شناسهٔ خبر: 25112 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

مدیران فرهنگی و حرکت در میدان مین!

محسن حدادی، نویسنده و ناشر در این یادداشت به برخی آفت های نشر کتب دفاع مقدس در کشور اشاره کرده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محسن حدادی در یادداشتی نوشت: جشن‌ها و جشن‌واره‌های فرهنگی زیادی در حوزه کتاب در کشورمان برگزار می‌شود اما نکته جالب و مشترک در خصوص همه این جشنواره‌ها، ورودی بالا و خروجی پایین است! به این معنا که کنفرانس‌های مطبوعاتی آغازین یک جشنواره با اعلام اعداد و رقم‌های نجومی و امیدوار کننده همراه است اما در پایان جشنواره یا اصولا در بخش‌های مختلف، برگزیده وجود ندارد و یا در بیانیه هیئت داوران با ابراز تاسفی غم‌بار، توضیح داده شده که کتاب‌های خوب کمی را دیدیم و حال و روز نشر خوب نیست و مسئولان توجه کنند و...این طوری می‌شود که تناقض بزرگ «تولید بالا»، کیفیت پایین خودش را نشان می‌دهد.

به عنوان مثال، در حوزه دفاع مقدس، جایی که بسیاری معتقدند دوران خوبی را سپری می‌کنیم و وضعیت‌مان‌ نسبت به حوزه «انقلاب» عالی است، آمار تولید در این حوزه، بسیار چشم‌گیر است وقتی از نزدیک با این حجم تولیدات که بالغ بر ۹۰درصد آن را دولتی‌ها و نهادهای فرهنگی وابسته به برخی ارگان‌های نظامی تولید می‌کنند، ملاقات می‌کنیم، گاه آنقدر ناراحت و غمگین می‌شویم که باورمان نمی‌آید بعد از گذشت ۲۰سال از جنگ تحمیلی، خروجی ما در حوزه ادبیات مکتوب، نه تنها پخته‌تر نشده بلکه به شدت سطحی‌تر و کلیشه‌ای‌تر شده است.

همین چند روز قبل دبیر شانزدهمین دوره جایزه كتاب سال دفاع مقدس اعلام کرد در سه سال گذشته ۲۵۰۰ عنوان کتاب در این حوزه منتشر و روانه بازار نشر شده است اما چند عنوان کتاب در سه سال گذشته در ذهن مردم باقی مانده و توانسته به قفسه کتابخانه های مردم راه یابد؟ مطمئنا بیش از ۲۰ عنوان نیست!
علت چیست؟ در بخش زندگی‌نامه‌های داستانی که گویا بعد از خاطره‌نویسی، بیشترین حجم تولید را دارد، و گاه به لطف بودجه‌های دولتی و خاص در کنار برگزاری هر کنگره‌ای به صورت فله‌ای تولید و عرضه می‌شود، بعد از مرور یک دوره کامل از یک مجموعه، می‌توان ۲۰ جلد کتاب را در ۴پاراگراف ثابت خلاصه کرد. یعنی یک کلیشه خاص، از یک عده افراد خاص که یا نویسنده حرفه‌ای نیستند و یا نویسنده حرفه‌ای این‌گونه تولید آثار سفارشی هستند و هر ماه دو کتاب منتشر می‌کنند، در تعداد انبوهی از کتاب‌ها تکرار شده است.
 
این نکته‌ای است که بدون شک به خاستگاه تولید یک اثر هم باز می‌گردد، وقتی تراوشات ذهنی نویسنده و یا هنرمند به خلق یک اثر نپردازد و سفارش و تاکید یک مدیر یا نهاد عامل اصلی تولید باشد، اصولا نباید توقع خاصی از محصول نهایی داشت.

احساس تکلیف برخی نهادهای بی‌ربط و گاه باربط این حوزه که خود را موظف می‌دانند به هر جهت و با هر بهانه‌ای دست به تولید، آنهم تولید انبوه(!) بزنند، به شدت بر ماندگاری این آثار تاثیر گذاشته است. مشخص است در مسیر تولیدی که نه خط تولید آماده دارد و نه کارشناسان و کارگران کارآزموده‌، محصول نهایی که دست بر قضا بر کمیت آن به شدت تاکید می‌شود، چیزی نیست جز ابزاری برای قوس قفسه‌های مدیریتی و قطور شدن پوشه‌های بیلان کاری.

آفت و آسیبی که امروز چون موریانه بر جان کم‌‌جان ادبیات دفاع مقدس افتاده است؛ سفارشی‌نویسی و سفارشی‌کاری است. مضاف بر اینکه سایه سنگین «خاطره نویسی» اغلب حوزه‌های ادبی مربوط به دفاع مقدس را تحت‌الشعاع قرار داده و اکثر آثار تولید شده در این عرصه بیش و پیش از آنکه قالب‌های رمان، داستان، داستان کوتاه و...را برای فرم خود انتخاب کنند، خاطراتی هستند که گاه شاخ‌وبرگ‌هایی آنها را حجیم کرده است.

همچنین متاسفانه نگاه «نهادمحور» و همچنین برخی سیاسی‌کاری‌ها و سیاست‌بازی‌ها، روند تولید آثار خلاقه را نیز تحت تاثیر قرار داده به طوری که با اغماض از خاطره‌نگاری در آثار داستانی، کلیشه‌پردازی و نگاه سیاسی منطبق با نهاد سفارش دهنده و یا نهادهای حمایتی و نظارتی در کنار برخی اتفاقات تاریخی معاصر، آثار تولید شده را از لحاظ مضمون و پرداخت داستانی، ضعیف کرده است.
 
به نظر می‌رسد، انتشار وسیع اسناد مربوط به جنگ تحمیلی، و اجازه مانور در حوزه‌های مختلف بدون نگرانی از برخی تنگ‌نظری‌ها و اعمال سلیقه‌ها، می‌تواند به بهتر شدن اوضاع کمک کند این البته جدای از نگاه کلان مدیریتی در بحث شناسایی و پرورش استعدادهاست.
البته باید امیدوار بود نهادهای مختلفی که از سر دلسوزی، خاکریز مقدس فرهنگی را برای فعالیت انتخاب کرده‌اند از ترافیک آثار سطحی و زینتی خارج شوند و مسئولان ارشد فرهنگی هم هشیار باشند که در هوای غبارآلود این آمار و ارقام، ره گم نکنند و از این میدان مین «آمار» بالا و «مخاطب پایین» به سلامت عبور کنند چرا که اعداد همیشه بهترین راه برای سنجش عیار یک مدیر و فعالیت فرهنگی‌اش نیست.

نظر شما