شناسهٔ خبر: 20461 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«گوژپشت نتردام» ویکتورهوگو برای نوجوانان بازنویسی شد

بازنویسی مک فادن از «گوژپشت نتردام» ویکتورهوگو با ترجمه شهلا انتظاریان برای نوجوانان از سوی انتشارات قدیانی منتشر شد.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر؛ «کوژپشت نتردام»، رمانی به قلم ویکتور هوگو، نویسنده فرانسوی است که در ۱۸۳۱ منتشر شده. این کتاب یکی از آثار ادبی برجسته‌ی جهان است که در سبک رمانتیک نگاشته شده. محور اصلی این رمان نیز یک دختر کولی 17 ساله، به نام اسمرالداست که برایش اتفاقاتی می‌افتد و یک فرد کوژپشت (کسی که از لحاظ جسمانی مشکل دارد) به او کمک می‌کند.

رمان کلاسیک «کوژپشت نُتردام» دارای هجده فصل نظیر «کازیمودو خیلی دیر می‌رسد»، «تجدید دیداری غم‌انگیز»، «حمله نُتردام»، «خشمگین شدن کلود فرولو»، «مکان مقدس» و «ملاقات دوباره اسمرالدا با فرمانده فوبوس» است.

این رمان توسط  دینا مک فادن بازنویسی و به همت شهلا انتظاریان، مترجم ادبیات کودک و نوجوان ترجمه شده است.

در بخشی از این کتاب درباره «پادشاه گدایان» می‌خوانیم:

همه در یک چشم به هم زدن از جای برخاستند تا پیشنهاد کوپنُل را اجرا کنند. همه، از مردان شهر گرفته تا دانش‌آموزان و وکیل‌ها، مشغول کار شدند. لیسای کوچک داخل تالار به عنوان محل نمایش زشت‌های زیبانما انتخاب شد. زیر پنجره‌ای که دانش‌آموزان آن را شکسته بودند، دو ردیف نرده قرار دادند. نامزدها باید روی نرده‌ها می‌ایستادند و سر خود را که بر چهره‌شان نقاب زده بودند، در قاب پنجره قرار می‌دادند.

آنها می‌توانستند نقاب خود را بردارند و چهره‌شان را به حضار بنمایانند و سپس در حد توان خود، شکلکی به صورت اخم یا پوزخند یا به صورتی دیگر انجام دهند. ظرف چند دقیقه، محوطه کلیسا پر از افرادی شد که خواهان رقابت در این مسابقه بودند. بالاخره اولین نفر در بالای نرده ایستاد، سرش را از پنجره داخل آورد و نقابش را برداشت. او چشم‌هایش را چپ کرد، چشمکی زد و پیشانی‌اش چین انداخت. جمعیت از خنده ریسه رفت. هر کسی که روی نرده‌ها می‌ایستاد، با تمام تلاش خود سعی می‌کرد احمقانه‌ترین چهره‌ای را که توان تصور کرد، از خود نشان دهد.

حالا دیگر هیچ کس سر جای خود نبود. همه فریاد می‌کشیدند و هلهله می‌کردند و با هر چهره‌ای که از پنجره داخل می‌شد، صدای خنده‌ها بالاتر می‌رفت. چیزی نگذشت که تمامی افراد داخل تالار نیز همچون افراد پشت پنجره مشغول شکلک درآوردن شدند!

ژان بر بالای مجسمه‌ای نشسته و مشغول تماشای همه چیز بود. او چنان با شدت و هیجان می‌خندید که نزدیک بود پایین بیفتد!در همین هنگام، پی‌یر بیچاره مشغول قدم زدن در پشت صحنه بود. بازیگران به کلی دست از کار کشیده بودند زیرا آنها نیز این سرگرمی جدید را تماشان می‌کردند

انتشارات قدیانی، رمان «گوژپشت نُتردام» را با ترجمه شهلا انتظاریان در 109 صفحه و با قیمت 4500 تومان منتشر و روانه بازار نشر شده است.

نظر شما