شناسهٔ خبر: 31569 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

برگزاری روز سعدی در دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای

به مناسبت بزرگداشت سعدی شیرازی سه‌شنبه اول اردیبهشت ، بخش زبان وادبیات فارسی دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای مراسمی به مناسبت بزرگداشت سعدی شیرازی درمحل اتاق ایرانشناسی برگزارکرد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اطلاعات؛ به مناسبت بزرگداشت سعدی شیرازی سه‌شنبه اول اردیبهشت ، بخش زبان وادبیات فارسی دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای مراسمی به مناسبت بزرگداشت سعدی شیرازی درمحل اتاق ایرانشناسی برگزارکرد.
دکتر «چنگ تونگ»، رییس دانشکده تحقیقات آسیا و آفریقای دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای، دکتر رضایی، استاد ایرانی بخش زبان فارسی، بهنام آزاد، وابستگی فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در شانگهای، ودانشجویان بخش زبان فارسی دراین مراسم حضورداشتند.
درابتدا، نماینده‌ای ازدانشجویان سال چهارم رشته زبان و ادبیات فارسی مقاله‌ای درباره زندگی و آثار سعدی شیرازی ارائه کرد ، پس از آن یکی از دانشجویان سال اول شعر «بنی‌آدم» سعدی را به زبان چینی توضیح داد.
بعد از آن همه دانشجویان سال چهارم باهم یکی ازغزلیات سعدی را با مطلع «به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست» به صورت سرود خواندند.
درادامه مراسم،آقای دکتر رضایی درخصوص زندگی،شخصیت، آثارسعدی شیرازی، انسان در ادبیات فارسی و جایگاه انسان در نظر سعدی به ایراد سخن پرداخت و گفت:اول اردیبهشت از آن رو به عنوان روز بزرگداشت سعدی نام نهاده شده است ،وی چنان که خود اشاره می‌کند در اول این ماه ، فصلی از گستان اتفاق بیاض افتاده:
اول اردیبهشت ماه جلالی
بلبل گوینده بر منابر قضبان
بر گل سرخ از نم اوفتاده لآلی
همچو عرق بر عذار شاهد غضبان
به هر روی کسانی چون سعدی‌، مولوی حافظ و … دیگر متعلق به جای خاصی نیستند‌، بلکه به دلیل اندیشه گسترده و عمیقشان ، به همه انسانها تعلق دارند.
وی درباره نگاه ویژه سعدی به انسان گفت: اگر بخواهیم در آثار فارسیانه نگرشهایی را که پیرامون انسان بوده دسته بندی کنیم، می توانیم به سه گونه انسان در چنین آثاری قائل شویم:
الف) انسان آسمانی: منظور از چنین انسانی همان است که بیشتر در آثار عرفانی با آن مواجه هستیم ، چنین انسانی گویا بعد خاکی و زمینی ندارد هرچه هست، همه ملکوتی و فرازمینی است.
ب) مقام عدل انسانی: به قول استاد دکتر پورنامداریان ، منظور از مقام عدل انسانی، انسان بدان گونه است که خداوند آفریده است، چنین انسانی هم جنبه فرشته خویی و ملکی دارد، هم جنبه نفسانی، هم آسمانی است و هم زمینی، باز به قول استاد می توان این انسان را در وجود پیر مغان که حافظ ترسیم کرده مشاهده کرد، به گونه‌ای جمع اضداد است ؛ از طرفی پیر است و بر اساس مصطلحات صوفیه اهل دیانت است و این جنبه مشعر بر جنبه های نیک وی است‌، و از سویی مغ است که نمی تواند پیوندی با یکتاپرستی داشته باشد.
ج) انسان اجتماعی: سومین گونه انسان در این آثار می تواند انسان اجتماعی باشد؛معتقدم انسانی که سعدی از آن سخن می گوید نه انسان کاملا آسمانی است و نه مقام عدل انسانی، انسانی است که ابعاد اجتماعی او بر هر جنبه دیگر رجحان دارد، چنین انسانی نه دائم در پی برشدن به آسمان است و نه انسانی است که زمانی ( دست کم در ظاهر) اهل مسجد باشد و دیگر وقت اهل میخانه، حتی نمی توان گفت این انسان اهل خطر کردن است.
چنین انسانی از دید سعدی وظیفه ای جز همیاری و تعامل اجتماعی ندارد، البته با حفظ نام نیک.
سعدی از زبان صاحبدل یعنی کسی که خانقاه را ترک کرده و مدرسه را بر آن رجحان داده، می گوید اهل مدرسه بر خانقاهیان رجحان دارند، برای اینکه اهل خانقاه در فکر اینند که گلیم خویش را از آب برگیرند در حالیکه به قول صاحبدل اهل مدرسه به فکر دیگران هستند‌؛ یعنی نجات غریق:
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را؟
گفت آن گلیم خویش بدر می برد ز موج
وین جهد می کند که بگیرد غریق را
به هر روی چنین انسانی تابع شرایط اجتماعی است و تلاش می‌کند وجاهت اجتماعی خویش را نگاه دارد، انسان سعدی آبروی خویش را در گرو چیزی نمی‌گذارد، زیرا هیچ انسان اجتماعی عادی، بدنامی را دوست ندارد، او خوشنامی را بر هر چیزی رجحان می‌دهد، شاید بی راه نباشد اگر بگویم هم از این رو است که سعدی این قدر بر نام تکیه می‌کند و خوشنامی را دوست دارد، «مرد نکونام» همان آدم عادی اجتماعی است که از بدنامی می گریزد.

نظر شما