شناسهٔ خبر: 23189 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«زندگینامه باستانی‌پاریزی» منتشر شد

«زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی استاد دکتر محمدابراهیم باستانی‌پاریزی» عنوان کتابی است که انجمن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر کرده است. در این کتاب گوشه‌هایی از زندگی و سبک تاریخ‌نویسی زنده‌یاد باستانی‌پاریزی گردآوری شده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ مطالب کتاب «زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی استاد دکتر محمدابراهیم باستانی‌پاریزی» از سوی افرادی چون توفیق سبحانی (تنها یکی به قله تاریخ می‌رسد)، احمد اشرفی‌زاده (معمای تجلیل)، حسن امین‌لو (یک پیشنهاد هوشمندانه از مرحوم استاد دکتر باستانی پاریزی)، هادی سودبخش(مرگ چنین خواجه نه کاری است خرد)، سحر وحدتی حسینیان و علی‌اشرف مجتهد شبستری (محمدابراهیم باستانی‌پاریزی فرهاد بیستون تاریخ)، اقدس کاظمی (افتخار ملک ایران)، احمد منعمیان (در انجمن طنین صدایت هنوز هست)، حمیده باستانی‌پاریزی، دختر استاد (دریای ادوار)، سید طه مرقاتی خویی (یاد یاران خویی از زبان دکتر باستانی پاریزی)، حمید باستانی‌پاریزی، پسر استاد (محیط رشد پدر) نوشته‌ شده است.

همچنین نوشتارهایی از مرحوم محمدابراهیم باستانی‌پاریزی با عناوین «سخنی چند در پیرامون اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی»، «محتسب که بوده است» و «مشیرالدوله و ایران باستان» منعکس شده‌اند. در صفحات پایانی کتاب نیز فهرستی از آثار، اسناد و عکس‌های زنده‌یاد دکتر محمدابراهیم باستانی‌پاریزی آمده است.

توفیق سبحانی در نوشتاری درباره آن مرحوم نوشته است: «زنده‌یاد دکتر محمدابراهیم باستانی‌پاریزی چنان سخن آغاز می‌کرد که شنونده پس از شنیدن یکی دو جمله، از ابتدای سخنرانی ایشان، دیگر نمی‌توانست ـ ولو کاری ضروری داشت ـ دنباله مطلب را رها کند. نوشته‌های ایشان هم خواننده را از همان آغاز مسحور می‌کرد. گمان نمی‌کنم در کشور ما فردی باسواد باشد که در عمر خود لااقل چند مقاله یا چند کتاب از باستانی نخوانده باشد. آنان که از نزدیک با ایشان آشنا بودند، گوش به زنگ یا چشم به ویترین کتابفروشی‌ها بودند که کتابی جدید از آن مرحوم را بگیرند و با احساس لذت مطالعه کنند.»

در نوشته‌ای که مرحوم باستانی با عنوان «مشیرالدوله و ایران باستان» در زمان قید حیات خود نوشته بود، نظر وی را درباره مرحوم پیرنیا، از مورخان مطرح ایرانی چنین می‌خوانیم: «ترتیب کار مرحوم پیرنیا بدین وجه بود که ابتدا موضوع مورد بحث را از منابع مهم خارجی ترجمه می‌کرد و اقوال مختلف را با هم می‌سنجید و با آثار و کتیبه‌ها و احیاناً منابع داخلی مطابقه و مقایسه می‌کرد و سپس با انشاء و سبک مخصوص خود تحریر می‌نمود و آنگاه پاکنویس می‌کرد و سپس با فضلای محقق در باب آن مشورت می‌نمود. از آن پس مطالب به چاپخانه فرستاده می‌شد، و چون وسواس بیش از حد در مورد ضبط و ثبت اسامی خاص و اِعراب و حرکات آن و صحت جملات داشت، نمونه‌های چاپخانه را که آقای مهدی اکباتانی دیده بود باز به چند بار شخصاً رسیدگی و مطابقه می‌کرد و اجازه چاپ می‌داد؛ شاید بتوان ادعا کرد که به تناسب امور مطبوعاتی در ایران جلد اول و دوم ایران باستان، کم‌غلط‌ترین کتب تحقیقی باشد که در نیم قرن اخیر به چاپ رسیده است.»

همچنین نوشته‌ای از حمید باستانی‌پاریزی، درباره محیط رشد پدرش در این کتاب منعکس شده است: «پدر بزرگم، مرحوم حاج آخوند، بزرگ‌تر، امین و قاضی ده پاریز بود و بسیاری از مشکلات و گرفتاری‌ها با ریش‌سفیدی او حل می‌شد. وضعیت خاص پاریز و خوش ‌سخنی و خوش قلمی حاج آخوند، او را میزبان میهمانان نامداری از مرکز و دیگر شهرستان‌ها می‌کرد. حاج آخوند واعظی باسواد، خوش صحبت، شاعر، اهل مطالعه و با حافظه قوی بود که پدرم بارها به محفوظات و حضور ذهن او غبطه می‌خورد.

محیط طبیعی پاریز و زیبایی‌های آن، به خصوص در زمان کودکی و نوجوانی و دوره «عالم بی‌خبری و جاهلی» تاثیر زیادی بر پدر داشت. دوره‌ای که پدر پس از گذشت هشتاد و اندی سال یاد آن را با شعر «می‌دود کوه» ژاله اصفهانی زنده می‌داشت. محیطی که باغداران و کشاورزان و چارپادارانش پس از هر سفر به شهرهای اطراف، داستان‌های شیرین و تلخ از راه و راهزن و ... را برای دیگران نقل می‌کردند و قصه‌گویی شبانه مادربزرگ‌ها ذهن کوچک‌ترها را از موضوعات عجیب پر می‌کرد.»

چاپ نخست کتاب «زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی استاد دکتر محمدابراهیم باستانی‌پاریزی» در ۲۵۶ صفحه، شمارگان یک هزار نسخه و بهای ۱۰ هزار تومان از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی چاپ و منتشر شده است.

نظر شما