توجه به فرهنگ های بومی و منطقه که ریشه در تاریخ، سنت و آیین های یک قوم دارد، امروزه جایگاه بالایی داشته و رفته رفته در میان کشورهای مختلف اعتبار بیشتری کسب می کند. این امر مخصوصا از منظر گردشگری و صنعت توریسم نیز به مطالعه، بررسی و شناسایی گذاشته می شود. بخش مهمی از فرهنگ های منطقه در سرزمینهای کهن و متمدنی چون ایران، از گذار دوران طولانی گذشته و امروزه به دست ما رسیده است، شکی نیست که در این مسیر امکان آن وجود داشته است که به فراموشی سپرده شده و تاریخ یک ملت کاسته گردد. با این وجود، تمدن غنی ایرانی- اسلامی این قابلیت را داشته است که فرهنگ های خاصی را زنده و پویا نگه دارد و مردمان نیز با اشتیاق بالایی به برگزاری آنها اهتمام بورزند. این سنت، آداب و آیین ها را می توان در غالب فرهنگ عامه جای داد. که هم تحقیق بر روی آنها کمتر صورت گرفته است و هم جذابیت زیادی برای گردشگران و ماجراجویان دارد.
در حال حاضر در نتیجه تحقیقات زیادی که در کشورهای مختلف در زمینه گردآوری موضوعات فرهنگ عامه انجام گرفته است و در نتیجه توسعه علم مردم شناسی و قوم شناسی، فرهنگ عامه یا فولکلور به یک رشته علمی و دانشگاهی تبدیل شده است که در آمریکا و برخی کشورهای دیگر در مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد و دوره های
پژوهش هاي مردم شناسي، جامعه و گروهي را سراغ ندارد كه مردم روز يا روزهايي را به جشن و مراسم آييني نپردازند كه شادماني، غذا دادن و نيز به فراموش سپردن كارهاي جدي و برنامه هاي شغلي روزانه از ويژگي هاي بنیادين اين آیینها و مراسمات است.
|
در زبان فارسی واژه سنت سه کاربرد عامیانه – مذهبی و علمی دارد. در کاربرد عامیانه واژه های سنت و سنتی مترادف کهنه و قدیمی و گاهی منسوخ و متروک به کار می رود. در دین، سنت مفهومی مقدس دارد و به معنی ودیعه الهی است که توسط گذشتگان به ما رسیده است و امکان هیچ گونه دخل و تصرف و تغییری در آن وجود ندارد و نگهداری و آموزش آن به دیگران و نسلهای آینده وظیفه هر فرد دیندار است. از نظر علمای اسلام ” سنت ” معنای ” طریقه ” و ” سیره ” می دهد که مسلمانان ملزم به عمل کردن آن هستند. در فرهنگ عامه شناسی، سنت؛ مجموعه افکار، اعمال، احساسات و در حقیقت میراث مشترک زندگی اجتماعی یک گروه است که از نسلهای گذشته به جا مانده است. افراد معمولا برای انجام اعمال، پذیرش افکار و بروز احساساتی که سنتی هستند، نیازی به دلیل ندارند. زیرا جنبه های سنتی فرهنگ نه تنها میراث گذشته است، بلکه هر عنصرسنتی حامل یک ارزش و مبین داوری جامعه درباره چیزی است. هر جامعه ای آداب را به خوبی می شناسد و پاره ای از آنها را پسندیده یا ناپسند می داند. سنت، حفظ داوریهای جامعه است و هر عنصرسنتی از یک ایده و ارزش حکایت می کند.
ما در ادامه، سنت «پنجاه به در» را به عنوان یکی از سنتهای قدیمی و ماندگار منطقه قزوین، می آوریم تا هر چه بیشتر به شناخت فرهنگ و آداب و رسوم ایران اسلامی کمک کرده باشیم. به اعتقاد ما این سنت می تواند در فرهنگ عامیانه جای گیرد، زیرا دارای پیشینه ای بوده و بر اساس اعتقادی خاص شکل گرفته است. قزوین از مناطقی بوده که چه در دوران باستانی و چه در دوران اسلامی اهمیت بسیاری داشته است و همواره تحولات تاریخی را در خود دیده است. این منطقه در آثار تاریخی و نوشته های متقدمین آمده است و نشان از اعتبار این شهر و حوزه تاریخی آن دارد.
کهن ترین سند درباره نام قزوین نوشتۀ قدامه بن جعفر است که در نیمۀ دوم سدۀ سوم هجری می زیسته است. نوشتۀ او چنین است:
دژ قزوین به فارسی «کشوین» خوانده می شود و معنی آن «مرز دیداری» است. (1) اگر تفسیری که قدامه بن جعفر از نام قزوین کرده درست باشد، بخش نخست نام، واژه «کشن» به معنی همگانی، انبوه و با نام «کشوادگان» سر دودمان مشهور زمان کیخسرو باید یکی باشد. منبع دیگری که در آن دربارۀ نام قزوین نوشته، مسالک و ممالک ابن خرادادبه است:
«حصار و دژ قزوین را به فارسی «کشوین» نامیده اند و تفسیر آن الحد المرموق است» (2)
اثر دیگر فتوح البلدان است که از نام قزوین چنین یاد می کند:
« دژ قزوین به فارسی «کشوین» نامیده می شد و معنی آن جانبی و کناری است که به نظر میآید مرزی است که باید نگهبانی و حفظ شود» (3)
امام رافعی در ذکر نام قزوین درباره چگونگی «کشوین» نامیده شدن این محل به نقل از التبیان چنین می نویسد: « در کتاب التبیان تالیف احمد بن ابی عبدالله برقی دیدم که او روایت کرده است که؛ قزوین ثغر(مرز) بوده است. یکی از اکاسره (شاهان ساسانی) هنگامی که سرکرده ای را با عدۀ بسیاری به آنجا فرستاد دشمنان آنها پیش آمدند و این نقطه جایگاه سپاهیان بود. آنها صف کشیدند و آماده جنگ شدند. سرکرده آنها در صفوف مزبور شکافی دیده و به یکی از یارانش گفت «این کش وین» یعنی آن موضع را نگهداری کن، پس دشمنان گریختند و در این جایگاه شهری بنا کردند و آن را کشوین نامیدند و سپس معرب کردند و قزوین گفتند.»(4)
در ميان دیگر منابع كهن، اثر معتبر مختصر البلدان؛ به روايت بكر بن هيثم درباره كشوين بودن نام قزوين در پيش از اسلام؛ اشاره دارد كه در زير به آن مي پردازيم:
مصلا نام باغی است در جنوب شرقی قزوین که در حال حاضر، در محدوده شهری قرار گرفته است و از آنجا که بنابر اعتقادات سنتی مردم قزوین، این باغ محل گذر امام زمان بوده است، به لحاظ مذهبي نيز داراي اعتبار و مردم با احترام خاصي به آنجا وارد مي شوند.
|
بنا بر نوشته بکر بن هیثم در آن روزگار در این منطقه روستاهایی بوده است که نامشان از نظر آوایی به مانند تلفظ قزوین کنونی بوده است. بعید نیست که کشوین نیز نام یکی از همین روستاها بوده که در دوران ساسانی به عنوان پادگان و دژ برگزیده می شود و سپس در دوره اسلامی به قزوین تغییر شکل می دهد. (5)
کشف آثار باستانی از روزگارهای کهن و وجود بناهای اسلامی چون مساجد، مدارس، بقاع و خانقاه ها، زوایا و اماکن مقدّسه شیعی چون امام زاده ها و تکیه ها و حسینیه ها در کل منطقه، پرورش دانشمندان بزرگ و شاعران، ادیبان، مورخان، جغرافیدانان، اهل فلسفه و سلوک، فقهای مذاهب، مجتهدان برجسته اصولی، مدرسان عالیقدر، حوزه های متعدد علوم و کوشش های مستمر آنان در جذب طلاب از شهرها و استان های منطقه و حتی خارج از ایران، همه نشان دهنده فرهنگی بودن این شهر تاریخی است و از قدیمترین روزگار هم به داشتن این صبغه علمی و دینی شهرت یافته بود. به قول ابن حوقل مردم قزوین در آداب و علوم دست دارند و به همه آنها از هر راه دلبستگی نشان می دهند. (6)
برگزاري سنت ها و آیین های منطقه ای از ويژگي هاي فرهنگي همة جوامع است، از كهن ترين زمان ها تا به امروز، همة ملت ها، قوم ها، ايل ها و در همه سرزمين ها روزهايي از سال را با مراسمی خاص گرامی می دارند. پژوهش هاي مردم شناسي، جامعه و گروهي را سراغ ندارد كه مردم روز يا روزهايي را به جشن و مراسم آييني نپردازند كه شادماني، غذا دادن و نيز به فراموش سپردن كارهاي جدي و برنامه هاي شغلي روزانه از ويژگي هاي بنیادين اين آیینها و مراسمات است. یکی از مراسم های آیینی که شاید کمتر کسی با آن آشنا باشد، مراسم سنتی پنجاه بدر است که در پنجاهمین روز از فصل بهار، یعنی روز نوزدهم اردیبهشت ماه با حضور خانواده های قزوینی در مصلای قزوین واقع در باغ های جنوب شرقی این شهر برگزار می شود. اين منطقه اگرچه در منابع شناخته شده نيست اما در ذهن مردم، جايگاه مهمي دارد. ما با بررسي در كتب تاريخي در دوره هاي مختلف، اطلاعاتی از اين منطقه مكشوف نكرديم اما شواهد بيانگر اين است كه مي بايست داراي نام و نشان بوده باشد كه امروزه با عنوان ‹مصلا› در بين مردم شناخته مي شود. به نظر مي رسد تغيير عنوان در دوره هاي جديد صورت گرفته است زيرا مصلا نيز به عنوان منطقه اي شناخته شده در منابع تاريخ محلي قزوين ديده نمي شود. با اين وجود اطلاق جايي براي برگزاری مراسمي با اين سبك از طريق گفتگو با مردم منطقه براي نگارنده محرز شده است. مصلا نام باغی است در جنوب شرقی قزوین که در حال حاضر، در محدوده شهری قرار گرفته است و از آنجا که بنابر اعتقادات سنتی مردم قزوین، این باغ محل گذر امام زمان بوده است، به لحاظ مذهبي نيز داراي اعتبار و مردم با احترام خاصي به آنجا وارد مي شوند. همچنين با مصاحبه از تعداد ديگري از اهالي قزوين، گروهی از مردمان قزوین نيز به منطقه ديگري به نام ‹باراجين› كه امام زاده اي نيز در آنجا مدفون است، مي روند اين منطقه يكي از نقاط بكر و ديدني استان قزوين به شمار مي رود.
برج بارجين:
در 12 كيلومتري شمال قزوين محل خوش منظره و خوش آب و هوائي است كه به علت ارتفاع زياد هواي آن از قزوين، خنك تر و مطبوع تر است. در اين محل باغ هاي پر درختي وجود دارد و اهالي قزوين اغلب براي تفريح به اين محل مي روند. در اينجا امام زاده قديمي وجود دارد كه مورد توجه فراوان مردم قزوين قرار می گیرد.
بر روي ارتفاعات جانب چپ رودخانه عريضي كه ارنزك نام دارد، برج بلندي از دور خودنمائي مي کند، چنانكه میتوان از مسافتي بسيار دور، از ميان دشت ها و صحراهاي اطراف آن را ديد. براي رسيدن به پاي برج ميبايد از ميان آبريز كم عرضي به مدت يك ساعت راه پيمود و از سربالائي تندي بالا رفت. بلندي مزبور بر تمام اطراف مسلط است و از فراز آن مي توان شهر قزوين را به خوبي مشاهده نمود.
در مجموع بناي برج باراجين از نظر تناسب؛ بناي جالبي را عرضه مي دارد و چنان مي نمايد كه از پائين به بالا، رفته رفته از قطر آن كم گرديده است. مصالح عمده به كار رفته در اين بنا را سنگ هاي لاشه و قلوه كوه تشكيل مي دهند و با توجه به فاصله زيادي كه اين محل تا رودخانه دارد، بايد توجه نمود كه آب لازم براي آن به اشكال تامين گرديده است. برج مزبور را مي توان از آثار قرن چهارم يا پنجم به شمار آورد.
امام زاده مدفون باراجين:
امام زاده باراجین به این منطقه اعتبار ویژه ای بخشیده است. اهالي منطقه، ایشان را فرزند امام جعفر صادق مي دانند. از آنجا كه ده باراجين به علت نزديكي به قزوين در طول تابستان مورد توجه فراوان مردم است، متوليان امام زاده بناي قديمي آن را ويران و به جاي آن تالار بزرگي براي امام زاده ساخته اند و وابسته به آن تعداد زيادي اطاق جهت اقامت كساني كه براي زيارت و گذرانيدن ایام تعطيل به اين محل مي آيند، بنا كرده اند. این منطقه علاوه بر آب و هوای مطبوعش، به دلیل وجود امام زاده، همواره مورد توجه مردم بوده است. در مقابل در ورودي امام زاده چنار عظيم كهنسالي وجود دارد كه نشانه اي از گذشته بسيار دور اين محل است. (7) آیین پنجاه بدر نیز بهانه ایست که مردمان منطقه هم برای زیارت امام زاده و هم برای تفرج خاطر به باراجین می آیند.
آیین پنجاه بدر چه در مصلا و چه در باراجین، یکی از اصیل ترین آیین های شهر قزوین و خاص این شهر است.
يكي از مشخصات پنجاه بدر؛ امور عبادي و مذهبي است. اين امر از دو منظر قابل بررسي است: الف) دلالت بر اعتقادي دارد كه محل عبور امام زمان بوده و مي تواند راهگشاي بسياري از مشكلات باشد. بر اين اساس نذر و نذوراتي نيز انجام مي گيرد كه در اين روز در بين مردم حاضر در منطقه توزيع مي گردد.
ب) ديگر مبني بر سنت باران خواهي بوده كه از طريق مراسمي برگزار مي گردد. این مراسم تقاضای باران و با اقامه نماز باران همراه است. با مصاحبه مردم منطقه، برخی اعتقاد دارند چون در این هنگام کاشت محصول به پایان رسیده است،
يكي از مشخصات پنجاه بدر؛ امور عبادي و مذهبي است. اين امر از دو منظر قابل بررسي است: الف) دلالت بر اعتقادي دارد كه محل عبور امام زمان بوده و مي تواند راهگشاي بسياري از مشكلات باشد. بر اين اساس نذر و نذوراتي نيز انجام مي گيرد كه در اين روز در بين مردم حاضر در منطقه توزيع مي گردد.
ب) ديگر مبني بر سنت باران خواهي بوده كه از طريق مراسمي برگزار مي گردد. این مراسم تقاضای باران و با اقامه نماز باران همراه است. |
مردم در پنجاه بدر در کنار خواندن نماز و امور مذهبی، به امور تفریحی و گردشگري هم توجه خاصی دارند و مثل مراسم سیزده بدر خانواده ها دور هم جمع می شوند و در دل طبیعت این مراسم را برگزار می کنند. قزوینی های اصیل خوراک ساده و محلی به نام دُیماج که مخصوص مراسم پنجاه بدر بوده، درست می کنند.
دُيماج ترکیبی از نان محلی خشک شده، سبزی، گردو، کشمش، پیاز داغ، سیر، خیار و پنیر کوزه ای است. زنان خوش سلیقه و بانزاکت قزوینی با مهارت خاصی این غذای محلی را درست کرده و بوی مطبوع و دلپذیر دیماج، دهان هر رهگذری را آب می اندازد.
آش رشته و آش دوغ هم از دیگر غذاهایی است که در این روز طبخ می شود و در کنار دیماج، خانواده ها صرف می کنند. عموما در این مراسم بزرگترها به گفتن خاطرات گذشته نیز می پردازند.
خوردن هندوانه، آجیل مشکل گشا، میوه و شیرینی های مخصوص قزوین از جمله باقلوا هم در این روز رواج دارد. همچنین پخت و توزیع غذاهای نذری هم در حین اجرای این آیین سنتی - مذهبی رایج است و از طرفی دیگر مردم دوستان و آشنایان خودشان را در این روز می بینند. در نظر آنها پنجاه روز بعد از نوروز هم در حکم آغاز سال جدید است و این مراسم در کنار آشتی با طبیعت و باران خواهی، فرصت خوبی برای ملاقات دوستان و آشنایان و نوعی دید و بازدید است.
پي نوشت:
* کارشناسی ارشد اسناد
(1) جعفر؛ قدامه؛ صناعه الكتابه؛ چاپ لندن؛ 1889م ص 261
(2) ابن خردادبه؛ المسالك و الممالك؛ ترجمه؛ حسين قره چالو؛ تهران: نشر نو؛ 1370 ص 21
(3) بلاذري؛ فتوح البلدان؛ ترجمه؛ محمد توکل؛ تهران: نشر نقره؛ ص 451
(4) ورجاوند؛ پرويز؛ سيماي تاريخ و فرهنگ قزوين؛ تهران: نشر ني؛ 1377 ص 104
(5) همداني؛ ابن حنيفه؛ مختصر البلدان؛ ترجمه: ح. مسعود؛ تهران: 1349 ص 120
(6) تکمیل همایون؛ ناصر؛ اهمیت تاریخی و فرهنگی قزوین، به كوشش محمد علي حضرتي؛ نسيم: فرهنگ، هنر و ادب قزوين؛ قزوين: بنياد فرهنگي قزوين شناسي 1375؛ صص 26-42
(7) ورجاوند؛ پرويز؛ سرزمين قزوين؛ تهران: 1349 انجمن آثار ملي؛ ص 280 و 288