فرهنگ امروز/معصومه آقاجانپور:رویارویی و برخورد با اساتید از سوی رئیس دانشگاه شریف زمانی به مهدی گلشنی رسید که خود واپسین روزهای ریاستش را در این دانشگاه طی میکرد. گلشنی که به نوعی نمایندهی پیوند علم و دین در ایران محسوب میشود در سال 1317 در اصفهان به دنیا آمد و در سال 1339 موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشتهی فیزیک از دانشگاه تهران شد، بعد از آن عازم آمریکا شد و در سال 1348 مدرک دکترای خود را در حوزهی ذرات بنیادین از دانشگاه برکلی آمریکا گرفت، یک سال بعد به ایران بازگشت و به استخدام دانشگاه صنعتی شریف در آمد. در سال 1367 اولين دورهی دکتراي فيزيک در ايران به همت گلشني و با حضور پروفسور عبدالسلام (فيزيکدان مشهور پاکستاني) و توسط دکتر فرهادي وزير فرهنگ و آموزش عالي وقت افتتاح شد. با آغاز به کار فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي در 1369 به مدت 10 سال رياست گروه علوم پايه بر عهدهی او بود و در 1372 نيز به رياست پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي منصوب شد. همزمان با این انتصاب با تأسیس گروه فلسفهی علم دانشگاه شریف، خود ادارهی این گروه را نیز در دست گرفت تا اینکه دکتر روستاآزاد با عزل ایشان در آخرین روز ریاست خود در دانشگاه ایشان را مورد «بیمهری» خود قرار داد. هرچند این عزل بسیار کوتاه بود و دکتر محمود فتوحی فیروزآباد سرپرست جدید دانشگاه صنعتی شریف، چند هفته بعد طی حکمی دکتر مهدی گلشنی را برای مدت 2 سال بهعنوان مدیر گروه فلسفه و علم دانشگاه صنعتی شریف منصوب کرد، اما این تغییرات غرضورزانه مسئلهایست که مسئولان بايد به آن نظر كنند. آنچه در زیر میخوانید مصاحبهی کوتاهی است با دکتر گلشنی در خصوص این بیمهریها.
***
دکتر مهدی گلشنی در گفتوگویی با فرهنگ امروز در خصوص علت عزل خود از ریاست گروه فلسفهی علم دانشگاه شریف توسط ریاست این دانشگاه با اشاره به بیمهریها نسبت به فلسفهی علم اظهار داشت: «در این 10، 12 سال اخیر دانشگاه اصلاً نسبت به فلسفهی علم نظر لطفآمیز نداشت، اما در این 4 سال اخیر آقای روستاآزاد نهایت بیمهری را به خرج داد، او حتی یک اتاق اضافی را از ما دریغ کرد. من به راحتی میتوانم بگویم که 4 سال اخیر بدترین دوران عمر من بوده است. من از این دانشگاه خیلی لذت بردهام، اما قبلاً هیچوقت اینطور رنجیده نشده بودم. در این 4 سال اخیر وقتهایی بود که واقعاً اعصابم ناراحت بود. آقای روستاآزاد در روز آخر ریاستش در دانشگاه حکم عزل بنده را صادر کرد. بعضی از دانشجویان ما به برخی روزنامهها و سایتها مطلب را منعکس کردند، اما فقط یکی، دو سایت نوشتند که آقای روستاآزاد فلانی را برکنار کرد.»
ایشان در ادامه با انتقاد از رسانهها که اخبار را بهدرستی پوشش نمیدهند، افزود: «آقای روستاآزاد چند روز بعد با خبرگزاری مهر مصاحبه کرد و گفت که قاعده این است که هر دو سال رئیس دانشکدهها باید عوض شوند و ایشان هم باید قبلاً کنار میرفت و چون باید بازنشسته میشد من این کار را کردم ... این مطلب را همه چاپ کردند، اما او این را نگفت که فلانی 5 سال پیش که مهلت بازنشستگیاش فرا رسیده بود به علت استاد ممتاز بودن، هیئت امنای دانشگاه ادامهی فعالیتش را تصویب کرد و حالا هم که تقاضای ادامه خدمت کرده طبق قانون مربوط به اساتید نمونه میتواند برای 3 سال خدمتش را ادامه دهد. طبق دستور آقای دکتر فرجیدانا قرار بود ادامه خدمت من در هیئت امنای دانشگاه مطرح شود، هنوز که هیئت امناء جلسهاش تشکیل نشده و ادامه خدمت من رد نشده است که ایشان اعلان کرد بنده در دیماه مهلت خدمتم تمام میشود؛ اینها نشان میدهد که ایشان حسننیت نداشته است. سخن دیگر من این است که وقتی روزنامهها یا سایتها مطلبی را مینویسند اقلاً توضیحی بخواهند که قضیه چیست و نگذارند که قضایا با شیطنت و بیحرمتی تمام شود.»
رئیس کنونی گروه فلسفهی علم دانشگاه شریف در ادامه با طرح این پرسش که «چرا ایشان در روز آخر ریاستش این کار را کرد»، اظهار داشت: «اگر ایشان فکر میکرد که من اینهمه سال بیهوده در این سمت بودهام، چرا در همان ابتدای ریاستش این کار را نکرد؟ البته بنده شواهدی دارم که ایشان همان اول میخواست مرا بازنشسته کند کمااینکه بعضی از اساتید باسابقه و برجستهی دانشگاه صنعتی شریف را بازنشسته کرد... طبیعی است که کسی بازنشسته شود، اما ادب اسلامی کجا رفته است؟ آیا درست است که در دانشگاه با کسی که بازنشسته شده است اینگونه رفتار کنند؟ کاری که با بعضی بازنشستگان در این دانشگاه در سالهای اخیر کردند برخلاف حرمت انسانی بود. این چند کتاب [اشاره به کتبی که روی میز ایشان بود] مربوط به اساتید این دانشگاه و دانشگاههای ایران است که در آمریکا چاپ شده است، در این کتابها اسم بنده جزو اولینِ لیست است، سایتAmazon هم این کتابها را پخش میکند. آقای روستاآزاد روز آخر ریاستش حکم عزل بنده را غیرمحترمانه صادر میکند و بعد هم آن مصاحبهی کذایی را با خبرگزاری مهر میکند، بیتوجه به نقشی که اینجانب در این دانشگاه داشتهام و بنیانگذار این گروه در این دانشگاه بودهام. من در اول انقلاب معاون این دانشگاه بودم (از 3 ماه پیش از پیروزی انقلاب تا یک سال و نیم بعد از پیروزی انقلاب)، دو بار رئیس دانشکده بودهام، اما او با یک حکم غیرمستقیم مرا مرخص میکند و صحبت از بازنشستگیام میکند. ما الآن در بعضی از دانشگاههای ایران اساتید هشتادساله داریم که ماندهاند. مگر در حوزهی علمیه با اساتید برجسته اینطور رفتار میکنند؟ این آقا بعضی از بهترین اساتید این دانشگاه را بازنشسته کرد، درصورتیکه آنها با تصویب هیئت امنای دانشگاه میتوانستند برای مدتی دیگر منشأ خدمات باشند. اصل قضیه که من مسئول اینجا باشم یا نباشم برای من مهم نیست، چون ماندن در اینجا را بنده فقط یک انجام وظیفه تلقی میکنم، ولی اینکه یک نفر قضایا را با عدم صداقت تمام کند، نشان میدهد که این آدم قابل اعتماد نیست و نباید به اینگونه سِمتها گماشته شود. سخن من واقعاً این است، وگرنه اصل قضیه اصلاً مهم نیست.»
در پایان دکتر گلشنی در خصوص وابستگی گروه فلسفهی علم به ایشان و معضلات احتمالی این امر فرمودند: «این گروه با فکر خاصی تأسیس شده که هدف فرهنگی بزرگ و درازمدت داشته است، آن هدف باید دنبال شود، کار آقای روستاآزاد میتوانست به آن هدف لطمه بزند؛ البته رتقوفتق امور در گروه با مشورت اساتید صورت میگیرد. واقعاً اساتید اینجا انسانهای مستقلی هستند، بحثهای ما خیلی دموکراتیک صورت میگیرد. البته مسئلهی تأثیرگذاری تا حدی درست است، اما علت اینکه من ماندهام به خاطر این است که بعضی برنامههای پیادهنشده دارم که اگر همراهی مدیریت دانشگاه در کار بود بسیاری از آنها به ثمر نشسته بود. من میخواستم که اینجا یک مرکز جهانی شود و به اعتبار اینکه بعضی شخصیتهای جهانی مرا میشناسند در بعضی پروژههای بزرگ همکاری کنند. شما خاطرات خانم بینظیر بوتو نخستوزیر اسبق پاکستان را بخوانید که با احترام به سخن من استناد دارد. هدف من این بوده که اینجا مرکزی باشد که بر جهان تأثیرگذار باشد، شبیه نقشی که مرکز تمدن اسلامی جناب دکتر نقیب العطاس داشت، از بیرون مالزی به آنجا میرفتند و تحصیل میکردند.»
نظرات مخاطبان 0 4
۱۳۹۳-۰۷-۲۰ ۱۷:۱۱امیر 4 5
۱۳۹۳-۰۷-۲۲ ۱۸:۲۵فرشاد 1 2
۱۳۹۳-۰۸-۰۱ ۲۰:۱۰علی 0 2
۱۳۹۳-۰۸-۰۳ ۱۲:۱۰فرشاد 1 0