شناسهٔ خبر: 15624 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«لوت» را در عصر داستان چاپ می‌کنم

یاسر یسنا در رونمایی از «تپه تاپالای»گفت: رمان خیلی بلندی برای آینده دارم که گذاشتم بعد ۴۰ سالگی نگارش کنم به نام «لوت» که در منطقه گندم‌بریان در ۳۰ کیلومتری کرمان اتفاق می‌افتد. گرمترین نقطه زمین با آب و هوایی مشابه مریخ.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ عصر دیروز و در هفتمین روز از نمایشگاه بیست و هفتم بین المللی کتاب تهران انتشارات «عصر داستان» از کتاب جدید خود با نام «تپه تاپالای» رونمایی کرد.

این کتاب نوشته «یاسر یسنا» رمانی است با موضوع علوم نافع و غیرنافع که در جنگل ابر اتفاق می افتد. یسنا نویسنده جوان این کتاب در حاشیه این مراسم گفت: محوریت داستان درمورد مبحث علوم نافع و علوم غیرنافع است. از نظر من هر پدیده‌ای که بتوان آن را علم نامید، نمی‌توان به آن غیرنافع گفت. در واقع هر پدیده یا غیرنافع است یا علم است. لذا ما علم‌غیرنافع نداریم، بلکه سوءاستفاده یا استفاده غیرنافع از علم داریم. مثلا کسی می‌تواند جادوگر باشد، اما با علم غیب خود برای دیگران مفید باشد. کسی هم می‌تواند جراح باشد، اما در کار قاچاق اعضای بدن باشد.

وی با بیان آنکه چاپ این کتاب قرار بود توسط ناشر دیگری صورت گیرد، بیان داشت: داستان این رمان، سفارشی توسط ناشر دیگری بود و بخاطر آنکه با موضوع آن ارتباط برقرار کردم پذیرفتم. اما پس از نگارش دو فصل از کتاب به لحاظ تئوری با ناشر قبلی به مشکل خوردیم. من برداشتم درباره علم‌نافع و غیرنافع با تلقی آنها متفاوت بود. لذا قطع همکاری دادم و باقی کتاب را برای خودم نوشتم.

یسنا مدت زمان نگارش کتاب را ۷ ماه خواند و افزود: چندماه پس از نگارش آن را به انتشارات «عصر داستان» دادم. نظرشان مثبت بود و الحمدلله چاپ شد. البته من در مدت ۱ ماه کتاب را نوشتم و ۶ ماه بعد وقت صرف بازنویسی آن شد. کتاب حدود ۱۲ بار بازنویسی شده است.

وی افزود: روند چاپ کتاب طبیعی بود و درگیر ممیزی نشد. البته در عصر داستان ما کتاب را به خود ناشر می‌سپاریم و تمام مراحل را خودشان زحمت می‌کشند. اتفاقی که در انتشارات دیگر نمی‌افتد.

یسنا درباره زمان و مکان وقوع داستان خود گفت: این کتاب در جنگل ابر اتفاق می‌افتد. جایی حدود ۷۰-۸۰ کلیومتری سبزوار. نکته‌ای که این داستان دارد گویش زبان بسطامی اوست که حتی الان در خود بسطام این گویش خیلی مخدوش شده است. من سعی کردم در این کتاب با انتخاب افراد اصالتا بسطامی، گویش بسطامی را زنده کنم.

وی ادامه داد: برای من زمان و مکان داستان خیلی مهم است. یعنی قصه چه زمانی و کجا اتفاق می‌افتد. اما در مورد اسم کتاب‌ها سعی می‌کنم اسمی انتخاب کنم که هیچ بُعد زمانی و مکانی نداشته باشد. مثلا کتاب قبلی «هورامه» نه بعد زمانی دارد نه مکانی. یک لغت تلفیقی است از هورالهویزه و فضای مه‌آلود هور. «تپه تاپالای» نیز یک منطقه تخیلی است. بخش سورئال قصه در این منطقه اتفاق می‌افتد و جنگل ابر بخش رئال قصه است. ما دو منطقه داریم که دو اتفاق در آنها می‌افتد. نکته اش این است که آن اتفاق ناخوشایند در بخش رئال یعنی جنگل ابر اتفاق می‌افتد و بلعکس.

یسنا درباره علت انتخاب این نوع تقسیم‌بندی محتوایی داستان خود بیان داشت: علت این کارم این است که شاید این موضوع تلنگری باشد به ما که گنجینه‌ای داریم به نام جنگل ابر که فقط به آن فکر می‌کنیم و در تخیل خودمان برای آن ارزش قائلیم اما درواقع داریم نابودش می‌کنیم. جایی که بالای ۱۰۰ نوع گونه مختلف گل و گیاه وجود دارد. و حیواناتی در آن زندگی می‌کنند که اصلا با آب و هوای ایران همخوانی ندارند. ما از این لوکیشن‌ها در ایران زیاد داریم که توجه نشده است.

وی درباره اثر بعدی خود نیز گفت: رمان خیلی بلندی برای آینده دارم که گذاشتم بعد ۴۰ سالگی نگارش کنم به نام «لوت» که در منطقه گندم‌بریان در ۳۰ کیلومتری کرمان اتفاق می‌افتد. گرمترین نقطه زمین با آب و هوایی مشابه مریخ.

یسنا در انتها بیان داشت: اگر مشکلی پیش نیاید این کتاب را نیز با عصر داستان چاپ می‌کنم. چراکه انتشارات تخصصی است و نگاهی فنی به داستان نویسی دارند و خوشبختانه هیچ گرایش جناحی خاص ندارند.

برچسب‌ها:

نظر شما