شناسهٔ خبر: 50244 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

گفتگوی فلسفی بین فرهنگها می‌تواند به سود تعالی بشریت باشد

محمد فنایی اشکوری بابیان اینکه چون فلسفه چیزی جزظهور عقلانیت نیست، می‌تواند مبنای صلح، عدالت، اخلاق ومعنویت باشد، تأکید کرد: گفتگوی فلسفی بین فرهنگها می‌تواند به سود تعالی بشریت باشد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ محمد فنایی اشکوری، استاد مؤسسه امام خمینی(ره) پنج شنبه اول تیر ۱۳۹۶ هجری شمسی برابر با  ۲۲ جون ۲۰۱۷ میلادی در دانشکدۀ فلسفۀ دانشگاه آتن با رئیس دپارتمان فلسفه پروفسور النی کارامالنگو  دیدار و  در زمینه ارتباط فلسفه ایران و یونان گفتگو کرد.

خانم کارامالنگو پس از خوش آمدگویی و اظهار خرسندی از این دیدار، ابتدا گزارشی از دانشکدۀ فلسفه دانشگاه آتن و زیر مجموعه های آن ارائه کرد و سپس علاقه مندی دانشگاه را به ارتباط و گفتگو با اساتید فلسفۀ ایرانی ابراز داشت.

سپس فنایی طی سخنانی گفت: محور فعالیت های آکادمیک من فلسفۀ تطبیقی است. در حوزۀ فلسفۀ اسلامی و فلسفۀ غرب تحقیق و تدریس می کنم و کتابی هم در معرفی فلسفه یونان نوشته ام که در حوزه علمیه و برخی دانشگاه ها به عنوان متن درسی از آن استفاده می شود. می دانیم که هم یونان و هم ایران تاریخی چند هزار ساله و میراثی غنی در فلسفه دارند.

وی با بیان اینکه یونان کانون تفکر فلسفی بوده است، افزود: هم فلسفۀ غرب و هم فلسفۀ اسلامی ریشه در فلسفۀ یونان دارند. فلسفه یونان هم متاثر از فلسفه ایران باستان است. با ترجمۀ آثار یونانی به عربی و فارسی فیلسوفان اسلامی با فلسفه یونان آشنا شدند و با استفاده از آن فلسفه و معارف اسلامی و میراث ایران باستان حکمت اسلامی را پدید آورده اند.

فنایی با بیان اینکه ارتباط و گفتگوی فلسفی بین ایران و یونان  ریشه هزاران ساله دارد و این ارتباط ثمرات و برکات بسیاری داشته است، اظهارداشت: ارتباط بین این دو کانون فلسفه می تواند و ضروری است که در عصر جدید هم ادامه داشته باشد و پی گیری شود. از قدیم گفته اند که فلسفه، عشق به خردمندی و فرزانگی است. بنابراین فلسفه لازمه حیات انسانی و مبنای هر تمدن انسانی است و تا انسان اندیشمند و متمدن هست فلسفه هم خواهد بود.

این استاد فلسفه تطبیقی در ادامه سخنانش تصریح کرد: فلسفه با گفتگو و دیالوگ ارتباط ذاتی دارد: اولا خود تفکر گفتگوی درونی است. ثانیا فلسفه در ضمن گفتگو و مباحثه شکوفا می شود. میراث فلسفی سقراط و افلاطون دیالوگهای باقی مانده از آنهاست. امروزه هم این دیالوگ به ویژه بین فرهنگ های مختلف و علی الخصوص بین ایران و یونان می تواند بسیار پر ثمر باشد.

فنایی اشکوری با اشاره به اینکه به اعتقاد من چون فلسفه چیزی جز ظهور عقلانیت نیست، می تواند مبنای صلح و عدالت و اخلاق و معنویت باشد، تصریح کرد: هنگامی که عقلانیت حاکم باشد عدالت و اخلاق و ارزش های انسانی مجال رشد خواهند یافت. بنابراین گفتگوی فلسفی بین فرهنگها می تواند به سود تعالی بشریت باشد. شاید بدانید که امام خمینی(ره) یک استاد برجستۀ فلسفه بود و برخی از همراهان و شاگردان او فیلسوف بودند.

این محقق و نویسنده کشورمان گفت: فلسفه همیشه در ایران حضور داشته، اما پس از انقلاب اسلامی فلسفه در کشور ما رونق بیشتری یافته و بحث و پژوهش فلسفی در حوزه ها و دانشگاه های ما علاقه مندان بسیاری دارد. اطمینان دارم گفتگوهایی که بین فیلسوفان یونانی و ایرانی برقرار می شود. برای رشد و توسعۀ فلسفه در هر دو فرهنگ  و نزدیکی دو ملت کمک  شایانی خواهد کرد.

در این دیدار که پروفسور پاولس کاووراس استاد فلسفه و هنرهای زیبا هم حضور داشت، گفت: تا آنجا که من میدانم فلاسفه اسلامی با فلسفه ارسطو آشنا هستند و با فلسفه افلاطون کمتر آشنا هستند. آیا این درسته؟

فنایی در پاسخ گفت: البته این مطلب در بین برخی فلاسفه غربی معروف است، اما نمی توان گفت سخن دقیقی است. گرچه فلاسفه ما ارسطو را بهتر می شناسند اما  فلسفۀ افلاطون هم در فلسفه اسلامی تا حدی شناخته شده است. مثلا فیلسوف اشراقی ما سهروردی خود را احیاگر فلسفه افلاطون می داند.  در بین فلاسفه مشائی نیز آراء افلاطون مثل نظریه مثل همیشه محل بحث بوده است، اما چون سهروردی تا قبل از قرن اخیر در غرب شناخته شده نبود و شناخت فیلسوفان غربی عمدتا محدود به ابن سینا و ابن رشد بود، آنها پنداشتند که با مرگ ابن رشد فلسفه اسلامی به پایان رسید؛ در حالی که فلسفه اسلامی پس از آن وارد مراحل تازه ای شد و حکمت اشراقی سهروردی و حکمت متعالیه ملاصدرا ظهور کردند.

وی افزود: از سوی دیگر شما می دانید که فلسفه نوافلاطونی تأثیر چشمگیری بر فلسفه و عرفان اسلامی داشته است و از این طریق هم آنها با افکار افلاطون پیوند دارند.

پس از طرح این مطلب معلوم شد کاووراس با عرفان و تصوف اسلامی آشناست و بسیار به آن علاقه مند است و از دکتر فنایی خواست که در جلسۀ دیگری در این باره به ویژه درباره مولوی و ابن عربی گفتگو کنند و قرار شد روز بعد ایشان به محل اقامت دکتر فنایی بیاید و این بحث را ادامه دهند.

در پایان پروفسور کارامالنگو از دکتر فنایی دعوت کرد که در زمان دیگری در سمیناری با حضور اسایتد فلسفه یونان درباره تأثیر افلاطون بر فلسفه اسلامی سخنرانی کند.

نظر شما