شناسهٔ خبر: 31272 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

شاعرانگی پنهان در پس کلمه‌ها

مجموعه شعر «مرثیه برای یک موش تنها یا روزگارهای اضافه» دارای مضامین عاشقانه‌ای دست یافتنی و حکایت‌های عاشقانه‌ای است که به شعر درآمده است اما «رو به رو در سه پرده» بیشتر به بازی‌های زبانی می‌پردازد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ مجموعه شعر «مرثیه برای یک موش تنها یا روزگارهای اضافه» دارای روایت‌هایی داستانی است که به شعر کشیده شده. این حکایت‌ها حکایت‌هایی است دست یافتنی و شاعر به هیچ وجه سعی ندارد که با به اصطلاح غامض گویی کار روایت عاشقانه خود را پیچیده و پر ابهام کند.
 
در شعرهای این مجموعه شاعر با عاشقانه‌هایی که خود می‌سراید به نوعی شوخی دارد و این شوخی را در قالب شعر سپید خود ابراز می‌کند. در یکی از این شعرها می‌خوانیم:
«لام تا کام دراز کشیده به نظر می‌رسد که مرده‌ایی
نور ماه توی گودی دهانت افتاده
توی یک چشمت باز و معلوم نیست به چه سمتی مرده‌ایی
خاطره یک روز آفتابی در چشمت جا مانده است
و ردیفی از مورچه‌ها کنار گوش چپت راه می‌روند
-حالا ببین که هوا خیلی هم آفتابی نیست
و حالا می‌بینم که هوا خیلی هم آفتابی نیست
دارم به ناخن‌هایت فکر می‌کنم
و عجیب این‌ که هنوز دارند رشد می‌کنند
-این یعنی هنوز نمی‌خواهم بروم یک چیزی هست
به نظر می‌رسد هنوز نمی خواهی بروی یک چیزی هست
حالا مسیر مورچه‌ها عوض شده
نور ماه مایل شده به گوشواره‌ات می‌خورد برق می‌زند می‌تابد
من مجبور می‌شوم گوشم را روی قلبت بگذارم یا نگذارم؟!
مجبور می‌شوم به بادی نگاه کنم که لای موهایت تکان می‌خورد
عجیب این که هنوز دارند رشد می‌کنند موهایت
سعی می‌کنم جسد را جابه‌جا کنم
لب بالاییت تکان می‌خورد من فکر می‌کنم که خندیده‌ایی
-اما حالا دست کم ده بار است!
اما حالا دست کم ده بار است که مرده‌ایی
و من لااقل هر شب به ماه شلیک کرده‌ام»
 
اما همان‌طور که گفته شد مجموعه شعر «رو به رو در سه پرده» بیشتر به بازی‌های زبانی روی می‌آورد. محمد حسن مرتجا در این مجموعه به بازی‌هایی روی آورده که بیشتر خواست شاعر است و البته برای خواننده به نوعی شاید تکراری است.
 
در آغاز یکی از شعرهای این مجموعه با عنوان «از در گرفته درها...» می‌خوانیم:
«با کلمه، تیر در هوا... در خلاص می‌زنیم
با درگرفته درها، در درد، در دوا، در یا حبیبی که دور، می‌زنیم
از تلویزیون که ستون دود... فلفل... سیگار
که هوایی که پاتک می‌زنیم
برای کلمه... نفس... تو
آه همواره
با دو سه سطر آزاد، این شب پر تشویش را بگو
تا کجا، تا کجا، می‌زنند؟
......
......»
 
البته شاعر در این سطرها با کاربرد کلمه‌هایی مانند سیگار و دود و تلویزیون و فلفل می‌خواهد خاطره‌هایی را به یاد آورد. یعنی در واقع شاعر با کاربرد کلمه‌ها سعی در ایجاد مفاهیم دارد که البته از شاعرانگی دور می‌شود و بیشتر به نوعی شاعرانگی پنهان شبیه است.
 
مجموعه شعرهای «مرثیه برای یک موش تنها یا روزگارهای اضافه» سروده پژمان قانون و «رو به رو در سه پرده» سروده محمد حسن مرتجا در شمارگان هزار نسخه به ترتیب به قیمت پنج هزار و ۵۰۰ و هشت هزار تومان زمستان سال گذشته از سوی مؤسسه انتشاراتی بوتیمار راهی بازار کتاب شده است.

نظر شما