شناسهٔ خبر: 35262 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کودکان به مثابه متخصصان اجرای آیین

آنچه که امروزه در یک دهه اخیز در فضاهای مناسکی کلیدی (دهه محرم،‌شبهای احیاء و...) رخ داده،‌حضور کودکان به عنوان مداح است. این مساله نه در هیات های حاشیه ای، بلکه در هیات های محوری و به وسیله مداحان مطرح و معروف انجام شده و گاه فرزندان دلبند این مداحان بزرگ و معروف بودند که مناسک را اجرا می کردند.

 

 

کودک مداح

فرهنگ امروز/ جبار رحمانی:

یکی از مهمترین نقش های مناسکی، که اهمیتی کلیدی در کم و کیف برگزاری مناسک دینی دارد، موقعیت و هویت متخصصان مناسکی و کنشگران محوری مناسک است. متخصصان اجرای مناسک، نقش اصلی شان، اجرای مناسک بر اساس الگوهای موجود در آن سنت دینی و کمک به مشارکت کنندگان در مناسک برای رسیدن به تجربه دینی عمیق است. به تعبیری امروزی تر و با ارجاع به تجربه زیسته ورایج فضاهای هیات های عزاداری، میتوان گفت حال و هوای مجلس بستگی زیادی به متخصصان مناسکی دارد. سخنران و مداح یک هیات نقش زیادی در کیفیت مراسم ان هیات مذهبی دارند. نکته اصلی برای فهم جایگاه و اهمیت متخصصان مذهبی آنست که آنها باید خودشان واجد شرایط مذهبی خاصی باشند. این متخصصان علاوه بر دانش بالای دینی، باید به مصادیق برتر دینی نزدیک تر باشند و به تعبیری از نظر مشارکت کنندگان در آن مناسک، در حد خودشان اسوه و الگوی دینداری باشند و حد بالایی از تقوا و شخصیت دینی داشته باشند.

متخصصان دینی به دلیل نقش کلیدی ای که در ایجاد تجربه دینی  و هدایت حس و حال معنوی افراد دارند، باید خودشان نسبت عمیق و معناداری با فضاهای دینی داشته باشند. به همین دلیل ادیان در طی تاریخی، قشر خاصی را صرفا برای امور دینی تربیت کرده اند. شکل گیری قشر خاص متخصصان دینی،‌صرفا به دلیل این نیست که دانش دینی مورد نیاز آنها خیلی زیاد و خاص است، بلکه مساله اصلی آنست که آنها باید تجربه دینی و هویت دینی و مصداق عامل دینی باشند. آنها باید تذهیب شوند تا بتوانند به عنوان متخصص دینی، نقش فعال و موثری در تبلیغ و توسعه دین داشته باشند. به همین دلیل مقام و منزلت دینی و ایمانی یک متخصص دین،‌خیلی مهمتر از مقام معرفتی و دانشی اوست.

این مساله در سنت دینی شیعی ما، در تربیت متخصصان مناسکی، اعم از یک روحانی تا یک مداح و یک مرشد پرده خوان و ... به خوبی دیده میشود. تمام انواع واقشار متخصصان دینی، در یک سنت تربیتی و تذهیبی خاصی رشد می کنند. لذا برای رسیدن به این موقعیت ها باید زانوی طلبگی زد و مدتی مدید را شاگردی کرد. این دوران شاگردی برای متقاضان متخصص دینی شدن، بیانگر یک دوران گذار مناسکی است که فرد از طریق ان به یک شخصیت دینی و متخصص دینی تبدیل می شود. بسته به اینکه به چه جایگاه تخصص دینی قرار است برسد، دروه آموزشی و تربیتی او به طول می انجامد. در پایین ترین رده متخصصان دینی در سنت شیعی، یعنی مداحان (که نسبت به روحانیون و علما و سایر متخصصان خاص دین، در رده پایین تری قرار دارند)،به طور سنتی  باید دروه های خاص تعلیم برای شعر خوانی،‌برای انواع شیوه های اجرای مداحی و ... طی میشد که گاهی ممکن بود تا یک الی دوسال صرفا این متقاضی کارش شعر خوانی در محضر استاد باشد. بعد از آن به تدریج که این نوآموز شرایط لازم برای اجرای واقعی و عمومی را پیدا می کرد، او می توانست در حضور دیگران و در مراسم های فرعی یک مداحی یا شعرخوانی مذهبی را انجام بدهد. اما نکته اصلی انست که مناسک مرکزی مذهبی، مانند عاشورا و اربعین و شبهای احیاءو... برای هر مدعی متخصص دینی باز نبودند. بلکه برای اینکه کسی در یک مناسک محوری دینی اجرای نقشی کلیدی را بر عهده داشته باشد، باید شرایط خاصی را طی می کرد و به واسطه تجربه های متعدد قبلی، شایستگی لازم برای آن موقعیت خاص را بدست می آورد.

 آنچه که امروزه در یک دهه اخیز در فضاهای مناسکی کلیدی (دهه محرم،‌شبهای احیاء و...) رخ داده،‌حضور کودکان به عنوان مداح است. این مساله نه در هیات های حاشیه ای، بلکه در هیات های محوری و به وسیله مداحان مطرح و معروف انجام شده و گاه فرزندان دلبند این مداحان بزرگ و معروف بودند که مناسک را اجرا می کردند.

قرار گرفتن کودکان در مناسک مهم مذهبی،‌ دلالت های مختلفی دارد،‌که یک یاز آنها تغییر گفتمانی فضاها و محتواهای مناسکی است. این تغییر گفتمانی،‌محتوای مناسک را از مولفه های عقلانی و درک خردمندان از دین، به سمت درک عاطفی و هیجانی از دین هدایت کرده و از سوی دیگر درک عمیق دین که مبتنی بر تجربه های عمیق و طولانی دینی است،‌جایش را به درک کوتاه و هیجانی سطحی داده است. در نتیجه این تحول گفتمانی است که میتوان حضور یک کودک را در یک مناسک مذهبی کلیدی درک کرد. شاید بتوان پذیرفت کودکان برای کسب مهارت مناسکی در مناسک حاشیه ای و فرعی به تدریج حضور پیدا میکنند تا بتواننند در بزرگسالی در مناسک کلیدی و محوری نقش داشته باشند، اما حضور مستقیم و زودهنگام آنها در مناسک محوری و ایام و مناسب های اصلی معنای خاصی دارد. غلبه گفتمان احساسی و هیجانی بر مناسک، زمینه اصلی حضور معنادار کودکان است. شاید برخی معصومیت کودکانه را بهانه ای برای اجرای این کودکان متخصص مناسکی بدانند، اما باید دقت کرد هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. این عبارت بیانگر آنست که کودکان حق حضور در مناسک و تجربه گذار و تبدیل شدن به متخصص مناسکی را دارند،‌اما قرار نیست این کار به سرعت و در اسرع وقت انجام بگیرد. مناسک کلیدی مانند تاسوآ و عاشورا یا شبهای احیاء، عظیم تر از آن هستند که بتوان غنای معنوی آنها را با حضور کودکان مداح و شعر خوان تضمین و تامین کرد.

به همین دلیل این آشفتگی نظام نقشها و  عدم رعایت سلسله مراتب نقش ها و قشربندی سنی در متخصصان مناسکی، خودش می تواند زمینه ساز آسیب این مناسک و مناسبت های مذهبی باشد. این آسیب نه به دست کنشگران بیرونی،‌بلکه به دست کارگزاران مناسکی اصلی شکل میگرد که در بلند مدت به دلیل انکه روند آموزش متخصصان مذهبی (حتی در مقام یک مداح) و آیین های گذار این نوآموزان مناسکی را تحریف کرده و ان را به چند مهارت ساده بیانی (مانند مهارت شعر خوانی) تقلیل می دهد، ما در نسل آینده با متخصصان مناسکی ای مواجه خواهیم شد که عمق اندکی داشته و درک سطحی ای از دین و موقعیت متخصصان دینی خواهند داشت. به همین دلیل حضر نابجای کو دکان در مناسک مذهبی محوری، زمینه ای است برای آسیب این مناسک. شاید مهمترین دلالت آیینی این حضور آنست که فرآیندگذار و تربیت متخصصان مناسک مذهبی،‌ به درستی طی نشده و اجرا نمی شود و این خودش زمینه و بستری است برای ایجاد فضاهای آسیب زای مذهبی و آن چیزی که علمای دین از آن به عنوان غلبه شور بر شعور یاد میکنند.

منبع: سایت انسان شناسی و فرهنگ

نظر شما