شناسهٔ خبر: 56759 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آل‌احمد پیش از غربزدگی به جدال با شرق‌زدگی برخاسته بود

جلال آل احمد در مقدمه‌ای که بر ترجمه‌اش از «بازگشت از شوروی» نوشته است، در چند سطر ماجرای ترجمه این کتاب را تعریف می‌کند. کتاب در سال ۱۳۳۱ ترجمه شده است. به توصیه خلیل ملکی و برای انتشار در روزنامه نیروی سوم. ترجمه و انتشار اثر در روزنامه تا بهار سال ۱۳۳۲ به طول انجامیده است و بنا بوده در قالب کتاب هم منتشر شود. صفحه‌بندی کتاب هم انجام شده بوده که کودتای ۲۸ مرداد رخ می‌دهد. روزنامه بسته و چاپخانه‌اش چپاول می‌شود اما صحاف کتاب را نجات می‌دهد و «بازگشت از شوروی» در سال ۱۳۳۳ منتشر می‌شود.

آل‌احمد پیش از غربزدگی به جدال با شرق‌زدگی برخاسته بود

فرهنگ امروز/ احمد ابوالفتحی: نشر روزبهان اخیراً ویرایشی تازه از کتاب «بازگشت از شوروی» نوشته نویسنده مشهور فرانسوی آندره ژید و با ترجمه جلال‌آل احمد ارائه داده است. انتشار این کتاب بهانه‌ای شد برای نوشتن چند نکته در حاشیه این کتاب.

جلال آل احمد در مقدمه‌ای که بر ترجمه‌اش از «بازگشت از شوروی» نوشته است، در چند سطر ماجرای ترجمه این کتاب را تعریف می‌کند. کتاب در سال ۱۳۳۱ ترجمه شده است. به توصیه خلیل ملکی و برای انتشار در روزنامه نیروی سوم. ترجمه و انتشار اثر در روزنامه تا بهار سال ۱۳۳۲ به طول انجامیده است و بنا بوده در قالب کتاب هم منتشر شود. صفحه‌بندی کتاب هم انجام شده بوده که کودتای ۲۸ مرداد رخ می‌دهد. روزنامه بسته و چاپخانه‌اش چپاول می‌شود اما صحاف کتاب را نجات می‌دهد و «بازگشت از شوروی» در سال ۱۳۳۳ منتشر می‌شود.

کتابی که به توصیه خلیل ملکی ترجمه شد
در این روایت از ماجرای ترجمه این کتاب سه نکته مهم وجود دارد. اولین نکته این است که کتاب با توصیه خلیل ملکی ترجمه شده است. فردی که در چارچوب حزب توده روندی را طی کرد که آندره ژید و کسانی همانند او در چارچوب دیگر احزاب کمونیست جهان طی کردند. خلیلی ملکی یکی از ۵۳ نفری بود که در میانه‌های حکومت رضا شاه به اتهام اعتقاد به «مرام اشتراکی» بازداشت شدند و پس از اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ و آزادی از زندان، حزب توده را بنیان گذاشتند. او که بر مبنای گفته‌های خودش از همان ابتدا به دلیل مشی رهبران حزب توده و وابستگی آنها به شوروی با روند موجود در حزب چندان همراه نبود، در سال ۱۳۲۶ از این حزب جدا شد و «نیروی سوم» را راه‌اندازی کرد.



خلیل ملکی

یکی از همراهان اصلی ملکی در این جدایی جلال آل احمد بود. او که در آن زمان مدیر داخلی ماهنامه مردم یکی از ارگان‌های حزب توده بود، به گفته خودش پس از آنکه به دلیل شدت یافتن وابستگی حزب توده به شوروی پس از ماجرای فرقه آذربایجان نتوانست در حزب باقی بماند به حزب تازه‌تاسیس خلیل ملکی پیوست که به سرعت زیر ضرب و زور حزب و رادیو مسکو از پا درآمد.

پس از آن هم خلیل ملکی و هم جلال آل احمد مدتی را در سکوت سیاسی به سر بردند و جلال در آن مدت به تقویت زبان فرانسه خود پرداخت. به گفته خودش این تقویت زبان، از راه ترجمه آثار کسانی مانند سارتر و ژید صورت گرفت. البته ترجمه بازگشت از شوروی مربوط به این زمان نیست. جلال آن را در اوایل دهه سی ترجمه کرده است. زمانی که همراه با خلیل ملکی و به عنوان یکی از اعضای نیروی سوم، در جبهه ملی ایران عضو بود و از توان مناسبی برای مقابله تبلیغاتی با حزب توده بهره می‌برد.

یک کتاب نیروی سومی
انتشار کتاب «بازگشت از شوروی» در روزنامه «نیروی سوم» در سال سی‌ویک دومین نکته مهم روایتی است که از روند انتشار کتاب در ابتدای این مطلب نقل شد. بازه زمانی تابستان ۱۳۳۱ تا تابستان ۱۳۳۲ یکی از نقاط اوج آزادی مدنی و نیز یکی از پرتکاپوترین ادوار تاریخ ایران در زمینه تحولات سیاسی است. این بازه زمانی با قیام مردمی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ آغاز شد و با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به پایان رسید.

در این دوران آنچه که بیش از هر چیز توجه عموم فعالان سیاسی و اجتماعی را به خود جلب کرده بود، ماجرای ملی شدن صنعت نفت و تقابل میان ایران و قدرت‌های بزرگ غربی بود. در چنین شرایطی، اینکه خلیل ملکی به جلال آل احمد توصیه می‌کند کتابی مانند بازگشت از شوروی را ترجمه کند بسیار جالب توجه است. البته روند مبارزه نظری میان حزب توده و روشنفکران و فعالان سیاسی و اجتماعی که در قالب جبهه ملی گرد آمده بودند، از حدود سال ۱۳۲۹ آغاز شده بود. آل احمد درباره آن دوران گفته است: «مبارزه‌ای که میان ما از درون جبهه ملی با حزب توده در این سه سال دنبال شد، به گمان من یکی از پربارترین سال‌های نشر فکر و اندیشه و نقد بود.»

رقابت میان حزب توده و جبهه ملی و هواداران این دو گروه، از مشخصه‌های بارز حیات سیاسی ایران در بازه ملی شدن صنعت نفت است و انتشار کتاب «بازگشت از شوروی» در این دوران یکی از جلوه‌های این رقابت است که کیفیت آن را مشخص می‌سازد. رقابتی که به واقع می‌توان آن را جدلی فکری دانست. هم فکری بود و هم اندیشه‌ای و البته از سطح قابل قبولی برقرار نبود. انتشار متونی مانند بازگشت از شوروی در آن دوران که سطح جدل‌های مطبوعاتی گاه به حد فحاشی تقلیل پیدا می‌کرد، اتفاقی جالب توجه است.



بُعد جالب توجه دیگر ترجمه «بازگشت از شوروی» به وسیله جلال آل احمد آن است که بخش عمده‌ای از شهرت کنونی او به خاطر نوشتن کتاب «غربزدگی» است. کتابی که در آستانه دهه چهل نوشته شد و خودباختگی ایرانیان در برابر غرب را مورد نقد قرار می‌داد. انتشار ترجمه کتابی مانند «بازگشت از شوروی» در ابتدای همان دهه دلالتی بر این است که ایده آل احمد تنها مختص به غرب‌زدگی نبوده است، او که چالش اندیشه‌ای‌اش با ابرروایت‌های موجود در ساختار فکری را با نوشتن کتابی درباره قرائت‌های خرافی از مذهب در اوایل دهه بیست آغاز کرده بود، در نیمه دوم این دهه و سال‌هایی ابتدایی دهه سی عمده تمرکزش را بر به چالش کشیدن رویکردهای کمونیستی تحت انقیاد شوروی و بلوک شرق قرار داد و در انتهای آن دهه به مفهوم غرب‌زدگی رسید. همه اینها را می‌توان در ایده و راهبردی که از میانه‌های دهه بیست به آن اعتقاد پیدا کرد متجلی دید: «نیروی سوم». راهبردی که از اواسط دهه ۴۰ تا پایان عمر آل احمد در سال ۴۸ در قامت اعتقاد او به اسلام انقلابی به عنوان آلترناتیو وضع موجود متجلی شد.

آیا جلال مامور بوده است؟
سومین نکته که درباره روایت آل احمد از انتشار ترجمه «بازگشت از شوروی» جالب توجه است، این است که این کتاب یک سال پس از کودتای ۲۸ مرداد و در بازه زمانی‌ای که اختناق عمومی فضای روشنفکری را به شدت متاثر کرده بود منتشر شده است. مشهور است که انتشار و ترویج کتاب‌هایی مانند «بازگشت از شوروی» یا «ظلمت نیمروز» نوشته آرتور کوستلر یک برنامه سازمان‌دهی شده از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی و تبلیغاتی بلوک غرب برای در هم شکستن هژمونی محبوبیت مارکسیسم لنینیسم بوده است. انتشار کتاب جلال آل احمد در زمانه‌ای که نفوذ دستگاه‌های اطلاعاتی و تبلیغاتی بلوک غرب در ایران رو به گسترش بود جالب توجه است.

شاید دلیل عمده‌ای که باعث شده است آل احمد در مقدمه کتاب بر این موضوع تاکید کند که این کتاب را به توصیه خلیل ملکی ترجمه کرده است و بنا بوده کتاب پیش از کودتا انتشار پیدا کند این بوده است که مایل نبوده در تبلیغات حزب توده و رادیو مسکو او را متهم به ساخت و پاخت با دستگاه‌های اطلاعاتی غربی کنند. اتفاقی که البته ناگزیر بود. در تبلیغات حزب جلال و همفکرانش به نوکری غرب متهم می‌شدند. همان‌گونه که آندره ژید نیز پس از نوشتن بازگشت از شوروی با همین اتهام روبه‌رو شد و پس از آن «تنقیح بازگشت از شوروی» را نوشت که تندتر از کتاب اول به نبرد با استالینیسم رفته بود.

ایبنا

نظر شما