شناسهٔ خبر: 52803 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

صحبت‌های کیانوش عیاری درباره فیلم «بیدارشو آرزو» : تلخ‌تر از زلزله

کارگردان فیلم سینمایی «خانه پدری» گفت: «پیشاپیش عذرخواهی می‌کنم، چراکه فیلم از خود زلزله تلخ‌تر است. این حرف را به حساب اغراق نگذارید. این می‌تواند از برخورد حسی سازندگان با این فاجعه بزرگ باشد.

فرهنگ امروز/ بهناز شیربانی: پوستری با تصویر محوی از بهناز جعفری و دختربچه‌هایی که در کنارش دیده می‌شود، تصویری که با نگاهی گذرا می‌توان قدمت فیلم را متوجه شد، قطعا ١٤ سال زمان کمی برای «بیدار شو آرزو» نبود؛ فیلمی از کیانوش عیاری که از زمان ساختش تا به امروز نمایش‌های پراکنده‌ای داشته، اما هیچ‌گاه اکران عمومی نشده است، اما گروه سینمایی هنر و تجربه شنبه گذشته ٢٥ آذر، در موزه سینما رسما اکران فیلم را در سینماهایش آغاز کرد؛ فیلمی که بیش از هر چیز جامعه هدفش مسئولان مرتبط با زلزله هستند و به‌راستی که فیلم با تمام تلخی‌هایش تصویری حقیقی و هنرمندانه از آن چیزی که در زمان فاجعه‌ای این‌چنینی رخ خواهد داد، ارائه می‌دهد. حس‌وحال کیانوش عیاری که مثل دوستداران سینمایش ١٤ سال منتظر اکران این فیلم بودند، جالب بود و البته صحبت‌هایی که توجه بسیاری را به سمت دیدن این فیلم جلب می‌کند. عیاری پیش از نمایش فیلمش در صحبت‌های کوتاهی گفت: «وقوع زلزله در بم، باعث شد تصویربرداری سریال «روزگار قریب» را متوقف کنیم و برای ساخت فیلمی راهی بم شویم. 
بنابراین همراه با مهران رجبی و بهناز جعفری و چند نفر دیگر از اعضای گروه وارد بم شدیم و کار را شروع کردیم».او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «هیچ سوژه خاصی وجود نداشت، تنها در زلزله طبس، جست‌وجو برای یک جنازه با یک مهندسی خیلی ظریفی رخ داده بود که من در آن حضور داشتم و این به‌عنوان یک ایده و سوژه یا یک خاطره همراه با من بود و زمانی که زلزله رودبار رخ داد، فکر کردم اگر به سمت‌وسوی ساخت سوژه‌ای که در ذهن داشتم بروم، از مصادیق سوءاستفاده از یک واقعه تلخ است، اما آقای کیارستمی چندی بعد فیلم خودشان را در زلزله رودبار ساختند و دیدم هیچ اثری از سوءاستفاده از شرایط نیست و ایشان ابدا متهم به فرصت‌طلبی نشدند و خیلی درست کارشان را انجام داده بودند و من فرصت را از دست دادم». 
عیاری ادامه داد: «اما باور کنید در انتظار وقوع زلزله دیگری نبودم که سوژه‌هایم تبدیل به فیلم شوند و در نهایت زلزله بم اتفاق افتاد. صحنه‌ای در«بیدار شو آرزو» هست که البته تفاوت جدی و آشکار با چیزی که در زلزله طبس رخ داده بود، دارد، اما آبشخور آن صحنه‌ای که مهران رجبی در این فیلم به دنبال اعضای خانواده‌اش، به‌ویژه دختر نوجوانش است، ناشی از آن خاطره است. او افزود: «در طول ساخته‌شدن این فیلم سه‌بار به بم رفتیم و هربار چیزی در حدود یک ماه در آنجا اقامت داشتیم و این فاصله‌ها ناشی از فشار روحی از دیدن مصیبتی بود که آنجا رخ داده بود. تمام بازیگران فیلم، به‌جز مهران رجبی و بهناز جعفری، از ساکنان بومی منطقه بودند و عمدتا کسانی بودند که ده‌ها نفر را در زلزله از دست داده بودند. جوانی که در فیلم در نقش امدادگر می‌بینید، ١٦٠ نفر از اعضای خانواده‌اش را از دست داده بود».
کارگردان فیلم سینمایی «خانه پدری» در پایان گفت: «پیشاپیش عذرخواهی می‌کنم، چراکه فیلم از خود زلزله تلخ‌تر است. این حرف را به حساب اغراق نگذارید. این می‌تواند از برخورد حسی سازندگان با این فاجعه بزرگ باشد. به‌هرحال می‌دانیم زلزله‌ای در تهران به وقوع خواهد پیوست. قصدم رنجاندن یا نگران‌کردن شما نیست، چراکه بالاترین مقامات مرتبط با زلزله اعلام کردند زلزله مهیبی که شاید قرن‌ها مشابه آن رخ ندهد، تهران را خواهد لرزاند و تهران هم بسیار آسیب‌پذیر است».
او ادامه داد: «این زلزله چیزی حدود ٣٨،٣٩ سال به تعویق افتاده است، اما می‌خواهم این را بگویم که قطعا گاز باید از تهران برچیده شود و تهران باید برقی شود، چراکه مرحله دوم هشدارهای مرتبط با زلزله تهران اتفاقاتی مثل آتش‌سوزی است. ایده انتقال ٢٦٠هزار نفر که در دو دولت قبل به مناسبت زلزله قریب‌الوقوع تهران مطرح شد، عملا باعث شد تنها ٦٠٠ نفر از کارمندان از تهران منتقل شوند و خانواده‌های آنها باز هم در تهران ماندند و اتفاقی نیفتاد».
بهناز جعفری، یکی از بازیگران این فیلم سینمایی، نیز در گفت‌وگو با «شرق» درباره شرایط ساخت این فیلم و اکرانش در گروه سینمایی هنر و تجربه گفت: «خوشحالم که بعد از سال‌ها فیلم در گروه سینمایی هنر و تجربه نمایش داده شد و البته افسوس سال‌هایی را می‌خورم که فیلم در آرشیو ماند و هنوز هم نمی‌دانم به چه دلیلی فیلم در تمام این سال‌ها اکران عمومی نشد. فیلم در همان دوران باید دیده می‌شد».
او ادامه داد: «به‌عنوان بازیگر فیلم خیلی هیجان نمایش فیلم را ندارم، اصلا فیلم آن‌قدر تلخ است که نمی‌شود به معنای واقعی کلمه خوشحال بود، تنها خوشحالی با همین ترکیب و معنا به نظرم این است که دیدن چنین فیلم‌هایی که این‌قدر مستند و واقعی هستند، برای مخاطب لازم است و چه کسی می‌توانست غیر از آقای عیاری آن صحنه‌ها را ضبط و ثبت و دوباره خلق کند؟ چراکه مردم بم آن‌قدر از غم لبریز بودند که نمی‌شد در شرایط راحت‌تری کار کرد و همین که در آن زمان به ما کمک کردند و فیلم ساخته شد اتفاق بزرگی بود. در آن زمان نشانه‌های امید در آنها درخشید که یک گروهی در آنجا همپای خودشان، زحمت می‌کشند و دوست داشتند این کار ساخته شود و مردم آنجا در ساختن صحنه‌ها کمک می‌کردند و این اتفاق خوب و زیبایی بود».
او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «کارکردن با کیانوش عیاری شاهکار و سخت است، اما کاری که در این فیلم به‌عنوان بازیگر انجام دادم، اصلا بازی نبود، حس می‌کردم یک تکه خشت بودم، اصلا سعی نمی‌کردم بازی کنم و همه‌چیز در لحظه خلق می‌شد».

روزنامه شرق

نظر شما