به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایلنا؛ علیرغم تمام خبرهایی که از تغییر در روند ممیزی و صدور مجوز شنیده میشود و با تمام بوی بهبودی که از اوضاع ممیزی به مشام میرسد هنوز هم هستند آثاری که در همهی این تغییر و تحولات باز با نگاهی سختگیرانه مورد بررسی قرار میگیرند و موفق به دریافت مجوز نمیشوند.
امیر احمدیآریان (نویسنده و مترجم) در همین رابطه از برخورد مجدد آخرین اثرش به نام «در غیاب دانیال» با سد ممیزی خبر داد. او اظهار داشت: این اثر در دوره قبل وزارت ارشاد برای دریافت مجوز چاپ ارسال شده بود که موفق به دریافت مجوز نشد. در وزارت ارشاد جدید هم ظاهرا مجدد با اعمال ممیزی مواجه شده است.
وی ادامه داد: البته به دلیل دور بودنم از ایران خیلی در جریان فضای جدید نشر و کتاب کشور نیستم، اما شنیدهها اینطور نشان میدهد که فضای اعمال ممیزی و صدور مجوز تغییراتی داشته و شاهد فضای بهتری در این حوزه هستیم. امیدوارم که محدوده این تغییرات بیشتر شود و «در غیاب دانیال» را هم دربرگیرد.
احمدیآریان در رابطه با چرایی توجه بیشتر مخاطبان کتاب به آثار ترجمه شده نسبت به داستانهای داخلی گفت: این توجه بیشتر و اقبال عمومی به کارهای ترجمه درست است و علتش هم این است که میانگین تولیدات ادبی با کیفیت داخلی در کشور افت کرده و در داستاننویسی و ادبیات نزول داشتهایم. خواننده هم تا ابد منتظر خلق یک اثر با کیفیت وطنی نمیماند و طبعا به سراغ داستانهای خارجی ترجمه شده میرود. نبود حمایت اساسی از ادبیات وطنی و وجود سانسور در داستانهای داخلی از دلایل این افول در ادبیات است.
این نویسنده با اشاره به یکطرفه بودن تعامل ادبیات ما و جهان گفت: ترجمه آثار مختلف در سطح جهان از سر هوس و تففنی انجام نمیشود و حتی کشوری مثل عربستان هم برای ترجمه متناوب آثار عربی به زبانهایی مثل فرانسوی و انگلیسی برنامهریزی دقیقی کرده است و هزینه پرداخت میکند. ما درحال حاضر فاقد یک سازوکار منظم برای ترجمه آثار داستانی فارسی به زبانهای دیگر هستیم. ادبیات فارسی نه تنها از حمایتهای دولتی برخوردار نیست بلکه عموما با مزاحمتهای دولتی درگیر است.
وی در ادامه افزود: ما تنها کشور فارسی زبان دنیا هستیم که ادبیاتی منسجم و قوی ارائه میکنیم و ترجمه نشدن آثار فارسی به زبانهای دیگر اصلا به این معنا نیست که آثار خارجی خیلی از بهتر از داستانهای ما هستند و آنها نیازی به ادبیات فارسی ندارند. این مشکل تنها نشان دهنده نبود سازوکار مناسب برای تحقق این امر است.
احمدیآریان در رابطه با تاثیر نبود قانون کپیرایت در ایران در عدم تعامل دوطرفه با ادبیات جهان، گفت: کپیرایت و حفظ حقوق مالکان اثر بخش مهمی از امکان تعامل با نشر و ادبیات جهان است. در شرایط فعلی عملا ارتباط ما به ادبیات جهان قطع است. مترجم بعداز هر ترجمه باید با خودش کلنجار برود که چگونه خبر ترجمه یک داستان خارجی را به ناشر یا نویسندهاش برساند. ناشر و نویسنده خارجی بر چه اساسی و بر مبنای کدام شناخت خیالش از صحت ترجمه و حفظ حقوحقوقش راحت باشد تا تعاملی شکل بگیرد؟ این طرف دنیا نشستهایم و بدون کپیرایت آثار جهانی را برای خودمان ترجمه و چاپ میکنیم آنهم با سانسور. وقتی نه برنامهریزی و نه سازوکار تعامل با ادبیات را مهیا نکردهایم؛ این رابطه همینگونه یکطرفه خواهد ماند و ما تنها نقش واردکننده را بازی میکنیم.
نظر شما