شناسهٔ خبر: 20429 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

چرا ارتش آمریکا به دانش ارتباطات توجه جدی کرد

امیرعبدالرضا سپنجی استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تأکید بر اینکه نگاه به مسائل انسانی و علوم انسانی باید پیشگیرانه باشد نه درمان کننده، گفت: در کشورهای درحال توسعه مسائل اجتماعی و انسانی در اولویتهای آخر قرار می گیرد در صورتی که ابتدا باید مطالعات اجتماعی انسانی صورت گیرد سپس به ساختار عمرانی و مهندسی پرداخته شود.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر؛ امیر سپنجی استاد علوم ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درخصوص موانع رشد و توسعه علوم انسانی در جوامع در حال توسعه گفت: علوم انسانی در جوامع مدرن پیشرفت قابل توجهی داشته است همان طور که علوم فنی و مهندسی پیشرفت می کند و زمانی که به مسائل اجتماعی برمی خورند به شدت به علوم انسانی اجتماعی نیاز پیدا می کنند و از دانشمندان این حوزه کمک می گیرند.

وی تصریح کرد: مثلا در مورد دانش ارتباطات و مطالعات انسانی و اجتماعی، قبل از جنگ جهانی دوم اندیشمندان دانش ارتباطات و علوم اجتماعی در مسائل روانی همچون آمادگی مردم برای جنگ تبلیغات و جنگ روانی علیه دشمن به ارتش آمریکا کمک کردند.

مولف کتاب "مقدمه ای بر اخلاق رسانه" یادآورشد: در این حوزه ارتش آمریکا احساس نیاز کرد و برای حل مسائل خودش از اندیشمندان این حوزه بهره گرفت. ورود این افراد به این حوزه باعث می شود تا دانشی به نام مطالعات ارتباطی و رسانه ای در دنیا باب شود. این موضوع نقش جدی علوم انسانی در فرهنگ غرب را می رساند که موضوعات انسانی اجتماعی باعث ایجاد و خَلق یک حوزه جدید از دانش می شود.

سپنجی تصریح کرد: در مسائل مهاجرتی نیز همین اتفاق افتاده است. مهاجرت در دنیای امروز به یک امر مهم تبدیل شده است. کشورهای غربی برای برخورد بهتر با مهاجرت و مهاجر از دانشِ اندیشمندان حوزه جامعه شناسی، ارتباطات و مردم شناسی و دیگر حوزه های مترادف استفاده می کنند.

وی افزود: در کشورهای درحال توسعه مسائل اجتماعی و انسانی در اولویتهای آخر قرار می گیرد در صورتی که ابتدا باید مطالعات اجتماعی انسانی صورت گیرد سپس به ساختار عمرانی و مهندسی پرداخته شود. در یک پروژه عمرانی ابتدا باید مسائل انسانی و اجتماعی مورد مطالعه قرار گیرد سپس به مرحله اجرا در آید. در غیر اینصورت این پروژه درآینده برای مردم آن منطقه مشکلات و مسائلی را بوجود می آورد.

این استاد جامعه شناسی در خصوص موانع اهمیت به مطالعات اجتماعی در ساختارهای عمرانی گفت: در کشورهای در حال توسعه به دلیل محدودیت های اقتصادی ابتدا به ساختار عمرانی می پردازند و تا به بحران بر نخورده اند به مسائل انسانی و اجتماعی نمی پردازند. زمانیکه به بحران منطقه ای و ملی بر می خورند آنوقت است که به بررسی مسائل می پردازند.

دکتر سپنجی تاکید کرد: نگاه به مسائل انسانی و علوم انسانی باید پیشگیرانه باشد نه درمان کننده. قبل از اینکه اتفاقی بیافتد یا ساختاری ایجاد شود به مسائل و عواقب آن بیاندیشند و از مطالعطات متخصصان این حوزه ها کمک بگیرند و بر اساس این نتایج به ایجاد پروژه های عمرانی بپردازند.

مترجم کتاب "شهرها و مصرف" در خصوص این موضوع که آیا نهاد یا کارگروهی در کشور ما وجود دارد که قبل از ایجاد پروژه های عمرانی و اجتماعی مسائل انسانی و اجتماعی را بررسی کند گفت: بله چنین نهادی وجود دارد اما کارفرما چه دولت باشد یا نهاد خصوصی باید سفارش این بررسی ها را به متخصصان آن حوزه بدهد. به هر حال این مطالعات نیز هزینه بر است. در بدو امر اگر قرار شود پروژه ای تأسیس شود مطالعات انسانی نیز صورت بگیرد و به موازات اینکه بودجه ای برای حوزه عمرانی تخصیص می گیرد برای مطالعات انسانی و اجتماعی آن نیز بودجه ای در نظر گرفته شود.

این استاد جامعه شناسی تأکید کرد: مطالعات انسانی اجتماعی در برخی پروژه ها مثل کارت سوخت و همچنین بعضی پروژه های شهرداری صورت گرفته است اما هنوز به حد مطلوب در سایر پروژه ها نرسیده است. البته در کشورهای در حال توسعه این یک ضرورت است و اجرای آن از بسیاری هزینه ها و صدمات اجتماعی در آینده جلوگیری می کند. شاید مسئله پیوست فرهنگی به نوعی دنباله رو این امر باشد.

وی تاکید کرد: در کل مبحث مطالعات اجتماعی و انسانی بطور خیلی جدی در نظر گرفته نشده است. مثلا ورود تکنولوژی های جدید همچون ارتباط تصویری از طریق گوشی همراه از نمونه هایی است که باید مطالعات اجتماعی خیلی جدی در مورد آن صورت گیرد. البته این موضوع برای همه نوع تکنولوژی صدق می کند. چه این تکنولوژی وارداتی باشد یا داخلی، مطالعه اجتماعی و انسانی قبل از ورود آن به اجتماع ضروری است.

وی افزود: در کشور ما سعی بر این است که همه مشکلات با رویکرد مهندسی حل شود. برخی از نکاتی که در بحثهای سیاستگذاری کلان کشور مطرح می شود مهندسی فرهنگی، اجتماعی و انسانی است. برخی از این رویکردهای مهندسی نیز در حال تحمیل به علوم انسانی است.

سپنجی یادآور شد: در کشورهای پیشرفته مثل آلمان حوزه های علوم انسانی و علوم طبیعی و مهندسی کاملا از هم جدا شده است. در این کشورها یک سنت قوی فلسفی علوم انسانی و اجتماعی وجود دارد به دلیل اینکه وجود و کیفیت وجودی افراد متفاوت است. منحصر به فرد بودن سلائق و خصوصیات فردی است که باعث می شود دولتها نحوه حکومت خود را نسبت به آن تعیین کنند. به همین دلیل است که حوزه های علوم انسانی باید از علوم طبیعی و مهندسی جدا شود.

استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه به نقش دولتها در تعیین صحیح متخصصان علوم انسانی در جایگاه درست خود گفت: دولتها در انتخاب متولیان علوم اجتماعی و انسانی باید دقت داشته باشند که متولی حوزه علوم انسانی از متخصصان این حوزه ها باشد. در آموزش عالی نیز همین طور است ما با انسان طرف هستیم انسان هایی که هر کدام سلیقه و تفکر مخصوص به خود و هر کدام جامعه و فرهنگی جدا دارند. در این مسئله با کیفیت روبرو هستیم نه کمیت ها.

سپنجی تصریح کرد: در کشور ما متاسفانه آمار و ارقام در برخی از برهه ها جای کیفیت ها را گرفتند. این مسئله در دولت قبلی بیشتر خود را نشان داد. اینکه رویکرد آماری و کمیتی باشد صدمه زننده است. رویکرد باید کیفی باشد اگر چه آمار آن هم باید قابل قبول باشد. کشورهای پیشرفته در حوزه های اجتماعی بیشتر رویکرد کیفی داشته اند تا آماری.

وی با اشاره به نقش مهم آموزش در توسعه علوم انسانی تصریح کرد در کشورهای پیشرفته در حوزه آموزش اصل اول کیفیت یادگیری و آموزش است و آمار و ارقام در مرحله بعد قرار می گیرد. همچنین ارتقاء سطح کیفی تربیت در خانواده و مراکز آموزش از دلایل رشد و توسعه علوم انسانی و اجتماعی در یک جامعه است.

سپنجی در پایان سخنانش تشریح کرد: کشورهای در حال توسعه هنوز به رویکرد کیفی در آموزش خانواده و در مراکز آموزشی و در دانش پذیری به طور کامل و مطلوب نرسیده اند.

نظر شما