فرهنگ امروز: پیامبرِ گرامی(ص) به فرزندخواندهاش(زید) توصیه میکند که همسرت را نگه دار و طلاقش نده. اما زید زنش را طلاق میدهد. اعراب ازدواج با زنِ فرزند خوانده را ناروا میدانستند. خداوند خود، زنِ زید را به عقدِ پیامبر(ص) درمیآورد و در بیان علتِ این کار میفرماید: «تا مؤمنان نسبت به ازدواج کردن با همسرانِ فرزند خوانده در تنگنا و سختی (حَرَج) نباشند.»(احزاب/37)
شواهد نشان دهنده آن است که این ماجرا مربوط به دوران فراخ و هموار بودن راههای مشروعِ ارتباطِ جنسیِ مرد با زن بوده است. در آن دوران، داشتن همسرانِ متعدد و وجودِ کنیزانی که خرید و فروش میشدند، برطرف کردنِ نیاز جنسی را امکانپذیر میکرد. در عین حال خداوند حاضر نیست مؤمنان حتی در یک موردِ نادر (ازدواج با همسرِ فرزند خوانده) در تنگنا قرار بگیرند.
در دوران معاصر که خرید و فروش کنیزان منسوخ است و تعددِ زوجات هم تقریباً منسوخ است، مؤمنان و بهویژه جوانان در داشتنِ رابطهای مشروع با جنسِ مخالف با حَرَجی غیر قابل توصیف مواجه بوده و هستند. این حَرَج با آن حَرَجی که خداوند متعال آن را از مؤمنان برداشته (ازدواج با زنِ فرزندخوانده) قابل مقایسه نیست. اگر فقه معاصر نماینده شریعتِ چنان خدایِ رئوف است باید برای رفعِ این حرج اقدامی میکرد که نکرد و میلیونها جوان مؤمن در دوران اوج جمعیّت جوان، در بن بستِ فقهی گرفتار شدند و متولیان دین به وعظ و نصیحت بسنده کردند.
دیدیم که فقه معاصر ضروریترین نیاز جامعه خود را برطرف نکرده است. پس نسبت به ورودِ فقه در همه ساحاتِ زندگی بشر بیشتر تأمل کنیم.
منبع:دین آنلاین