شناسهٔ خبر: 33620 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

بدون کپی‌رایت، ما را جدی نمی‌گیرند

حسین سناپور با اشاره به این‌که تا وقتی به قانون کپی‌رایت نپیوسته‌ایم ما را جدی نمی‌گیرند، از تاثیر منفی این موضوع بر نشر کشور سخن گفت.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ حسین سناپور درباره سود و زیان پیوستن به قانون کپی‌رایت برای نشر کشور گفت: به صراحت باید گفت رعایت نکردن کپی‌رایت یک نوع دزدی است و رعایت نکردن آن برای صنعت نشر کشور کاملا اثر منفی دارد. با رعایت نکردن این قانون ما حق مولفان و ناشران خارجی را پایمال می‌کنیم و سپس تبعات آن را هم متحمل می‌شویم. قانونی و اخلاقی رفتار کردن ممکن است فعلا و تا حدی هزینه‌های مالی برای نشر ما داشته باشد، اما در نهایت به نفع ماست. اما حتا اگر درنهایت هم فعلا به نفع‌مان نباشد، باز این دلیل نمی‌شود که حقوق صاحبان اصلی اثر را نادیده بگیریم.

او در جواب افرادی که معتقدند با توجه به حجم زیاد آثاری که از سوی مترجمان ایرانی و بدون رعایت حق مولف در ایران ترجمه و منتشر می‌شوند به نفع ماست که به قانون کپی‌رایت نپیوندیم، گفت: بله، اگر ما به فروشگاهی برویم و کالایی برداریم و پول آن را نپردازیم ممکن است از نظر اقتصادی به نفع ما باشد؛ اما تکلیف اخلاق چه می‌شود؟ این کار بی‌شک دزدی است. به نفع ماست که هم به اخلاق و هم قوانین بین‌المللی حقوق مولف احترام بگذاریم، حتی اگر مجبور باشیم مقداری پول خرج کنیم و حق ترجمه و کپی‌رایت را بخریم.

سناپور در ادامه درباره‌ این‌که برخی از ناشران معتقدند می‌توان با مکاتبه با نویسنده و ناشران خارجی از آن‌ها اجازه ترجمه و انتشار آثارشان در ایران را گرفت و این خیلی نیازی به پیوستن به قانون کپی‌رایت ندارد، اظهار کرد: در مورد کتاب‌هایی که زمان رعایت کپی‌رایت آن‌ها گذشته است، هیچ فرقی نمی‌کند ناشر و مترجم با طرف خارجی تماس بگیرد. بحث بر سر آثار کسانی است که باید طبق قانون حق آن‌ها را پرداخت. در این‌جا به نظرم این کافی نیست که پنج یا ۱۰ مترجم یا ناشر به صورت استثنا با ناشر و مولفی تماس بگیرند و اجازه ترجمه و نشر کتاب او را بگیرند. پس بقیه‌ مترجمان و ناشران چه می‌شوند؟ این که فقط تعدادی این اجازه را بگیرند که رابطه‌ نشر ما با نشرهای دیگر را تغییر نمی‌دهد. نگاه آن‌ها به ما در این‌صورت همچنان کشوری خواهد بود که قوانین بین‌المللی را در نظر نمی‌گیرد و بی‌اجازه‌ صاحبان اثر کارشان را منتشر می‌کند. ما باید وضعیت کلی را عوض کنیم و با پیوستن به قوانین بین‌المللی سعی کنیم نگاه ناشران خارجی را نسبت به وضعیت نشر کشورمان تغییر دهیم.

او گفت: استثنائات درباره‌ مترجمان ما، که برای ترجمه‌شان از طرف خارجی اجازه می‌گیرند، حتی به ۱۰ مورد هم نمی‌رسد. حتی تعداد ناشرانی که به واسطه مکاتبه و تماس با ناشر و مولف خارجی اقدام به چاپ اثری می‌کنند، گمان نمی‌کنم به پنج تا هم برسد. ضمن این‌که این نپیوستن به معاهده‌ کپی‌رایت به ضرر همین چند ناشری است که این قانون را رعایت می‌کنند. چون این ناشر برای کتابی پولی پرداخت می‌کند و کپی‌رایت آن را می‌خرد، ولی ممکن است ناشر دیگری بدون پرداخت این پول، ترجمه دیگری از همین کتاب ارائه دهد. پس ناشری که برای گرفتن کپی‌رایت یک کتاب اقدام کرده، متضرر می‌شود. به نظرم روشن است که باید مترجم و ناشر حق و حقوق مولف را رعایت کند. بنابراین معتقدم ما باید به قانون کپی‌رایت بپیوندیدم تا در چشم کشور‌های دیگر یک کشور قانونمند به حساب بیاییم، نه کشوری که به قوانین بین‌المللی بی‌اعتناست.

او همچنین در پاسخ به اثرات منفی نپیوستن به قانون کپی‌رایت برای آثار تالیفی نویسندگان ایرانی و معرفی نشدن این آثار در خارج از کشور اظهار کرد: از ناشران خودمان شنیده‌ام تا وقتی به قانون کپی‌رایت نپیوسته‌ایم خارجی‌ها ما را جدی نمی‌گیرند و به همین خاطر اغلب آن‌ها با ناشران ما طرف حساب نمی‌شوند. مواردی هم که این اتفاق افتاده و حاضر شده‌اند کپی‌رایت بخرند کم است و استثنا بوده است. صرف‌نظر از استثناها، این مسئله نشان می‌دهد که نگاه خارجی‌ها نسبت به ما یک نگاه منفی است.

سناپور ادامه داد: ما اول باید به قانون کپی‌رایت بپیوندیدم، بعد در نمایشگاه‌های کتاب خارجی شرکت کنیم تا بتوانیم از یک موضع درست با طرف خارجی گفت‌وگو کنیم. اگر در یک رابطه درست قرار بگیریم آن وقت ناشران خارجی به کتاب‌های تالیفی ما به‌طور جدی توجه می‌کنند و آن وقت تازه معلوم می‌شود که واقعا آیا کتابی برای عرضه به کشورهای دیگر داریم یا نه. فکر می‌کنم تکیه دوستانی که مخالف پیوستن به قوانین بین‌المللی‌اند به استثناهاست، چون بعضی‌ ناشران یا نویسنده‌گان توانسته‌اند کپی‌رایت اثرشان را بفروشند و حالا فکر می‌کنند که این کار غیرممکن نیست. بله، غیرممکن نیست، اما به هر حال خارج از روال عادی این حرفه است و اگر مثلا ۱۰ آژانس یا ناشر حاضر شده‌اند کپی‌رایت کتاب‌های ایرانی را بخرند، در عوض آژانس‌ها و ناشران بی‌شماری حاضر به این کار نیستند. به دلایل بسیار جریان کلی نشر ما باید وارد روابط قانون‌مند شود. در آن صورت فکر می‌کنم هم امکان این‌که کتاب‌های داخلی خودمان نیز ترجمه شود و خارج از مرزهای ایران مورد توجه قرار گیرد بیش‌تر است، و هم این‌که بسیاری از مسائل نشرمان حل می‌شود، از جمله ترجمه‌های متعدد و بی‌حساب و کتاب و عجولانه و بی‌دقت از یک اثر. ما باید هزینه‌های پیوستن به معاهده‌ کپی‌رایت را بپردازیم تا سپس بتوانیم از منافع آن هم سود ببریم.

این نویسنده در پاسخ به این‌که گفته می‌شود معرفی نشدن آثار نویسندگان ایرانی در خارج از ایران به قانون کپی‌رایت ربطی ندارد و به این موضوع برمی‌گردد که اساسا آثار نویسندگان ایرانی در خارج از کشور حرفی برای گفتن ندارند، توضیح داد: ما چه حرفی برای گفتن داشته باشیم چه نداشته باشیم، ابتدا باید روابطمان را قانون‌مند کنیم. اگر این اتفاق رخ داد، آن وقت معلوم می‌شود که ما حرفی برای گفتن داریم یا نه. به نظرم این حرف که گفته می‌شود ما حرفی برای گفتن در دنیا نداریم نیز بیش‌تر از نظرات شخصی افراد نشات می‌گیرد. این به نگاه برخی دوستان برمی‌گردد که ممکن است نسبت به کتاب‌های داخلی یا حتی برخی از کتاب‌های خارجی رویکرد منفی یا مثبت داشته باشند. نظر شخصی منفی یا مثبت من یا دوستان دیگر نمی‌تواند ملاک باشد. بنابراین فکر می‌کنم مقداری از این مقایسه‌ها که ما حرفی برای گفتن در خارج از ایران داریم یا نه، شخصی است و گفتنش مشکلی را حل نمی‌کند. قضیه وقتی روشن می‌شود که ما روابط کاری قانون‌مندی با ناشران و آژانس‌های خارجی داشته باشیم و بعد ببینیم آن‌ها در این‌باره چه فکر می‌کنند و آیا تمایلی به کتاب‌های ما نشان می‌دهند یا نه.

سناپور با بیان این‌که باید جلوی دزدی حق مولف و ناشر خارجی گرفته شود، به موضوع انتشار حجم بسیار بالای آثار ترجمه‌ای از سوی ناشران داخلی با توجه به آسان بودن آن اشاره کرد و گفت: در واقع ناشران ما در مقابل دریای بیکرانی از کتاب‌های خارجی قرار گرفته‌اند و بدیهی است که دل‌شان می‌خواهد بدون حساب و کتاب از این دریا استفاده کنند. اما یادشان می‌رود به هرحال این کار دزدی است. چون این کار فعلا یک عرف است و همه انجام می‌دهند و به همین دلیل ترجمه آثار خارجی بدون رعایت حق و حقوق مولف خارجی برای کسی منعی ندارد و ناشر احتیاجی به رعایت قوانین سخت‌ بین‌المللی نمی‌بیند.

سناپور اضافه کرد: خود این قضیه سهل‌الوصول بودن ترجمه و نشر کتاب‌های خارجی باعث شده جریان ورود و خروج کتاب در ایران عملا یک‌طرفه و صد به یک باشد؛ به طوری‌که در حال حاضر در خوشبینانه‌ترین حالت اگر ۱۰۰ کتاب خارجی به فارسی ترجمه می‌شود شاید تنها یک کتاب فارسی به زبان‌های خارجی ترجمه شود، در صورتی که اگر تابع قوانین بین‌المللی بودیم شاید این رقم ۱۰ به یک می‌شد. به همین خاطر الان جریان اصلی نشر کشور از سوی کشورهای خارجی به طرف کشور ما است، که البته بخشی از آن طبیعی است، اما ما می‌توانیم با پیوستن به قانون کپی‌رایت تا حدی بر روی این جریان تاثیر بگذاریم.

او درباره کم‌کاری فعالیت ناشران برای عرضه آثار نویسندگان داخلی به واسطه حضور در نمایشگاه‌های خارجی و ایجاد تعامل با ناشران بین‌المللی بیان کرد: شنیده‌ام برخی از ناشران بزرگ ایرانی فعالیت‌هایی در زمینه معرفی و فروش کتاب‌های نویسندگان ایرانی انجام می‌دهند. مثلا در نمایشگاه‌های خارجی کتاب شرکت می‌کنند، کاتالوگی از آثار تهیه می‌کنند و سعی می‌کنند کتابی را بفروشند. ولی باز هم واقعیت این است که چون ما تابع قوانین بین‌المللی کپی‌رایت نیستیم خیلی جدی گرفته نمی‌شویم. خود این مساله باعث شده به مرور تمایل این ناشران نیز برای حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی کمتر شود، در صورتی که اگر تابع این قوانین بین‌المللی بودیم احتمالا ناشران داخلی حضور در نمایشگاه‌های خارجی را جدی‌تر می‌گرفتند و خارجی‌ها نیز ممکن بود کتاب‌های بیش‌تری از ما بخرند. خود این مساله نیز کمک می‌کرد که ناشران ایرانی تمایل بیش‌تری برای حضور و فعالیت در عرصه نشر بین‌الملل داشته باشد.

سناپور در پایان با بیان این‌که نشر ما پر شده از ناشرانی که تکیه آن‌ها بر ترجمه است، گفت: متاسفانه در حال حاضر بسیاری از ناشران ما غیرحرفه‌ای هستند. نگاه آن‌ها فقط به بازار داخلی است و به آثار تالیفی داخلی توجه نمی‌کنند، چون تولیدات داخلی برای آن‌ها دردسر دارد. بنابراین شاهدیم که بیش از ۹۰ درصد کارهای ناشران داخلی ترجمه‌ای است. خب طبیعی است که در این صورت دیگر در نمایشگاه‌های خارجی حرفی برای گفتن ندارند.

نظر شما