شناسهٔ خبر: 16850 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نوه عزت‌الله انتظامی در موزه پدربزرگش کافه راه انداخت

موزه عزت ا... انتظامي هرچند هنوز افتتاح نشده ولي کافي شاپ واقع در اين موزه فعاليت خود را آغاز کرده است. نکته جالب توجه اينکه مديريت اين کافي شاپ را گلنوش انتظامي فرزند مجيد انتظامي و نوه آقاي بازيگر اداره مي کند.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از بانی فیلم؛ گلنوش انتظامی،  مسئول راه‌اندازی کافی شاپ موزه عزت الله انتظامی توضیحاتی در خصوص راه اندازی این کافه داد که در ادامه می خوانید:

چطور شد که افتتاح يک کافي شاپ آن هم در منزل قديمي عزت اله انتظامي به ذهن تان رسيد؟
-شغل من مربوط به سينماست. فيلم کوتاه مي سازم و سال هاست که منشي گري صحنه را براي فيلم هاي مختلف تجربه کرده ام. مدتي است که به خاطر مسائلي مثل مشکلات جسمي، ساعات طولاني کار در حرفه سينما و خستگي تصميم گرفته بودم از فضا دور باشم. بحث کافي شاپ اما خيلي وقت بود که بين خانواده مطرح شده بود. من و برادرم هم از اين ايده استقبال کرده بوديم و شوخي و جدي, اين موضوع را مطرح کرده بوديم که دوست داريم چنين فضايي را اداره کنيم. هيچ وقت فکر نمي کردم واقعا اين طرح عملي شود، چون جفت مان شغل هاي ديگري داريم و همه چيز در حد صحبت بود. چند روزي قبل از عيد امسال بود که پدر با من تماس گرفت و گفت اگر هنوز مي خواهي کافي شاپ را اداره کني بيا و فضا را ببين. آمدم و ديدم کارگران براي در آوردن محيط به شکل فعلي در حال کارند، اما در آن شمايل هم اين محيط را دوست داشتم. اين حس براي اين نبود که دارد کافي شاپي براي ما ساخته مي شود. موضوع اين بود که ما از بچگي در اين خانه بزرگ شده ايم و هر سال چندين مراسم مختلف مطابق با رسم و رسوم خانوادگي ما در همين خانه برگزار مي شد. سواي علاقه زيادي که به پدربزرگم دارم، اينجا خانه کودکي هاي پدر خودم نيز هست و خلاصه بسيار به آن تعلق خاطر دارم. به همين دليل از عملي شدن اين تصميم خوشحالم و حس خوبي دارم از اينکه اين خانه به دست غريبه نمي افتد.

*چه نامي براي اين کافي شاپ انتخاب شده؟
-ابتدا اسم «پاتوق تکيه دولت» را براي اين کافه در نظر گرفته بودند اما من دوست داشتم يک اسم ديگر هم در کنار آن قرار بگيرد؛ يعني «کافه آقاي بازيگر».

*کافه آقاي بازيگر قطعا با ساير کافي شاپ ها تفاوت دارد. اينطور نيست؟
-تفاوتي که من خيلي دوست دارم حتما اتفاق بيفتد اين است که اين کافي شاپ به دور از آن سيستم لاکچري باشد که در اتمسفر ساير کافي شاپ هاي شهر مي بينيم. اين چيزي است که برخي از مهمانان ما در همين چند روز ابتدايي به آن اقرار کرده اند. در عمده کافي شاپ هاي ما يا سيستم انترکتوئل زيادي پياده مي شود يا برنامه هاي سرمايه داري. در حالي که مردم به جاي راحت و گرم و صميمي نياز دارند که اين احساس را به آنان بدهد که در خانه خودشان هستند. دوست نداريم مردم براي آمدن به اينجا اين درگيري ذهني را داشته باشند که حالا چه بپوشم و ...

*منوي گراني داريد؟
-ابدا. چيزي در حد متوسط کافي شاپ هاي اطراف همين منطقه.

*فکر مي کنيد کافي شاپ شما جاي امني براي قشر هنرمند و خلاق بشود؟
-هدف ما اصلا همين بود. مي خواهيم براي مثال اگر يکي از مهمانان ما نويسنده است، فضاي کافه به گونه اي باشد که او بتواند اولين جملات نوشته جديدش را همين جا بنويسد. قرار است موسيقي فيلم پخش کنيم و در کل کانسپت سينمايي به چشم بخورد. اميدوارم موفق شده باشيم.

*نمايشنامه خواني يا حتي فيلمنامه خواني اتفاقي است که اخيرا در برخي کافي شاپ هاي تهران رخ مي دهد. شما هم چنين برنامه هايي داريد؟
-خيلي دوست دارم چنين اتفاقي بيفتد. ما حتي در نظر داشتيم با ويدئو پروجکشن فيلم هاي آقاي انتظامي يا آثار روز را پخش کنيم. البته اين تنها يک آبشن براي اين کافه است و قرار نيست به محل نمايش فيلم تبديل شود. نوازندگي تک سازهاي مختلف هم ايده اي است که در نظر داريم. عملي شدن همه اينها بستگي دارد به ميزان استقبالي که صورت مي گيرد.

*پدرتان مجيد انتظامي هم در اين کار به شما کمک مي کنند؟
-ايشان که هر کاري از دستش بر آمده انجام داده و من مديونش هستم. مي دانم که اگر قرار باشد قطعاتي در اين کافه نواخته شود، مي توانم روي ايشان حساب کنم.

*فکر مي کنيد چه قشري از مردم پاي ثابت اين کافي شاپ بشوند؟ به نظرتان حتما از ميان هنرمندان خواهند بود؟
-معمولا اينطور نيست که مردم براي خلق يک فکر هنري در يک کافه دور هم جمع شوند. از طرفي همين گپ و گفت هاي چشم در چشم در جامعه امروز ما اتفاق مهمي است. همين چند روز قبل چند خانم ميانسال که از دوستان چند ده ساله هم بودند در کافه ما ديدار تازه کردند و اين خيلي قشنگ است.

*کافه داري قرار نيست شما را از سينما دور کند. همينطور است؟
-بله حرفه اصلي من در سينما تعريف مي شود اما فعلا کمي به استراحت نياز دارم. گذشته از آن در سينماي امروز ما فعالان پشت صحنه از نظر مالي و روحي تحت فشار هستند و تو آن انرژي را که دوست داري بگيري، نمي گيري و آن اتفاقي که بايد رخ بدهد، نمي افتد.

*حرفي باقي مانده که بخواهيد بگوييد؟
-ساعت کاري اينجا از 9 تا 23 است. اميدوارم آدم هايي که به اينجا مي آيند صميميت اينجا را درک کنند. يکي از دوستاني که کافي شاپ هاي خوبي در تهران دارد همان اوايل به من پيشنهاد داد اين کافه را با شراکت هم افتتاح کنيم، اما من سيستم لاکچري مورد علاقه ايشان را دوست نداشتم و قبول نکردم. من مي خواستم يک فضاي صميمي بين همه به وجود بيايد و آدم ها فکر کنند کنار باغچه خودشان نشسته اند، چيزي که ما هيچ کدام در خانه هايمان نداريم.

نظر شما