شناسهٔ خبر: 12150 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

روایت رسول جعفریان از خط خوردن نامش در هیئت نظارت بر نشر کتاب

رسول جعفریان که برای عضویت در هیئت نظارت بر نشر کتاب پیشنهاد شده بود اما در نهایت - به همراه مهدی فیروزان - نامش از این ترکیب خط خود، با یادآوری اعلام آمادگی اولیه خود برای عضویت در این هیئت، از تصمیم نهایی خود برای انصراف از پذیرش این مسئولیت سخن گفت اما اعلام کرد: این درخواست من با مخالفت جدی یکی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، به صورتی که در برخی از سایت‌ها انعکاس یافت، محقق شد.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر؛ حجت‌السلام و المسلمین رسول جعفریان در وبلاگش، حضور نیافتن رئیس جمهور در نخستین مراسم جایزه کتاب سال در دولت جدید و حرف‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در مخالفت با سانسور را دستمایه مطلبی با عنوان «مراسم کتاب سال و باقی مسائل...» قرار داده و نوشته است: یکی از انتظارات مهمی که از دولت جدید وجود داشته و دارد، توجه ویژه به مسائل فرهنگی است. این توجه بیشتر از این زاویه است که دولت سابق به مسأله نخبگی علاقه ای نشان نمی داد و امید و انتظار این بوده و هست که در دولت آینده این مسأله جدی تر گرفته شود.

متاسفانه، مشکلاتی که در همان ابتدای برای وزارت علوم و آموزش و پرورش در مجلس پیش آمد سبب تأخیر در کارهای مهم فرهنگی و تربیتی کشور شد و با یک فاصله زمانی حل شد.  بخش دیگر میراث فرهنگی بود که هنوز چند ماه نگذشته گرفتار تغییر شد و می توان حدس زد که این مسأله چه مشکلاتی را برای یک نهادی با این گستردگی پدید می آورد که کمترین ضرر آن از دست دادن زمان است. به جز مشکل سازمان فرهنگ و ارتباطات هم که طولانی شد در وزارت ارشاد انتخاب معاون فرهنگی با تاخیر و البته یک گزینه خوب صورت گرفت، اما تغییرات عموما به کندی به پیش می رود. شاید ترس دولت از اتهام تغییر مدیران، سبب بخشی از این کندی روند تغییرات باشد، اما حتی اگر این عامل باشد، نه منطقی است و نه رعایت آن لازم. در باره برخی دیگر از نهادهای فرهنگی نیز به همین ترتیب و کند عمل شده است. مشکل اصلی این کندی به طور عمده در زمانی است که از دست می رود. در این باره، ضمن آن که می پذیریم مشکلات مالی هم بوده و هست. به طور کلی باید گفت اقتصاد سایه بر سر بیش از نود درصد از تصمیمات سیاسی و فرهنگی دولت انداخته و این یکی از عوامل بی توجه به فرهنگ است. البته این را می پذیرم که بسیاری از نهادهای فرهنگی خارج از دایره دولت است و آنها هم غالبا گرفتار روزمرگی شده و اغلب آن قدر شورا و هیئت امناء و جلسه باید گذاشته شود که تغییری در رفتار و مدیریت آنها پدید آید که به زودی نمی توان انتظار تغییر داشت. بماند که پول همچنان مشکل اصلی است؛ گرچه گاهی نبودش، نعمتی برای عدم نشر کارهای سبک است. بگذریم.

اما  مورد مراسم جایزه کتاب سال که  یکشنبه جاری برگزار شد، قابل تأمل است. در این مراسم با همه اهمیتی که  در جمهوری اسلامی دارد، رئیس جمهور  حاضر نشد. حتی از برخی از مسؤولان شنیده شد که صحبت از این بوده که رئیس جمهور لوح منتخبین را هم امضا نکند که  با اصرار امضا شده است (و العهدة علی الراوی). اما نیامدن رئیس جمهور آن هم در سال اول دولتشان چندان جالب نبود. طبعا وقتی رئیس جمهور نیامده، وزیر تلاش کرده است رئیس مجمع تشخیص را بیاورد که ایشان هم لطف کرده و آمدند و مناسب هم بود، اما جالب آن که پس از خاتمه صحبت رئیس مجمع و وزیر، هر دو رفتند و در مراسم اعطای جوایز هیچ کدام نبودند. خدا رحم  کرد که آقای حداد عادل که همیشه در این محافل فرهنگی، بنا به وظیفه ای که تشخیص می دهند حاضر هستند، در مجلس بودند که آمدند و در اعطای جوایز یعنی مهم ترین جایزه کشور به معاون وزیر کمک کردند. توجه داریم که در این جلسه، نه تنها بهترین های ایران که منتخبین از کشورهای دیگر هم حضور داشتند و جوایز آنها نیز که از استادان بنام کشورهای دیگر هستند بهتر بود توسط رئیس جمهور اهداء می گردید. اگر مشکلی و مانعی برای رئیس جمهور برای عدم حضور در این مراسم بوده، بهتر است توضیح داده شود تا زمینه این گلایه بر طرف گردد.

از اینها بگذریم. آقای هاشمی در سخنرانی خود فرمودند: سانسور با نظام اسلامی سازگار نیست. بعد از ایشان وزیر محترم در پاسخ فرمودند که در ایران سانسور نداریم، بلکه قانون را اجراء می کنیم. شاید لازم نباشد توضیح بدهیم که برای هر دوی این فرمایشات می توان با احتیاط، توضیحاتی حاشیه ای نوشت. این که آقای هاشمی که اکنون ۳۵ از انقلاب می گذرد، این اظهار نظر را می فرمایند بسیار عالی است، اما بگویند که آیا در دوره هشت ساله خودشان اوضاع مناسب بود؟ آیا ایشان در آن زمان هم همین باور را داشتند یا حالا این نکته را مطرح می کنند؟ به وزیر هم عرض می کنم که قوانین سر جای خود، اما اگر حضرت عالی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را بخوانید در خواهید یافت که اگر هم بنا به فرمایش شما سانسور نباشد، اما قوانین سخت گیرانه ای در کارنگارش و نشر هست. خواهش بنده آن است که حضرت عالی از طریق قانونی اقدامی برای اصلاح آن بفرمایید. بنده بدون هیچ قضاوتی عین مصوبه شورای انقلاب فرهنگی را که برای وزیر هم لازم الاجراء است می آورم تا دیگران بدانند متعهد شدن به آن برای اجراء در عمل چه نتیجه ای خواهد داد. بنده پیش از دیدن این متن، مایل به همکاری در شورای ناظر بر نشر کتاب بودم، اما با دیدن آن به رغم آن که ممیزی در حد معقول را برای ایرانی با این ارزشها و فرهنگ می پذیرم، اما حس کردم، توان عمل کردن به آن را ندارم. به خصوص که بسیاری از اصول آن قابل تأویل است و این امکان زیاد بود که در هر مورد، تأویل دیگران که با ظاهر آن هم همخوانی بیشتر دارد، بر نظر بنده غلبه کند. لذا خواهش کردم که عذر بنده را بپذیرند که البته با مخالفت جدی یکی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، این عذر به صورتی که در برخی از سایت ها انعکاس یافت، محقق شد. از برادر ارجمند جناب آقای لاریجانی که پس از مخالفت آن دوست، از قول بنده گفته بودند که ایشان انصراف داده، سپاسگزارم.

رسول جعفریان در ادامه این مطلب، بخشی را که مربوط به حدود قانونی انتشار کتاب است و مصوبه سال ۸۹ شورای عالی انقلاب فرهنگی، متذکر شده و آن را بازنشر کرده است.

نظر شما