شناسهٔ خبر: 22752 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ارزش‌های دفاع مقدس باید از محاصره یک عده خارج شود

آیین نکوداشت عکاسان دفاع مقدس در موزه‌ی هنرهای معاصر اهواز در ادامه‌ی اجرای برنامه‌های جشنواره‌ی فرهنگی - هنری نکوداشت دفاع مقدس دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد.

به گزارش فرهنگ امروز  به نقل از ایسنا منطقه‌ی خوزستان، این آیین پس از برگزاری کارگاه عکاسی توسط محسن راستانی - عکاس خوزستانی - در تالار اجتماعات موزه‌ی هنرهای معاصر اهواز آغاز شد.

در این مراسم، منوچهر جوکار، مدیر امور اجرایی دانشگاه شهید چمران و دبیر اجرایی جشنواره‌ی فرهنگی - هنری نکوداشت هفته دفاع مقدس - گفت: تا کنون چهار فیلم سینمایی و 13 فیلم مستند و داستانی پخش شده‌اند و این برنامه تا 12 مهر ادامه خواهد داشت. همچنین دو نمایشگاه عکس برپا هستند. برنامه‌های دیگری مانند «شب منور» ویژه‌ی خاطره‌نگاران دفاع مقدس و «شب زیتون» ویژه‌ی مقاومت مردم فلسطین برگزار شده‌اند. این برنامه‌ها تا 12 مهرماه ادامه خواهند داشت. دو نمایش خیابانی نیز 10 و 12 مهرماه اجرا خواهند شد که تمام این برنامه‌ها با موضوع دفاع مقدس‌اند.

او اظهار کرد: برنامه‌ای برای نکوداشت شهیدعلی هاشمی شامگاه 12 مهرماه برگزار خواهد شد. برنامه‌ی امشب هم نکوداشت زحمات سه نفر از عکاسان دفاع مقدس است. آقای کیانوش عیاری هم در جمع ما است تا از مهرزاد ارشدی، جاسم غضبان‌پور و محسن راستانی که هنرمندان خوزستانی هستند، تقدیر کنیم.

سپس محسن راستانی - عکاس - گفت:‌ خوشحالم که بار دیگر به سرزمین مادریم پناه آورده‌ام. وقتی می‌خواهیم به این اصالت فکر کنیم، به وطن و سرزمین مادری فکر می‌کنیم. داستان عکاسی من از همین سرزمین آغاز شد و مانند هر جوانی به‌لحاظ عرق ملی می‌خواستم کمکی کنم که روبه عکاسی آوردم و تنها چیزی که در خاطرم بود، همان عکس‌های دوران کودکی است.

وی اظهار کرد: به این فکر می‌کردم که این عکس‌ها قشنگ‌تر شوند و وقتی دیدم، این تصاویر در دست پدرها و مادرها بوسه می‌خورند و خیلی‌ها جسد را رها می‌کردند و به عکس‌ها بوسه می‌زدند، متوجه شدم که چه کار بزرگی کردم و آخرین لبخند دنیای شهیدان را در عکس‌ها ثبت کردم. آن‌ها در عکس‌ها با آرامش و رضایت لبخند می‌زدند و به ما یاد‌ می‌دادند که در عکس‌ها بخندیم.

او ادامه داد:‌ خوشحالم که موضوع عکاسی برای ما سیب و گل و پروانه نبود، بلکه عکاسی از کسی بود که در فاصله‌ی نزدیک، تکه‌تکه می‌شد. من به گرفتن این عکس‌ها در خرمشهر معروف شدم و وقتی کسی به من می‌گفت، عکس فلانی را داری، تمام تنم می‌لرزید.

این عکاس دفاع مقدس بیان کرد:‌ ما درباره‌ی حسین فهمیده اطلاعات کمی داشتیم. فقط یک جمله‌ای داشت که جنگ را دگرگون کرد؛ اما درباره‌ی بهنام محمدی من کلی اسناد داشتم و فیلم و عکس گرفتم. صحنه‌ای از بهنام را در فیلمی که تهیه کردم، یادم هست که یک هفته قبل از آزادی خرمشهر از تلویزیون پخش شد و من نویدی دادم که ما این شهر را پس می‌گیریم. یادم هست حسین حقیقی از سینماگران که آن زمان مسوول تلویزیون ایران در جنگ بود، این فیلم را دید؛ اما هنوز تصویر و صدای آن تطبیق داده نشده و تدوین نشده بود و نمی‌شد آن را پخش کرد، ولی او گفت که این فیلم باید پخش شود. این فیلم تکه‌تکه بود و پر از تکان و برفک. من حس کردم این فیلم متعلق به میلیون‌ها سال آینده است و مال امروز نیست. جنس این برفک‌ها جوری بود که توهم عجیبی داشت.

راستانی اظهار کرد: ‌در این روزهای سال، دل ما بیشتر می‌گیرد، اما نه به‌خاطر رفقا و سنگرها و جبهه. آن زمان همه‌چیز حرمت داشت، اما امروز به این فکر می‌کنم که چرا این ارزش‌ها با نسل امروز رابطه برقرار نمی‌کنند. این ایثار و این جنگ عظیم، این همه آدم و جوان. ما از جوانی گذشتیم، اما چرا امروز در محاصره‌ی تکریم‌ها و تجلیل‌ها مانده و نتوانسته برای ما فضای اجتماعی درست، رفاه و نشاط ایجاد کند و الگوی اخلاقی را بیان کند.

راستانی گفت: من تأسف می‌خورم و حس می‌کنم که این ظلم بزرگی به دفاع مقدس، مدافعان و معتقدان به دفاع است و اگر کسی این‌ها را هشدار ندهد، ما این ارزش‌ها را از دست خواهیم داد. وقتی داستان جنگ را می‌بینیم و می‌بینیم که چه اتفاقی برای همه افتاد، متوجه می‌شویم که چه ظلم بزرگی شده است. نسل ما از این ارزش‌ها استفاده نکرده است. تصور می‌کنم رسانه‌ها و مسوولان نظام، این روزها با این تجلیل‌ها حجاب سنگینی بر همه‌ی این ارزش‌ها کشیده‌اند. ما انتظار داشتیم این ارزش‌ها به ما آزادی، نشاط و انرژی بیشتری بدهد.

وی با بیان این‌که تصور می‌کنم که ارزش‌های دفاع مقدس را باید از محاصره و مصادره‌ی یک عده خارج کرد، ادامه داد: این اسناد باید توسط نخبگان علمی ما تحت عنوان اسناد اجتماعی معاصر ایران شناسایی شوند. بابت این مدیا، جان‌ها و فرصت‌ها رفت. باید با انعطاف بیشتری تعریف شود و باید این روزها ظرفیت‌مان بیشتر شود. برای پاسخ‌گویی به پرسش‌ها قرار نیست ما فقط از افتخارات‌مان صحبت کنیم. افتخارات این نیست که من اشک شما را درآورم و بگویم چه روزهایی بود. این، بیشتر شبیه روضه‌خوانی است. بعد از این روضه‌خوانی چه اتفاقی در زندگی‌مان افتاد؟ واقعیت این است که این ارزش‌ها در فضای تجلیل‌ها و تکریم‌ها در حال از دست رفتن است.

این عکاس اظهار کرد: ‌ما مخاطبان ارزش‌های دفاع مقدس نیستیم، چون عادت کرده‌ایم به آن چیزی که برای ما آشنا است. این دگرگونی باید اتفاق بیفتد. این ارزش‌ها باید دست نخبگان ما بیفتد. ما باید برای این تکریم کنیم که نتایجی داشته باشد. باید برای دانشگاهیان و نخبگان علمی ما فرصتی به‌وجود آید تا با این ارزش‌ها آشنا شوند. این ارزش‌ها می‌تواند یک رشته‌ی تحصیلی باشد.

راستانی با اشاره به این‌که عکاس جنگ، بزرگ‌ترین سرمایه‌ی جنگ ایران است، اضافه کرد: برای این سرمایه، جان می‌رود. باید ظرفیت خود را بالا ببریم، بخصوص به رسانه‌ها اجازه دهیم سوال کنند که این جنگ چه عایدات و چه خساراتی داشت. امروز سرداران ما نباید فقط از افتخارات‌شان بگویند، بلکه باید این جسارت را داشته باشند که از اشتباه‌ها هم حرف بزنند. با شعار و با حس و گریه گرفتن از مردم نمی‌توان ارزش‌ها را بیان کرد.

سپس جاسم غضبان‌پور - عکاس - گفت: ما هیچ‌وقت به فکر این تکریم‌ها نبودیم، نه آن زمان که عکس می‌گرفتیم در جنگ و نه حالا. من همیشه می‌گویم بُرد برای آن‌هایی است که رفتند و نیستند و من جاسم غضبان‌پور یک بازنده‌ام که ماندم.

مهرزاد ارشدی - عکاس - نیز پس از پخش مستندی درباره‌ی او و آثارش در دفاع مقدس، اظهار کرد: در انقلاب تنها کسی بودم که در درگیری‌های انقلاب، عکاسی کردم و بعد از آن درگیر کارهای فرهنگی بودم تا در محاصره‌ی آبادان، ارتش عراق در چهلمین روز جنگ، سنگین‌ترین شکست خود را توسط مردم آبادان متحمل شد. دوباره حس در درونم حرکت و احساس کردم باید در آینده، حرفی برای گفتن داشته باشیم و تا پایان جنگ عکاسی کردم.

وی ادامه داد: فضای زندگی مردم و فضای زندگی زیر آتش قطعا یکی از جذاب‌ترین لحظات زندگی در آن زمان بود. جنگ چهره‌ی زشت و زیبا دارد. چهره‌ی زشت، همان تجاوز و کشتار است و چهره‌ی زیبا، دفاع است. همان که مردم از خانه، کاشانه‌، ناموس، میراث و همه‌چیزشان دفاع می‌کنند و ‌آن‌قدر زیبا است که صحنه‌هایی را به یادگار می‌گذارد.

او اظهار کرد: خوشحالم که بعد از 30 سال در استان خودمان صدای‌مان کردند و گفتند حالت چطور است. تمام بچه‌های استان که در سطح ملی کار کرده‌اند، دل شکسته‌اند، چراکه تمام استان‌ها آن‌ها را دعوت می‌کنند، اما ما در سرزمین خودمان غریب‌ایم. یک گسست بزرگ فرهنگی بعد از جنگ در استان خوزستان ایجاد شد. به‌خاطر ندانم‌کاری‌ها، کوته‌فکری‌ها و کوچک بودن بعضی از دست‌اندکاران فرهنگی این گسست ایجاد شد.

این عکاس دفاع مقدس بیان کرد: ‌امروز پیشکسوتان و نیروهای جوان، یا با هم ارتباطی ندارند یا ارتباط بسیار کمی دارند. این گسست باعث شد نتوانیم این کار را بکنیم، هرچند انتقاداتی هم کردیم و بعضی‌ها تحمل‌مان ‌نکردند.

ارشدی افزود: امیدوارم روزی استان ما از این خواب غفلت بیدار شود و سرمایه‌های بزرگی را که در کشور دارد، به استان متصل کند. این تجاربی که خوزستانی‌ها چه در سطح ملی و چه فراملی دارند، می‌تواند استان ما را حداقل در بخش فرهنگی به سطح قابل قبولی برساند. مراسم امروز را به فال نیک می‌گیریم و امیدواریم روزی به خوزستان بیاییم و ببینیم که بچه‌ها قدرتمند، پیشکسوت و دارای دانش بالای هنری در استان هستند و دست بچه‌های جوان را می‌گیرند.

نظر شما