شناسهٔ خبر: 16218 - سرویس پرمخاطب
نسخه قابل چاپ

ماجرای آمریکایی‌‌های شوخ‌طبع و «دختر حاجی»‌‌های جدی

ترانه «دختر حاجی» جنجالی در رسانه‌های آمریکایی به راه انداخت اما ظاهرا ما مثل آمریکایی‌ها حس شوخ‌طبعی نداریم، چون درست در همان سال اتفاق دیگری هم در عراق به وسیله سربازان آمریکایی رخ داد، «عبیر» را پس از تجاوز کشتند و سوزاندند.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ چند سال پیش،درست در سال ۲۰۰۶ پخش یک ویدیو در یوتیوب در سطح جامعه آمریکا بحث فراوانی را برانگیخت. در آن ویدئو یک تفنگدار نیروی دریایی آمریکا آهنگی را اجرا نموده بود که «دختر حاجی» (عرب، مسلمان) نام داشت. این آهنگ در پایگاه هوایی الاسد، دومین پایگاه هوایی بزرگ آمریکا در استان الانبار عراق اجرا شده بود و هزاران نیروی نظامی آمریکا در عراق در پیش زمینه ی آن کلی به آن خندیده بودند.

ترانه این آهنگ به این شرح است:

من بیرون توی ماسه‌های عراق بودم
و ما همه تحت حمله بودیم
و من، خب، نمی‌دونستم کجا برم
و اولین چیزی که تونستم ببینم این بودش
"چیزی که همه دوست دارن برگر کینگه"

 در با ضربه باز شد و من به خونه وارد شدم
بعد یهو چیز عجیبی رخ داد
من نگاه کردم و چشمان او رو دیدم.
 این یک عشق در نگاه اول بود.
و اون گفت …
دورکا دورکا محمد جهاد
شرپا شرپا بک الله (۱)

"دختر حاجی، من نمیفهمم داری چی میگی"
و اون گفت …
دورکا دورکا محمد جهاد
شرپا شرپا بک الله

دختر حاجی، من به هر حال دوستت دارم.
بعد اون گفت که میخاد منو ببینه
اون میخاد من برم خانواده‌ش رو ببینم
اما من، خب، نمیتونستم بفهمم که چطور باید بگم نه
چون من نمیتونم عربی صحبت کنم

بعد اون منو به یه محله خاکی قدیمی بردش
و منو به سمت یه کلبه کنار راه هدایت کرد
و در رو با ضربه باز کرد و من به خونه وارد شدم
و بعد برادر و پدرش فریاد زدند
دورکا دورکا محمد جهاد
شرپا شرپا بک الله

اون‌ها (اسلحه‌های) AK شون رو بیرون کشیدن، بعدش من دیدم
که اون‌ها گفتند…
دورکا دورکا محمد جهاد
شرپا شرپا بک الله

(با تأکید طنزآمیز:)
من خواهر کوچیک دختر رو کشیدم و جلوی خودم گرفتم
همین طور که گلوله‌ها شروع کردن پرواز کردن
خون از بین چشم‌های اون فواره زد
و بعد من دیوانه‌وار خندیدم
بعدش پشت تلویزیون قایم شدم
و (اسلحه‌ی) M-۱۶ خودم رو آماده شلیک کردم
و اون کوچولوهای عوضی رو به سوی ابدیت منفجر کردم
و من گفتم…
دورکا دورکا محمد جهاد
شرپا شرپا بک الله

اونها باید برای این که یک مارین (تفنگدار دریایی ارتش آمریکا) ترتیبشون رو داده، شناخته بشن!

خیلی زود جنجال بزرگی سر این ترانه بلند شد، واضح بود که سربازان آمریکایی، در این ترانه چگونه به عراقی‌ها نگاه می‌کنند.شخصی که آن را نوشته بود و آن را اجرا کرده بود، در مورد این ترانه «توضیح داد». او گفت، مدافعان او گفتند، مدافعان تمام سربازان خندان و قهقه‌کننده که مخاطب این شعر بودند گفتند، مایکل مالکین گفت این واقعاٌ درباره آنهایی نیست که افراد غیرنظامی را می‌کشند؛ نه، نه، این درباره «شورشیانی» است که با استفاده از دختران زیبا سربازان ما را فریب می‌دهند تا آن‌ها را اغوا کرده و به کمین بکشند. اما این سربازان به آن‌ها رودست زده و به آن‌ها اطمینان می‌دهند که خون از میان چشمان آن عروسک فریبنده فوران می‌کند، نه چشمان آن‌ها! شما متوجه این طنز نشدید؟ این یک جوک بود! منظورم این است که همسرایی آهنگ مربوط به یک فیلم از تهیه‌کنندگان مجموعه ساوث پارک است.شما اصلاً حس شوخ‌طبعی ندارید."

ما مثل آمریکایی‌ها حس شوخ‌طبعی نداریم، چون درست در همان سال اتفاق دیگری هم در عراق به وسیله سربازان آمریکایی رخ داد.

یک دختر چهارده ساله به نام عبیر قسیم حمزه الجنابی کشته شد؛ پس آن که به اعضای خانواده‌اش شلیک شد، به او تجاوز شدو سپس توسط سربازان سوزانده شد. 

محمد برادر عبیر در آن روز در مدرسه بوده است.گرین را ندیده است اما به یاد می‌آورد که یک بار سربازان آمریکایی خانه آنها را جست‌وجو کرده بودند و «استیو گرین» سرباز آمریکایی، وقتی به عبیر رسیده بود انگشتش را روی صورت عبیر گرفته بود، کاری که باعث شده بود عبیر به‌شدت بترسد و فرار کند.

عبیر قاسم حمزه اشتباه هولناکی کرده است که توسط سربازان آمریکایی اغوا نشده بود. او باید می‌دانست، به او گفته بودند، که او جذاب است. او به این مسایل بی‌توجهی کرد. او آن‌ها را نادیده گرفت. آن‌ها را رد کرد. طوری برخورد کرد که انگار ترسیده است. او فکر می‌کرد چه تحفه‌ای است؟ آن‌ها تمام آن راه را از آمریکا آمده بودند تا از او و خانواده‌اش محافظت کنند و او فکر می‌کرد که می‌تواند به این شکل مفتضحانه از دست آن‌ها بگریزد؟

چیزی که آزاردهنده است این است که تمام آمریکایی‌ها، حتی زنان، از این آهنگ (ترانه) و اجرای آن دفاع کردند. این نظر تمام آمریکایی‌ها بود که این آهنگ بامزه است و هزاران هزار نفر از آن دیدن کردند. و ماجرای ترسناک‌تر  این است که تمام آمریکایی‌ها ماجرای «عبیر» را غیرطبیعی قلمداد خواهند کرد، این فاجعه را به حساب یک «اختلال شخصیتی» می‌گذارند.

برچسب‌ها:

نظر شما