شناسهٔ خبر: 53320 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

چند نکته درباره سیر تطور و تحول خط و نقاشیخط / نصرالله افجه ای

در سال‌های اخیر رونق نقاشیخط باعث شده تا مجموعه‌داران از داخل و خارج از کشور نسبت به خرید این آثار اقبال زیادی نشان بدهند. بویژه در کشورهای حاشیه خلیج فارس و حراج‌هایی چو «کریستی، ساتبی و...» هنر ایران توانسته مورد توجه مخاطبان خارجی واقع شود.

 فرهنگ امروز/ نصرالله افجه ای:                  

نقاشیخط شیوه‌ای در نقاشی مدرن و خوشنویسی معاصر ایرانی که به تدریج در دهه سی و چهل خورشیدی توسط برخی از خوشنویسان و نقاشان ایرانی شکل گرفت و تا امروز به حیات خود در عرصه هنر معاصر ادامه داده و در بسیاری از کشورهای منطقه نیز پیروانی یافته‌است.این گروه از هنرمندان در وادی نقاشیخط به ترکیبی از خطاطی و نقاشی دست زدند از این رو به این شیوه گاهی خطاشی و خط نقاشی هم می‌گویند.

برخی براین باورند،ریشه‌های خوشنویسی را می‌توان در شیوه‌های تفننی خوشنویسی ایرانی مانند خط توأمان، خط متعاکس، خط مسلسل، طغرا و مانند آنها مشاهده کرد و جلوه‌های پر فروغی از نقاشیخط در شیوه سنتی گلزار یا در آثار هنرمندانی از دوره قاجار مانند ملک‌محمد قزوینی یا اسماعیل جلایر موجود است.با این حال، مکتب سقاخانه در نقاشی معاصر ایران خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر در خوشنویسی و پیدایش نقاشیخط بوده است. در دوران پس از انقلاب، خوشنویسی با اقبال زیادی از سوی جوانان مواجه شد. آنان در عرصه‌های مختلف اعم از شیوه‌های سنتی یا تلاش برای ایجاد خلاقیت‌های نوین با هم به رقابت پرداختند. در این عرصه روند نقاشیخط هم شاهد تجربه‌های متفاوت و گسترده‌ای شد.

 هنرمندان نوگرا در خط و نقاشیخط

فرامرز پیلارام، رضا مافی، حسین زنده‌رودی، نصرالله افجه‌ای و محمد احصایی در پیدایش و پیشبرد این هنر در ایران مؤثر بوده‌اند. رضا مافی در هنر نقاشیخط پیشگام بود و در این زمینه به موفقیت بزرگی نائل آمد و برخی او را اولین هنرمند خوشنویسی می‌دانند که بر بوم نقاشی، خط نوشته‌است.‌او از نخستین کسانی بود که به هنر نقاشیخط روی آورد.این هنرمند تحت تاثیر از مکتب سقاخانه اولین خطاطی بود که با رعایت اصول سنتی خط، آن را در نقاشی مدرن ایران مورد استفاده قرار داد. برخی محمد احصایی را بنیانگذار نقاشیخط در ایران می‌دانند چرا که او از حروف به عنوان وسیله‌ای برای بیان استفاده کرد. او که خوشنویسی توانا بود و در کار نقاشیخط و ارائه و توسعه آن بیش از دیگران پایمردی کرد و تاکنون در عرصه داخلی و بین‌المللی درخشیده ‌است.

 از سنت شکنی تا حرکت های نوآورانه

با این حال،خاستگاه و شکل‌گیری نقاشیخط امروزی را از دو جنبه روند تحولات در نقاشی معاصر ایران و هم‌چنین روند تحولات در هنر خوشنویسی می‌توان بررسی کرد.به زعم منتقدان هنرهای تجسمی، در هر دو بخش در روند خلاقیت‌های نوآورانه، به چنان ابداعاتی در خط دست یافته‌اند که می‌توان آن را مجموعه‌ای از سنت‌شکنی‌ها، نام نهاد. شاید بتوان گفت مهم‌ترین سنت‌شکنی در رابطه، فرم و محتوا صورت گرفته است.

در دنیای سنتی، خط وظیفه داشت که مفهوم را به آسان‌ترین، سهل‌ترین، سریع‌ترین و خواناترین وجهی بیان کند تا در نگاه اول فرم، محتوا و شکل و مفهوم یک‌جا به بیننده و خواننده القا شود. اما اینک وظیفه مهم خط زیبایی و تبلیغ است. با این حال، هنرمندان در حالی که بدیع بودن و شگفتی را همراه زیبایی از اهداف مهم بصری تعیین کردند با سه اقدام مهم عرصه نوآوری؛ یعنی تغییر شکل (دفرماسیون) در حروف اغراق در حروف (اگزجریشن) و ساده‌سازی (استیلزیشن) تحولاتی در حروف ایجاد کردند تا بتوانند زیبایی و قدرت ارائه و روح تبلیغ گرای آن را بالا ببرند. از این رو، خط در نگاه اول نه می‌توانست و نه می‌خواست که در روند این تغییرات مفاهیم را همراه با شکل، یکجا القا کند. در نقاشی اما از این هم، پا فراتر نهاده شد؛ یعنی به تمامی رابطه مفهوم و شکل از هم گسیخته شد و خط در کنار رنگ و سایر اشکال به جزئی از ترکیب‌بندی تبدیل و تغییر شکل و تکرار حروف فقط به قصد زیبایی از اهداف مهم هنر خط تلقی شد.

 هنری برخاسته از وادی سقاخانه

هنرمندانی چون زنده‌رودی خط را در مرز جنبشی پیش بردند و پرویز تناولی خط را در مجسمه‌های «هیچ» یا نقاشی «هیچ» روی کاسه و بشقاب‌ها، متحول کرد و به دنبال آنان فرامرز پیلارام آنچنان تغییر شکل‌هایی در حروف به وجود آورد که به کلی رابطه فرم و محتوا را از هم گسست و خط در آثارش به مجموعه‌ای از حرکت حروف در بطن سطوح رنگی تبدیل شد. رضا مافی‌نیاز با سیاه‌مشق‌های خود این سنت‌شکنی را ادامه داد تا نوبت به محمد احصایی رسید که در آخرین تحولات هنری خود فقط به مجموعه‌ای از حرکت حروف دست یافت و نام آن را بسم ا... نهاد.

پس از آن نصرا... افجه‌ای با خط، نقاشی کرد و بالاخره جلیل رسولی از خط و چسباندنی‌ها به یکدیگر سعی کرد ضمن احترام به رابطه فرم و محتوا در خط، از طریق چسباندن ترمه‌ها و نمدها و نظایر آن به تابلوی خط، غنای ملی و زیبایی سنتی ببخشد.‌ همچنین هنرمند دیگری چون هادی روشن‌ضمیر با استفاده از ورق طلا در آثار نقاشیخط سبکی نو در این رشته پدید آورد. پس از انقلاب هنرمندان زیادی در عرصه نوآوری با خط یا نقاشیخط بخت خود را آزمودند. این روند ادامه داشت تا آخرین دستاوردهای خط به نام مُعَلی توسط عجمی در سال ۱۳۷۸ شمسی پا به صحنه نهاد. این خط که به عنوان شیوه‌ای جدید در خوشنویسی مورد اقبال قرار گرفته تلاش می‌کند رابطه فرم و محتوا را حفظ کند. توسل به نام علی الهام‌بخش هنرمند، در تحول حروف و ترکیب‌بندی بوده است.

در سال‌های اخیر رونق نقاشیخط باعث شده تا مجموعه‌داران از داخل و خارج از کشور نسبت به خرید این آثار اقبال زیادی نشان بدهند. بویژه در کشورهای حاشیه خلیج فارس و حراج‌هایی چو «کریستی، ساتبی و...» هنر ایران توانسته مورد توجه مخاطبان خارجی واقع شود. اگرچه نباید از نظر دور داشت آثار هنرمندان ایرانی در حوزه خوشنویسی سنتی از گذشته تا امروز ارزشمند بوده و در سال‌های اخیر در کنار نقاشیخط در مجامع بین‌المللی به فروش می‌رود.

منبع: فرهیختگان

نظر شما