شناسهٔ خبر: 54185 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

موقوفات در روزگار صفوی چگونه اداره می‌شدند

دوره صفوی در زمینه وقف، روزگاری مهم در ایران به شمار می‌آید. پادشاهان این دودمان می‌کوشیدند ساختاری کلان برای اداره موقوفات در نظر گیرند. نظارت بر موقوفات در روزگار صفوی مورد توجه حکمرانان این دودمان بوده است.

فرهنگ امروز/ مژگان جعفری: موقوفات در تاریخ ایران به اندازه‌ای گسترده بوده‌اند که مدیریت آنها در دوره‌های گوناگون به ساختاری بزرگ نیازمند بوده است. شناخت نهاد وقف می‌تواند به شناخت دقیق‌تر کارکردهای آن منجر شود. دوره صفوی در زمینه وقف، روزگاری مهم در ایران به شمار می‌آید. پادشاهان این دودمان می‌کوشیدند ساختاری کلان برای اداره موقوفات در نظر گیرند. نظارت بر موقوفات در روزگار صفوی مورد توجه حکمرانان این دودمان بوده است.

ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی که در روزگار صفوی به ایران آمد و سفرنامه‌ای ارزشمند نگاشت، آگاهی‌هایی ارزشمند درباره ساختار مدیریت وقف در آن دوره به دست می‌دهد. شاردن بیش از آن‌که ساختار اداره وقف را در دوره صفوی توصیف کند، به ریشه واژه «موقوفه» می‌پردازد «موقوفه از کلمه وقف اشتقاق یافته که به معنی غیر محلّی، دور افتاده، پابرجا، و به عبارت دیگر چیزی است که نمی‌توان در آن تغییر و تبدیل به عمل آورد، و دخل و تصرّف در آن کرد؛ و در اصطلاح دینی چیزی است که نذر مسجد و اماکن مقدس و اعمال مذهبی می‌شود».

این سیاح پرآوازه در بخش مربوط به توصیف وضع «هیأت روحانیان» در دوره صفوی، به مقامی با نام آیت‌الله اشاره می‌کند که «صدر» نامیده می‌شود. او سپس به جایگاه، وظایف و مسئولیت‌های صدر می‌پردازد «صدر در قضاوت کلّیه موضوعاتی که با امور معنوی رابطه داشته باشد اختیار نام دارد، همچنین بر همه امور موقوفات و چگونگی عمل ناظران آن نظارت می‌کند و متصدّی و مسؤول آنهاست». صدر اما گویا به گونه مستقیم در حوزه اداره موقوفات وارد نمی‌شده است «وی راسا و مستقیما املاک موقوفه را در تصرف ندارد، و دیوان محاسبات در امور آن اعم از تقسیم و اداره‌کردنشان دخالت می‌کند». کمپفر، دیگر جهانگرد اروپایی، از مقامی به نام وزیر موقوفات سخن می‌راند که در صورت درگذشت صدر، سمت وی را عهده‌دار می‌شد. شاردن نیز از مستوفی موقوفات یاد می‌کند که نایب و دستیار صدرها بوده و در صورت غیبت، وظایف آنان را برعهده می‌گرفت.

شاردن در این میانه، به رخدادی در یک دوره ویژه از روزگار صفوی اشاره می‌کند که موجب شد اختیارات مقام صدر در زمینه موقوفات کاهش یابد «پیش از آن که شاه کلیه امور موقوفات را به اختیار خود بگیرد صدر و در غیابش معاونش آن را اداره می‌کرد. گفتنی است از زمانی که پادشاه امور موقوفات را در اختیار خویش گرفت در آن آشفتگی‌ها و بی‌نظمی‌ها در وجود آمد، زیرا وی به پاداش هدیه‌هایی که به او داده می‌شود تولیت قسمتی از موقوفات را بر تقدیم‌کننده هدیه واگذار می‌کرد». این وضع در دوره شاه‌عباس دوم گویا دگرگون شد. منابع تاریخی از تدبیرهای او برای جلوگیری از بخشش‌های بیجا از موقوفات و آشفتگی‌های پی‌آمده از آن سخن می‌رانند. شاردن با اشاره به این مسأله البته به یک دگرگونی بزرگ دیگر در زمینه جایگاه صدر و تولیتش بر موقوفات اشاره می‌کند «شاه‌عباس ثانی به تدبیر جلوی این بذل و بخششهای بی‌جا و آشفتگیهای حاصل از آن را گرفت، و چون اصولا با نفوذ و قدرت صدر در امر موقوفات مخالف بود تصمیم کرد این مقام را به‌طور کلی از میان بردارد. بدین منظور هجده ماه پیش از مرگش صدر را به سمت صدراعظم دربار خود انتخاب کرد و عملا مقام وی حذف شد».

دگرگونی مقام صدر

دگرگونی‌های متولیان حکومتی وقف در دوره صفوی به همین‌جا پایان نیافت. با دگرگونی‌های کلان در حوزه سلطنت به‌ویژه رفتن یک شاه و جایگزینی پادشاهی دیگر، ساختار حکومتی گاه با دگرگونی‌های بزرگ روبه‌رو می‌شد. حوزه موقوفات نیز از این دگرگونی‌ها برکنار نبودند به‌ویژه آن‌که در دوره صفوی، هم موقوفات گسترده بود، هم دولت توجه ویژه به آنها داشت. این مسأله را می‌توان از کوشش‌های پررنگ درباریان و خاندان سلطنت در ایجاد بناها و تأسیسات وقفی در این دوره یاد کرد. شاردن در سفرنامه خود دگرگونی‌های یادشده در حوزه اداره موقوفات را پس از شاه عباس دوم این‌گونه توصیف می‌کند «پسر و جانشینش چون به سلطنت رسید نقشه و هدف پدرش را پیروی و دنبال نکرد و امور مربوط به صدر را به دو قسمت جداگانه تقسیم نمود و هر قسمت را به یکی از دو صدر سپرد». از این دوره می‌توان دریافت جایگاه صدر به دو بخش تقسیم شده است و هر یک مسئولیت‌هایی برعهده داشتند «صدر خاصه مسئول اداره امور خالصه دولتی، و صدر عامه مأمور تنظیم کارهای موقوفاتی شد که اشخاص مختلف وقف کرده بودند». جهانگرد فرانسوی از این دگرگونی به‌عنوان کاهش‌دهنده قدرت و نفوذ مقام صدر در حوزه موقوفات یاد می‌کند «این تقسیم مقام مایه کاهش قدرت و نفوذ صدر شد؛ و گفتنی است که مرتبت و مقام صدر خاصه از آن صدر عامه بسی بالاتر است. و قبل از آن که این مقام به دو شعبه تقسیم گردد متصدی آنرا صدر موقوفات می‌نامیدند».

مهمترین وظیفه صدر، اداره بخش موقوفات و نظارت بر امر قضاست. در بخش موقوفات، مسئولیت اصلی از آن صدر بود و با توجه به اهمیت وقف و این‌که موقوفات منبع مهم درآمد برای اداره مسجدها و مدرسه‌ها و دیگر بقعه‌های متبرک بوده است، به‌خودی‌خود مسئولیت‌هایی دیگر را نیز برای صدر به همراه داشت. آن‌گونه که تاورنیه روایت کرده است منصب صدارت در دوره شاه عباس دوم و نیز جانشینش سلیمان، به دو بخش خاصه و عامه تقسیم می‌شده است. به نوشته وی، منصب صدارت روحانی در شخصی واحد محدود و متمرکز نمی‌شد؛ گاه ممکن بود دو نفر صدر باشند، چون موقوفات در ایران بر دو بخش بود؛ یکی موقوفات سلطنتی، دیگری موقوفات متفرقه. تاورنیه تصریح می‌کند که به همین دلیل مقام صدر گاه به دو نفر واگذار می‌شد؛ فردی که رئیس موقوفات سلطنتی بود صدر خاصه نام داشت و کسی که رئیس موقوفات دیگر بود، لقب صدرالموقوفات می‌گرفت.

تشکیلات صدر خاصه و صدر عامه

در واپسین دهه‌های دولت صفوی، مقام صدارت تا اندازه ناظر اوقاف کاهش یافت. البته با توجه به گستردگی پدیده وقف در این دوران و این‌که درآمد به دست‌آمده از وقف برای اداره افرادی که در مدرسه دانش‌آموخته یا به گونه‌ای مسائل شرعی را حل‌وفصل می‌کردند، همچنان حوزه قدرت صدر گسترده بود. به همین دلیل در نگاه ناظران غیرایرانی که بیشتر به ترکیب اداری و ساختاری دولت صفوی توجه داشتند، صدر همچنان بالاترین مقام روحانی به شمار می‌رفت.  جزییات تشکیلات صدر خاصه و صدر عامه را از دریچه منابع تاریخی می‌توان دریافت. شاردن دراین‌باره می‌نویسد «این دو صدر هریک دفتر و محکمه‌ای جداگانه دارد. گرچه مقامشان برابر است، اما صدر خاصه چون مسئول و متصدی موقوفات سلطنتی است سازمان مفصل‌تر و دستگاه مجلل‌تر و وسیع‌تر دارد، و در جمع جاه‌مندان و بزرگان کشور صاحب دومین مقام است، و در هر مجلس رسمی در طرف چپ پادشاه می‌نشیند، و صدر عامه زیر دست وی قرار می‌گیرد، و جای صدر اعظم در طرف راست پادشاه است. این هر دو در همه مجالس رسمی حضور می‌یابند».

منبع: روزنامه شهروند

نظر شما