شناسهٔ خبر: 37044 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«فصلنامه نقد کتاب میراث» و کاوش در گنجینه‌های مکتوب

مجید غلامی‌جلیسه، مدیرعامل موسسه خانه کتاب در پنجمین «فصلنامه نقد کتاب میراث» با گریزی بر نبود قانون مناسب برای حفظ میراث مکتوب می‌نویسد: امروزه به‌راحتی میراث مکتوب ما چه در داخل و چه در خارج از ایران به تاراج می‌رود و بخش قابل توجهی از این صدمات از بی‌قانونی و یا خلأ قانونی است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ پنجمین شماره «فصلنامه نقد کتاب میراث» با سردبیری مجید غلامی‌جلیسه در شش بخش «سخن سردبیر»، «نقد شفاهی»، «نقد آثار»، «نقدپژوهی»، «گوناگون» و «یادداشت» منتشر شد.

میراث مکتوب در داخل و خارج از ایران به تاراج می‌رود

در «سخن سردبیر» جلیسه با اشاره به نبود قانون مناسب برای حفظ میراث مکتوب می‌نویسد: «نگارش قوانین در حوزه میراث مکتوب که کمبود و نبود آن بسیار مضر و پرهزینه است،‌ از جمله مواردی است که باید پیش‌نویسی برای آن در شورای راهبردی تدوین گردد تا تصویب آن توسط مراجع ذی‌ربط جلوی بسیاری از آفت‌ها را گرفت. امروزه به‌راحتی میراث مکتوب ما چه در داخل و چه در خارج از ایران به تاراج می‌رود و بخش قابل توجهی از این صدمات از بی‌قانونی و یا خلأ قانونی است. الگوهای موجود در کشورهایی مانند انگلستان،‌ آمریکا و یا جهان عرب نه‌تنها باید ما را به فکر وادارد که چه‌قدر از میراث مکتوب خود مغفول مانده‌ایم بلکه می‌تواند الگویی مناسب برای تدوین برنامه‌های آتی و تدارک نقشه راه باشد.» (ص ۴)

«بدون رویت نسخ نمی‌توان متون را نقد کرد» گفت‌وگو با نجیب مایل هروی(از مصححان نسخه‌های خطی) است که در صفحات آغازین «نقد شفاهی» آمده که در بخشی از آن می‌خوانیم: «یکی از مشکلات اساسی ما امروز این است که فهرست درستی در دسترس نداریم. فهرست‌های بسیاری در کشور نوشته شده است که همه ذوقی هستند؛ برای مثال، فهرست‌های کتابخانه‌ای،‌ فهرست‌های عمومی و فهرست‌های منطقه‌ای. نسخ خطی در این کشور هنوز شناسایی جدی نشده است. هرچند منابعی در ایران گردآوری شده و امکانات اقتصادی اقتضا کرده که تعداد زیادی از نسخ خطی از کشورهای همسایه به این کشور بیاید و هم‌اکنون در کتابخانه‌های کشور موجود باشد. در این کشور باید توجه کنند که در زمینه تاریخ و فرهنگ، چاره‌ای نیست غیر از این‌که از مبانی آغاز شود. این مبانی متضمن فهرست کامل از نسخ خطی است. فهرست‌های نسخ خطی که ما هم‌اکنون در دست داریم مملو از اغلاط است. این تعداد فهرست‌ها را بیشتر کسانی نوشته‌اند که فقط الفبای فهرست‌نویسی را می‌دانستند و معمولاً توان آن را نداشته‌اند که یک نسخه را به لحاظ ساختارشناسی، تاریخی، کاغذشناسی، خط‌شناسی،‌ آواشناسی و کلیات زبان‌شناسی به درستی بررسی کنند و فهرستی در خور ارائه دهند.» (ص ۹)

سرودن جنگ‌های فرامرزدر قالب مثنوی به پیروی از فردوسی

در همین قسمت فصلنامه ابوالفضل خطیبی(عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی) با نگاهی نقادانه به کتاب «فرامرزنامه» اشاره کرده است. در این بخش آمده است: «این کتاب منظومه‌ای حماسی است در شرح زندگانی،‌ ماجراها و جنگ‌های فرامرز، پسر رستم، در قالب مثنوی که به پیروی از فردوسی سروده شده است. این منظومه از دو نظر اهمیت به‌سزایی دارد: یکی به لحاظ زبانی که از منابع مهم بازمانده از قرن ششم هجری است و دیگری به لحاظ محتوایی که انبوهی از روایات حماسی کهن مربوط به خاندان رستم را در خود جای داده است. فرامرزنامه بر اساس متن منثوری به همین نام که از وجود آن در قرن پنجم آگاهی داریم،‌ سروده شده است؛ این متن منثور نیز،‌ به نوبه خود، از روی نامه خسروان آزادسرو (تألیف در قرن چهارم هجری) که مهم‌ترین کتاب درباره خاندان رستم بوده، نوشته شده است.» (ص ۱۹)

قصه‌ای دراز و شنیدنی نام‌های کتاب «شرح دعای ندبه»

در صفحات دیگر همین قسمت کتاب، عبدالحسین طالعی(عضو هیات علمی دانشگاه قم) در «نگاهی به کتاب شرح دعای ندبه» می‌نویسد: «شرح دعای ندبه،‌ از مهم‌ترین آثار استاد فقید سید جلال‌الدین محدث ارموی (متوفی ۱۳۵۸ شمسی) است که نویسنده شصت سال از عمر خود را بر سر آن نهاده و پس از سی‌ و پنج سال برای نخستین بار، در سه مجلد، حدود دو هزار صفحه منتشر شده است. در این گفتار،‌ ویژگی‌های این کتاب مرور شده است،‌ از جمله: ارتباط محدث با دانشوران معاصر خود برای توضیح جملات دعای ندبه،‌ معرفی شش شرح چاپ‌شده و نشده دعای ندبه مورد استفاده مؤلف، سبک نگارش کتاب،‌ مقدمه مفصل و تحقیقی کتاب در زمینه منابع و اعتبار سندی دعای ندبه و معرفت امام مهدی علیه‌السلام و انتظار آن حضرت.» (ص ۶۰)

طالعی در ادامه نقدی که به این کتاب دارد، با اشاره به برخی ایرادهایی که به کتاب «شرح دعای ندبه» وارد می‌کند، آورده است: «محدث این کار را در طول حدود شصت سال،‌ همواره در دست داشته است؛ لذا،‌ اولاً‌ برخلاف دیگر کتاب‌هایش انجامه ندارد؛ ثانیاً‌ در این مدت چندین نام برایش برگزیده است؛ مانند: کنز الرغائب، نشر لواء القربه، حنین الهائم، نشر الکربه، کشف الکربه،‌ کشف غطاء الکربه،‌ معالم القربه و غیره؛ لذا برخی از این نام‌ها در ذریعه یاد شده است. البته گاهی مطالب را در حد مختصر تدوین کرده و تحریرهای دیگری از کتاب داشته است. سه تحریر از این دست، همان‌هاست که با عنوان میراث محدث ارموی به کوشش سیدجعفر حسینی اشکوری توسط دارالحدیث چاپ شد. این نام‌ها گوشه‌ای از سرگذشت طولانی این کتاب است که خود قصه‌ای دراز و شنیدنی است.» (ص ۶۵)

تزلزلی در کاخ پرگزند در بن کاخی بلند!

«تزلزلی در کاخ پرگزند در بن کاخی بلند!» نوشته حمید عطایی (دانشجوی دکتری فلسفه اسلامی دانشگاه شهید بهشتی) نام مقاله دیگری در بخش «نقد آثار» است که به بررسی کتاب «رساله اثبات العقل المجرد خواجه نصیرالدین طوسی» پرداخته و با برشمردن برخی نارسایی‌های این اثر می‌نویسد: «این کتاب و برخی از شروح و حواشی مهم آن به‌تازگی با تصحیح و مقدمه خانم طیبه عارف‌نیا به چاپ رسید. علی‌رغم سعی بسیاری که مصحح محترم در راه تصحیح این کتاب مبذول داشته است، متن عرضه‌شده از سوی او همراه با اشکالات و نابسامانی‌های گوناگونی است که این گفتار به قصد تذکار آنها سامان یافته است. افتادگی عبارات یا جملات،‌ اشتباه در ضبط کلمات،‌ مقابله‌نشدن دقیق نسخه‌ها با یکدیگر و خاصه سهل‌انگاری در گزارش دقیق اختلاف نسخ در موارد متعدد،‌ ضعف در تشخیص ضبط صحیح کلمات و لغزش در انتخاب ضبط برتر از بین نسخه بدل‌ها، تقطیع‌ها، تقطیع‌های نادرست در پاره‌ای از موارد،‌ اغلاط حروف‌نگاشتی،‌ اعراب‌گذاری غلط، و اشکالاتی ویرایشی دیگر، مانند کاربرد نادرست علائم سجاوندی، بخشی از پریشانی‌ها و نابسامانی‌هایی است که در این طبع به ظاهر آراسته و به‌صورت ویراسته قابل ملاحظه است.» (ص ۶۹)

کتاب‌های تازه در زمینه ایران‌شناسی به زبان روسی

در مطلبی به قلم گودرز رشتیانی(مدرس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران) تحت عنوان «کتاب‌های تازه در زمینه ایران‌شناسی به زبان روسی» می‌خوانیم: «ظاهر کتاب؛ اولین نکته‌ای که با ورق‌زدن کتاب به چشم می‌خورد، صفحه‌آرایی غیر حرفه‌ای و نامنظم آن است؛ فونت و قلم به‌کاررفته نامناسب و فاصله خطوط غیر معمول است. حداقل باید قلم سرصفحه از متن متمایز می‌شد برای تمایز و تشخیص بهتر نام کتاب‌ها از سایر بخش‌های متن،‌ باید یا قلم متفاوت انتخاب می‌شد یا این عناوین به‌صورت ایرانیک می‌آمد. فاصله متن (بالا، پایین، راست و چپ) از حاشیه نیز بسیار بد تنظیم شده و هیچ تناسبی با صفحه‌آرایی معمول در دیگر کتاب‌ها ندارد. با چند بار تورق کتاب،‌ شیرازه آن از هم گسیخته می‌شود که نشان از صحافی غیرحرفه‌ای دارد. یکی از بایسته‌های این‌گونه کتاب‌ها تنظیم فهرست اعلام است که در این کتاب به فراموشی سپرده شده است؛ مساله‌ای که خدشه‌ای اساسی بر اعتبار علمی آن به شمار می‌رود. ضرورت داشت فهرست اعلام عمومی و ترجیحاً با تفکیک اشخاص و نام کتاب‌ها در آخر کتاب تهیه می‌شد تا مراجعه و استفاده خوانندگان از آن با سهولت بیشتری صورت می‌گرفت.» (ص ۱۲۲)

صلاه‌السواعی؛ کتاب ساعت‌ها عبادت به زبان عربی

«اولین کتاب چاپ شده به زبان عربی» نوشته فیلیپ هیتی با ترجمه روجا علی‌نژاد صفحات دیگری از این بخش را به خود اختصاص داده که در این مطلب آمده است: «به‌تازگی،‌ در مخزن گنجینه کتابخانه دانشگاه پرینستون یک جلد کتاب کوچک چرمی دیده شد که نشان‌دهنده اولین تلاش برای چاپ کتاب به زبان عربی با حروف متحرک بوده است. عنوان این کتاب صلاه‌السواعی است (در معنای اصلی،‌ کتاب ساعت‌ها عبادت) که تاریخ چاپ آن ۱۲ سپتامبر ۱۵۱۴م و محل چاپ آن فانوی ایتالیا است. جذابیت این کتاب در اینجا به پایان نمی‌رسد. این کتاب به قدری کمیاب است که تنها سه نمونه دیگر از آن تا کنون شناخته شده است که هر سه آنها در ایتالیا وجود دارند: یکی در کتابخانه ایستنس در مودنا،‌ دیگری در کتابخانه مدیچی در فلورانس و سومی در آمبوروزیانا در میلان. این نسخه بی‌نظیر در آمریکا در قفسه‌ای در گنجینه کتابخانه پرینستون در کنار یک نسخه از اولین کتاب عربی که تاکنون به روش لاینوتایپ در مطبعه یک دانشگاه آمریکایی چاپ شده، قرار دارد که شامل ۱۲۰ برگ است که همه اوراق آن به شدت حفاظت شده است. متن این کتاب به رنگ مشکی است اما عناوین و سرفصل‌ها و علائم نقطه‌گذاری به رنگ قرمز هستند؛ در هر صفحه ۱۲ سطر وجود دارد.» (ص ۱۳۰)

کتابخانه ملی؛ رتبه دوم کتابخانه تراثی ایران

حسین متقی در «نیم نگاهی به فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه ملی ایران نوشته است: «بر اساس آخرین آمارها، این کتابخانه، حدود چهل هزار مجلد دست‌نویس اسلامی و شرقی به زبان‌های عربی، فارسی،‌ ترکی، اردو و برخی زبان‌های شرقی دارد که به نظر می‌رسد،‌ با توجه به رشد کمّی،‌ دست‌نویس‌های این مجموعه، بعد از آستان قدس رضوی، به لحاظ کمّی، اکنون، بر کتابخانه آیت‌الله مرعشی(ره) پیش گرفته و رتبه دوم کتابخانه تراثی ایران را به خود اختصاص داده باشد. گفتنی است از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۸۳ شمسی، برای دست‌نویس‌های کتابخانه ملی، در مجموع ۲۱ مجلد فهرست شامل جلدهای ۱ تا ۲۲ (بدون جلد ۲۰) منتشر شده است؛ در مجموع، ۸۸۳۲ نسخه، مشتمل بر ۳۰۸۳ نسخه فارسی در جلدهای ۱ تا ۶۰۵ نسخه عربی در جلدهای ۷ تا ۲۲، یعنی ۲۰ درصد از کل نسخ گزارش شده است. همچنین، به گفته مسؤولان این کتابخانه،‌ از اوایل دهه ۱۳۸۰، تاکنون، در حدود ۴۵۰۰ نسخه دیگر (غیر مرتب) در ۱۵ جلد فهرست شده که داده‌های آن در وبسایت کتابخانه ملی منعکس شده است، اما به دلایلی، انتشار نسخه کاغذی این  فهرست‌ها عقب افتاده که بنا بر قولی که مسؤولان این کتابخانه عامره داده‌اند،‌ ان‌شاءالله، فهارس نگارش یافته، به‌تدریج منتشر خواهد شد.» (ص ۱۳۸)

مکتب هنری شیراز در نسخ خطی ایران

در مطلب دکتر علی صادق‌زاده وایقان(کارشناس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران) که نگاهی به «مکتب هنری شیراز در نسخ خطی ایران» نام دارد، می‌خوانیم: «این کتاب می‌تواند به‌عنوان یک منبع آموزشی تخصصی در این حوزه مورد استفاده اساتید،‌ پژوهشگران،‌ فهرست‌نگاران و دانشجویان قرار گیرد. در این اثر، نقاشی و تذهیب ایرانی‌ ـ اسلامی مکتب هنری شیراز از بدو ظهور تا اوج تکامل و کتاب‌آرایی در ایران در دوره‌های مغول،‌ تیموری، صفوی، افشاریه،‌ زندیه و قاجار به‌طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. ارائه تصویر روشنی از اهمیت موضوع، فصل‌بندی و تصاویر متناسب با محتوای مطالب ارائه‌شده و نمایه‌های متعدد و تخصصی از مزایای برجسته این کتاب است. علاوه بر بعضی از اشتباهات تایپی، نوشتاری و استناددهی،‌ همخوانی نداشتن عنوان کتاب با فصول و مطالب ارائه شده، دقیق و شفاف نبودن جامعه آماری، بیان‌نشدن پیشینه خارج از کشور، ناقص بودن اطلاعات کتابشناختی منابع و مآخذ،‌ یکدست و کامل نبودن اطلاعات نمونه‌ها و تصاویر، بودن نتایج پژوهش با اهمیت موضوع و حجم مطالب ارائه‌شده، تقسیم‌بندی غیرضروری نمایه‌ها از نواقص و اشکالات عمده این اثر محسوب می‌شود.» (ص ۱۷۷)

فهرست دستخط‌های فارسی در کتابخانه قزاقستان

در صفحات پایانی «نقد آثار» سیدعلی موجانی در بررسی «فهرست دستخط‌های فارسی در کتابخانه قزاقستان» می‌نویسد: «هنگامی که در دهه‌های گذشته، نشریه آکادمی علوم جمهوری کازاخستان را مطالعه می‌کردیم،‌ در آن مجموعه، پیک شعبه علوم اجتماعی شاید تنها منبعی بود که از دامنه مطالعات زبان‌شناسی، تاریخ، مردم و باستان‌شناسی در آن سرزمین سخن داشت. کازاخستان در شمال آسیای مرکزی و دوردست‌تر از سرزمین‌های فارسی‌زبان، همچون سمرقند و بخارا، قرار دارد،‌ با این همه تأثیر عمیق فرهنگ آریایی در میان مردم کازاخ کم‌نظیر و چشمگیر است. نخستین ترجمه شاهنامه به زبان جغتایی که شاه میران کلاندار با امر حاکم یارقند آن را کتابت کرد و امروز یکی از آثار ارزشمند موجود در جمهوری کازاخستان است، ‌مصداقی از این تأثیرپذیری عمیق فرهنگی‌ـ تمدنی است. خوشبختانه این اثر امروز در حال بررسی برای افزوده‌شدن به فهرست «برنامه حافظه جهانی» یونسکو قرار گرفته است و امید می‌رود به‌زودی به‌عنوان نخستین اثر کازاخستان به فهرست جهانی منضم شود.» (ص ۲۳۷)

نقدی که خواننده را به جانب‌داری از مؤلف مصحح سوق می‌دهد

«نقدی بر نقد مصباح الارواح» با قلم مشترک مجتبی نماینده «دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی ادیان- گرایش الهیات مسیحی دانشگاه ادیان و مذاهب قم» و جلال‌الدین افضل در صفحات نخست بخش «نقدپژوهی» گنجانده شده که در آن نویسندگان آورده‌اند: «در این مقاله به نقد نقدی از آقای مسعود طالبی پرداختیم و سعی کردیم نشان دهیم با این نوع استدلال و نتیجه‌گیری و این‌دست ارائه شاهد نمی‌توان چیزی را ثابت کرد؛ و اگر اشکالی در مصباح‌الارواح عامی شروی و تصحیح منتشر شده از آن وجود داشته باشد، این نقد نه‌تنها آن اشکالات را نشان نمی‌دهد که بیشتر خواننده را به جانب‌داری از مؤلف مصحح سوق می‌دهد تا پذیرش انتقادات منتقد. با وجود همه آنچه گفتیم، دور از انصاف خواهد بود اگر یادآوری نکنیم مقاله آقای طالبی، به‌رغم همه نارسایی‌ها،‌ مطالب مفیدی هم داشته است که اگر چنین نبود،‌ قطعاً‌ ارزش نقد را نداشت؛ مطالبی مانند: معرفی موجز و مفید مصباح‌الارواح؛ اشکالات به‌جایی که بر ویرایش و صورت کتاب وارد شده است، مانند نبود نمایه یا اشتباهات نگارشی و صفحه‌آرایی؛ توضیحات مختصر و جالب درباره مبانی معرفت‌شناسیک و هستی‌شناسانه فیثاغورس و اخوان الصفا و ابن عربی و البته بررسی بسیار مختصر آرای ارسطو در این‌باره؛ و نیز ارجاعاتی مفید که در برخی موارد، نه آنهایی که در این مقاله به‌عنوان ادعای بی‌دلیل و مدرک مورد نقد قرار گرفت،‌ ارائه شده است.» (ص ۲۶۰)

اجازه‌های علما در کتب چاپ سنگی

مجید غلامی‌جلیسه(مدیرعامل خانه کتاب) در مطلبی با عنوان «اجازه‌های علما در کتب چاپ سنگی» در بخش «گوناگون» با اشاره به انتشار آثار دینی به عنوان نخستین کتاب‌های منتشر شده چاپ سنگی در بسیاری از شهرهای ایران می‌نویسد: «با ورود صنعت چاپ به ایران به سال ۱۲۳۳ قمری،‌ آهنگ گسترش علم و دانش نواخته شد. چاپ آمده بود تا علم را از انحصار به در آورد و خیلی زود این اتفاق در ایران رخ داد. ابتدا چاپ سربی یا همان چاپ حروفی در ایران رونق گرفت و بعد از گذشت حدود دو دهه، صنعت چاپ سنگی گوی سبقت ربود و توانست در ایران فراگیر شود. اولین کتاب چاپ سنگی به سال ۱۲۴۹ق،‌ قرآن مجیدی بود که در تبریز به چاپ رسید و بعد از آن بود که این صنعت به یمن و برکت کلام‌الله مجید و صد البته با همت و غیرت مردان فرهنگ‌دوست و علم‌پرور ایرانی در بسیاری از شهرهای ایران شایع شد. اهل علم خیلی زود با این نوع از چاپ مأنوس شدند و درصدد تکثیر و انتشار آثار خود و گذشتگان به شیوه چاپ سنگی برآمدند. با نگاهی به آغازینه‌های چاپ در ایران می‌بینیم که عمده کتب چاپ‌شده در ایران دینی و فقهی است. حال آن‌که از باب نمونه، در شبه قاره هند، عمده کتب آثار ادبی است.» (ص ۲۶۲)

کتابشناسی جامع از متون و رسائل قدیمی چاپ شده در ایران

به‌تازگی از سوی «خانه کتاب» و به همت سیدسعید میرمحمدصادق، کتابچه‌ای با عنوان «از بیاض تا سواد: کتاب‌شناسی متون و رسائل منتشره در سال ۱۳۹۲» منتشر شده که شامل مجموعه کتاب‌ها و رسائل منتشر شده به زبان فارسی و عربی، در سال ۱۳۹۲ در ایران است. تا آنجا که نگارنده این یادداشت اطلاع دارد، حداقل در سه دهه اخیر، چندبار کوشش شده است تا کتابشناسی جامعی از متون و رسائل قدیمی چاپ شده در ایران تهیه و تدوین شود، که متاسفانه هیچ‌کدام از آنها سرانجامی نیافته است. خوشبختانه رسائل فارسی‌ ـ به نسبت کتاب‌های فارسی و عربی‌ـ از بخت و اقبال بهتری برخوردار بوده‌اند. استاد فقید،‌ ایرج افشار، (۱۳۰۴ـ۱۳۸۹) از زمانی که دست به تهیه و تدوین فهرست مقالات فارسی زدند (چاپ شده از ۱۳۴۰ تا ۱۳۸۹، ۸ مجلد)، معمولاً نام و نشان تمام رسائل فارسی (و برخی رسائل عربی) که در مجلات و مجموعه‌ها به چاپ رسیده بودند را جداگانه و در انتهای «فهرست مقالات فارسی...» با عناوین «متن‌های فارسی و عربی»، «متون قدیم» و «متون» درج می‌کردند؛ ولی متاسفانه در مورد کتاب‌ها اوضاع غیر از این بود و هرگز فهرست جامعی از این نوع کتاب‌ها به‌طور منظم و مرتب انتشار نیافت. امیدواریم این آرزو،‌ یعنی تدوین «کتابشناسی متون قدیم و رسائل چاپ‌شده در ایران از آغاز تاکنون» هم روزی عملی شود.» (ص ۳۲۵)

شماره پنجم «فصلنامه نقد کتاب میراث» (ویژه بهار) در ۳۳۲ صفحه و به بهای ۶ هزار تومان از سوی موسسه خانه کتاب منتشر شده است.

نظر شما