شناسهٔ خبر: 12185 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ابراهیم حاتمی‌کیا؛ مرد اول جشنواره امسال

اگر ۱۵ دقیقه پایانی اختتامیه جشنواره فجر دیشب نبود، سی‌ودومین جشنواره فیلم فجر خاطره خوش همه اهالی سینما برای همه این سالها می‌شد، در اختتامیه دیشب ابراهیم حاتمی‌کیا غایب بود، بخشی بزرگ از جشنواره فجر.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ ۱. "یا خواب بوده‌اند یا در عوالم دیگری، وای بر این سینما"

غیبت مشکوک حاتمی‌کیا در مراسم اختتامیه دیشب جشنواره، مهمترین اتفاق نیمه ابتدایی اختتامیه جشنواره شد. حاتمی‌کیایی که امسال به‌خلاف عرف معمولش، در بیشتر روزهای جشنواره در کاخ جشنواره حاضر بود، در افتتاحیه سبک جشنواره و در اختتامیه نه‌چندان مهم بخش بین‌الملل هم حاضر شده بود، همه انتظارها برای عبورش از فرش قرمز جشنواره را با شروع دیرهنگام مراسم اختتامیه ناکام گذاشت و خیلی زود شایعه‌های جایزه نگرفتنش در سالن جشنواره پیچید، شایعه‌ای که در میان حیرت همه حاضرین در سالن برج میلاد و تعجب همه منتقدان و اهالی رسانه، قطعیت پیدا کرد و  شب تلخی را برای همه کسانی که «چ» را دیده بودند، رقم زد. مقایسه «چ» با فیلمی که جوایز اصلی جشنواره را گرفت، ظلم در حق «چ» بود، حتی مقایسه.

این نقطه اوج نمایش سایه سنگین مردی بود که یک‌تنه همه مهمترین جشنواره دهه اخیر را تحت تسلط خودش درآورده بود، مهمترین آدم فعلی سینمای ایران.

 «چ» به نمایش درنیامده، مهمترین اتفاق رسانه‌ای جشنواره بود. انتظار سینما برای شروع جشنواره با انتظار برای نمایش «چ» گره خورده بود و روز نمایش فیلم حاتمی‌کیا مهترین روز جشنواره. اما «چ» علاوه بر رجوع دوباره حاتمی‌کیا به سینمای دفاع مقدس، جهش حیرت‌انگیزی برای سینمای حاتمی‌کیا بود. اتفاقی که «چ» را میان همه فیلم‌های کسل‌کننده امسال تبدیل به یک اتفاق سینمایی مهم کرد، شاید مهمترین اتفاق سینمایی امسال.

 این پایان ماجرا نبود. درست چند روز بعد از نمایش «چ» و فروکش کردن حاشیه‌ها و جنجال‌های رسانه‌ای این اتفاق، حاتمی‌کیا بمب رسانه‌ای دیگر جشنواره کم‌کم بی‌رمق شده امسال شد تا لقب غیرمحافظه‌کارترین مرد جشنواره را هم به خودش اختصاص دهد. بعد از تماشای «شیار ۱۴۳» فیلم محبوب مردم با چشم‌های سرخ  و خیسش بیرون آمد. «چ» را به «شیار ۱۴۳» تقدیم کرد و از راه نیافتن ابتدایی آن به جشنواره برآشفت. با تندترین لحن مؤدبانه ممکن به هیئت انتخابی که به‌قول او وقت تماشای «شیار ۱۴۳» یا خواب بوده‌اند یا در عوالم دیگری بوده‌اند، حمله برد. برای هیئت انتخاب جشنواره ابراز تأسف کرد و گفت: اگر معتقد شویم که حق این فیلم بوده است که به سینما راه پیدا نکند پس باید باصراحت بگوییم که "وای بر این سینما". سینمایی که به‌قول او جشنواره‌های خارجی بلای جانش شده بود.

۲. " نشستن کنار و وارد دایره آتش نشدن ادب من نیست"

حاتمی‌کیا با همه فرق دارد و مهمترین تفاوتش این است که صریح است و اهل اعتراض؛ منفعتی در سینما ندارد، تیم ندارد و کسی پشت سرش راه نمی‌افتد. دارودسته و قبیله‌کشی ندارد. اهل لابی نیست. مخالفان و موافقشان را فیلم‌هایش می‌سازد نه جلسات داخل دفترش، دقت کنید حاتمی‌کیا حتی یک بار هم پیش از نمایش رسمی «چ» آن را به خبرنگاران و منتقدان نشان نداد و آنها را دور خودش جمع نکرد برای رفع خطرهای احتمالی؛ بلای این سالهای جشنواره فجر.

درست سه سال است که یک فیلمش توقیف شده است و کسی، رسانه‌ای، اهل نفوذی به‌دنبال فیلمش نیست. "خدا اون‌قدر عمر داده که بالاپایین رفتن خیلی‌ها رو پشت همین میز ببینم. اینم می‌گذره. به‌هرحال ایشون صلاح دیدند که زخمه‌ای به فیلم بیفته. ما هم گفتیم چشم. قبول کردم. دست دادم و اومدم خیابون. تو مسیر خونه به میدون ولی‌عصر رسیدم. شلوغ بود. یه گوشه وایستادم و از زیر کلاه کاسکتم شروع کردم به تماشای اون غروب غم‌انگیز."

و درست دو سال پیش بود که حاتمی‌کیا چند خط دست‌نوشته برای رضا میرکریمی نوشت. همه آن‌چیزی که از ابراهیم حاتمی‌کیا در این دو سال قبل از نمایش «چ» رسانه‌ای شده بود. دست‌نوشته‌ای که خیلی زود جنجال بزرگی در رسانه‌های ایرانی به وجود آورد. متن کنایه آشکاری به اصغر فرهادی، کارگردان مشهور ایرانی و فیلم اسکاری‌اش جدایی نادر از سیمین داشت. کنایه‌ای که خیلی زود ماجرا را به یک صف‌کشی بزرگ تبدیل کرد. رسانه‌ها و آدم‌های طرفدار فرهادی، علیه حاتمی‌کیا به پاخاستند و یک منتقد مشهور در ادبیاتی بی‌سابقه، حاتمی‌کیا را به دروغ‌گویی متهم کرد و حاتمی‌کیا سکوت کرد. "این عصر وارونگی پایانی دارد برادر...  نامه حاتمی‌کیا به میرکریمی این‌گونه پایان یافته بود.

۳ ــ مدال می‌خواهیم

ــ خدا به شما مدال داده است، آقای حاتمی کیا.

نظر شما