تحلیلی و قارهای (از جمله ژانلوک نانسی، هوبرت درایفوس، دیتر هنریش، مانفرد فرانک، رودیگر زفرانسکی، ادوارد س. کیسی و ینس هالفواسن) با امضا و نوشتههای کوتاه، از این حرکت پشتیبانی کردند.
در بیانیۀ این حرکت آمده است: افرادی که موضعی انتقادی نسبت به این برنامۀ مضحک گرفتهاند، مایل به دفاع از شخص هایدگر نیستند، بلکه همگی ما بر این اندیشهایم که مشخصاً اکنون است که تحلیل تاریخی و انتقادی آثار وی در پرتو انتشار اخیر جلد تازۀ «دفترچههای سیاه» اهمیت مییابد. همچنین نباید به این نکته بیتوجه باشیم که حذف کرسی هایدگر، در واقع به معنای حذف سنت فکری هوسرل نیز هست.