به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ متن زیر یادداشتی است از بنفشه افتخاری، دکتری تاریخ و فلسفه علم دانشگاه لیون درباره نظریه اتمگرایانه در میان قدما که در ادامه از نظر می گذرد؛
آنچه که ما به عنوان اتم می شناسیم، قصۀ درازی دارد. قصۀ درازی که از عهد باستان آغاز می شود، هنوز هم ادامه دارد. مفهوم امروزین اتم، در قرون اخیر پرورانده شده، ولیکن همچنان دانشمندان علم فیزیک و شیمی در حال کامل کردن نظریات و مفاهیم مرتبط با اتم هستند. برای پرورش این مفهوم بنیادی در علم، نظریه پردازان و دانشمندان از چندین جهت درگیر هستند: از یک سو، نظریه پردازان (متخصصان فیزیک نظری)، چند و چون این مفهوم را به لحاظ نظری تبیین میکنند، مدل و قواعدی را که رفتار این موجود نظری توصیف و پیش بینی کنند را در چهارچوب منطق و ریاضیات کشف و ابداع میکنند؛ از سوی دیگر دانشمندان حوزه تجربی، شرایطی که این مفاهیم صرفا نظری قابل آزمودن باشند را بررسی کرده و امکاناتی را بوجود می آورند که بتوان این مفاهیم نظری را به بوته آزمایش سپرد.
اتمی که ما می شناسیم، آنقدر خرد و ریز است که نمیتوان آن را در دنیای محسوسات دریافت. موجودات دنیای اتمی و زیر اتمی با آزمایش هایی دریافت میشوند که چشم مسلح یا غیرمسلح، نقشی مستقیمی در درک آن ندارند. پس بدیهی است که درک و مشاهده حسی اتم در زمانهای گذشته امکانپذیر نبوده و هرگونه بحثی درباره اتم ها صرفا نظری باشد. فیلسوفان در قرون متمادی درباره امکان وجود و چگونگی اتم بحث کردهاند. حتی اعتقاد یا عدم اعتقاد به اتم ها، میتوانست جنبههای متافیزیکی مهمی برای فیلسوفان داشته باشد. آنها از اینکه دنیا از اتم ساخته شده باشد یا نه، نتایجی میگرفتند که به وجود و نقش خداوند در جهان هستی مرتبط بود.
شواهدی هست که در ایران، یونان و هند باستان، نظریات اتمگرایانه برای جسم مطرح شده اند. واژه اتم، از واژه یونانی اتوموس می آید که به معنای تجزیه ناپذیر است. دموکریتوس یا ذیمقراطیس، از اولین فیلسوفان یونانی است که نظریه منسجمی درباره اتم ها از او در دست است، یا به قولی از اولین نظریه های اتمگ رایانه است. اتم های ذیمقراطیس، متفاوت و شناور در خلأ بودند. این اتمها با پیوستن بهم، در ابعاد و اشکال مختلف، ویژگیهای متفاوت اجسام را در طبیعت رقم میزدند؛ هر چه تغییر که ما در طبیعت شاهدیم، در نتیجه کنش و واکنش بین اتمهاست. این دنیایی که ذیمقراطیس توصیف می کرد، دنیای مادی گرایانهای بود که هیچ عامل خارجی یا متافیزیکی در آن دخالتی نداشت. این نظریه مخالف بزرگی به نام ارسطو داشت. ارسطو با شبهاتی، امکان عقلی وجود اتم را به چالش کشید. او استدلال کرد که هر آنچه که در تصور آید را میتوان در ذهن تقسیم کرد. پس به لحاظ عقلی، وجود چیزی که هم بعد داشته باشد و هم نتوان آن را تقسیم نمود، از محالات است. پس از ارسطو، اپیکوریان و رواقیان تغییراتی در نظریه ذیمقراطیس بوجود آوردند که بتواند از پس شبهات ارسطویی برآید. با این حال، در قرون وسطی نظریات اتمگرایانه قادر نبودند از سایۀ سنگین سلطه فیزیک ارسطویی برهند.
در دنیای اسلام، در دوران شکوفایی علم، نظریه اتمگرایی نیز در بین متفکران اسلامی مطرح شد. واژۀ یونانی اتوموس، عینا ترجمه شده و به جای آن واژۀ جزء لایتجزی، به معنای تجزیهناپذیر جایگزین شد. متکلمان معتزلی از اولین اندیشمندانی بودند که از اتمگرایی استقبال کردند. نظریۀ آنها در تاریخ فلسفه به اتمگرایی کلام مشهور است. در بین مورخان، دیدگاههای متفاوتی درباره اصل و منشا اتمگرایی کلام مطرح هست. برخی اتمگرایی کلام را تحت تاثیر اتمگرایی هندی، یونانی، اپیکوری و حتی آن را مستقل عنوان کرده اند.
اتمگرایی کلام دارای ویژگیهای خاصی می باشد. متکلمان، علاوه بر اجسام مادی، به اتمگرایی ریاضی نیز قائل بودند. یعنی اینکه خط و سایر اشکال هندسی را نیز متشکل از تجزیهناپذیرها میدانستند. بعضا نقطه و اتم را در هندسه معادل هم میگرفتند. اتمگرایی کلام، رقیب قدرتمندی چون پیوستهگرایی مشائیان داشت. مشائیان که پیرو ارسطو بودند، با اتم چه نظری و ریاضی و چه مادی مخالف بودند. ابن سینا، شیخ الرئیس، براهین ارسطو معلم اول را بسط و گسترش داده و دلایلی را که متکلمان در دفاع از اتم مطرح میکردند را رد نمود.
با این حال، اتمگراها، دلایل محکم متافیزیکی برای نظریه خود داشتند. متکلمان، دنیایی که پیروان ارسطو تشریح میکردند را رد میکرد. در نظریه ارسطویی جهان مادی، جهانی قدیم و باقی است. متکلمان وظیفه خود میدانستند که نظام عقلانی را پرورش دهند که موافق برداشت آنها از نص قرآن باشد. آنها جهان قدیم و باقی را نمیپذیرفتند. آنها جهانی را توصیف میکردند که متشکل از جواهر فرد یا اتمهاست. خداوند این اتم ها را از هیچ خلق میکند و هر لحظه ای که خداوند نخواهد، این اتم ها نیست میگردند. به عبارتی این جهان حادث و فانی بوده و قدیم و ابدی نیست. به علاوۀ اینکه نظریۀ فیزیکی که مشائیان ارائه میدادند، شامل موارد دیگری نیز بود که به زعم آنها خلاف تعالیم قرآن بود. جهانی واحد که خداوند علت اولی باشد، موافق برداشت آنها از قرآن نبود. آنها جهان را متکثر، و خداوند را ورای هستی میدانستند، نه جزئی از آن.
پس از متکلمان معتزلی، متکلمان اشعری نیز از اتمگرایی کلام دفاع میکردند. آنها نیز وقع چندانی به شبهات ابن سینا ندادند. شاید در میان متکلمان اشعری، فخر رازی تنها متکلمی باشد که بیش از دیگران با شبهات ابن سینا درگیر شده و سعی نمود که نظریه نسبتا خود سازگاری از اتمگرایی کلام ارائه دهد که کمتر مورد چالش قرار گیرد.
به غیر از متکلمان، زکریای رازی نیز از اتمگرایی دفاع کرده است. وی به جنبه مذهبی اتمگرایی اهمیتی نمیداد. بر خلاف متکلمان، وجود اتمها را به شکلی تبیین میکرد که بر قدم ماده دلالت داشت. او در کیمیاگری با توسل بر اتمگرایی تبدیل عناصر به یکدیگر را توجیه میکرد.
داستان اتم مفهومی در زمان قرون وسطی در اروپا نیز ادامه داشت، ولی شاید نیاز بود که برای رشد و تبلور واقعی، دلایل مختلف علمی، اجتماعی دست به دست هم دهند تا فلسفه مدرسی و اسکولاستیک ارسطویی شکست خورده که در نتیجۀ آن مجالی برای نظریات غیر ارسطویی در همه عرصه ها بوجود آید.
نظر شما