شناسهٔ خبر: 57233 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

مطالعات میان‌رشته‌ای باید خود مساله باشد!

حسین ابراهیم آبادی گفت: میان رشته‌ای باید مانند آینده نگری، معطوف به مسئله روشن و خود مسئله باشد. ما نیازمند این مسئله هستیم که بعد از سال‌ها سخن درباره میان رشته‌ای به یک سطح بالاتری از آن برسیم.

مطالعات میان‌رشته‌ای باید خود مساله باشد!

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)کنفرانس ملی «نقش مطالعات میان رشته‌ای در توسعه علمی و کارآفرینی» عصر دوشنبه ۲۸ آبان ماه در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد.

در این همایش مرتضی بحرانی عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم با اشاره به اینکه ما در پژوهشکده بیش از ده سال بعد از زمانی که وزارت علوم پژوهشکده را مسئول اجرای میان رشته‌ای‌ها می‌کند به گسترش میان رشته‌ای پرداخته‌ایم گفت: پژوهشکده از آن زمان تا کنون بیش از 10 جلد کتاب، بیش از 100 عنوان مقاله وچندین همایش انجام داده است. اما وقتی به عقب نگاه می‌کنیم توفیقی نداشته‌ایم.

وی افزود: حسین ابراهیم آبادی این بحث را که میان رشته‌ای یک کنش است مطرح می‌کنند و باید آن را انجام بدهید و لازم نیست که به دنبال مبانی مفهومی و دانشی آن بروید، بحث من ناظر به همین مسئله است، من در فرصت مطالعاتی که در استرالیا داشتم متوجه نکته مهمی شدم که ما در این مسئله هم مانند بسیاری از مقولاتمان دچار تناقض هستیم. یعنی هم می‌خواهیم انجام شود و هم اینکه نمی‌خواهیم انجام شود. به همین دلیل می‌توانم بگویم که طرح میان رشته‌ای‌ها هم می‌تواند بدبینانه دیده شود هم می‌تواند خوشبینانه دیده شود. بدبینانه به این معنی که فضای اداری کشور که دست مهندسین- پزشکان است که از علوم انسانی ناامید شده است با طرح میان رشته‌ای می‌خواهد پزشکان را به این عرصه‌ها وارد کند که قلمرو را به طور کامل تصاحب کنند. خوشبینانه هم این است که قرار است اتفاقی بیافتد اما در قانون چیزی نمی‌بینیم. قانون می‌گوید تربیت نیروی متخصص و متعهد، مگر قبلا این کار را نکرده‌ایم؟ من متوجه این حلقه مفقوده در مطالعات میان رشته‌ای در کشور خودمان شدم که از آن به غایت مسئولیت تعبیر کردم. ما نیازمند غایت مسئولیت هستیم یعنی در برنامه‌هایمان یک غایت یا افق نهایی نداریم.

عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم ادامه داد: ما در طول تاریخ سه مرحله پیشا رشته‌ای، رشته‌ای و پسا رشته‌ای داشته‌ایم، در هر دوره معرفتی بشر غایتی را دنبال می‌کند مثلا در دوره سنت وقتی که سقراط ارسطو، افلاطون اندیشه را بیان می‌کنند برای این است که انسان به فضلیت برسد. یعنی  فاضل شدن غایت نهایی است. وقتی به قرون میانه می‌رسیم ایمان مسئله می شود. یعنی انسان‌ها انسان می‌شوند تا به غایت ایمان برسند. اما وقتی به رنسانس می‌رسیم غایت فرق می‌کند و در این زمان غایت بشر نه فضلیت است و نه ایمان است، بلکه مسئله امنیت است. یعنی تا کانت همه به دنیال این هستند که  سامانه‌ای از معرفت را به بشر ارائه بدهند که عمل بر اساس آن بدون خدشه باشد و به امنیت بیانجامد، بنابراین دکارت و پیشینیانش سامانه عقلی فضلیت محور و دانش ایمانی کلیسای را هم کنار می‌گذارند و معتقدند که هرجور بر اساس اینها عمل کنید به امنیت نمی‌رسید.

بحرانی با بیان اینکه در این نگرشی که از دوران جدید مطرح می‌شود غایت بشر امنیت می‌شود عنوان کرد: دانش امن در قرون 18 و 19 در حالی که گسترش می‌یافت، واقعا امنیتی را هم با خودش به ارمغان آورده بود در تجلی خود ناامنی‌هایی بسیار خشنی هم به همراه داشت که نمونه‌های بارز آن جنگ‌های جهانی است. از پدیدار شناسی هگل است که غایت مسئولیت مطرح می‌شود که فراتر از امنیت است. بنابراین دانش رشته‌ای که مبنای مدرنیته است خود را در سه دستاورد مهم یعنی دموکراسی، بوروکراسی و تکنولوژی یا تکنوکراسی نشان می‌دهد.

وی در ادامه با اشاره به اینکه ادعای هر سه این دانش‌ها این است که گونه‌ای از امنیت را ایجاد کنند گفت: اما خدشه‌هایی داشته‌اند که در تقابل‌های دوگانه خود را نشان می‌دادند. در این دوگانه‌ها و نفی ابژه، نفی دیگری و نفی گذشته ما از هگل متاخر است که به مسئله مسئولیت می‌رسیم. بنابراین اساسا میان رشته‌ای سامانه دانشی پسا توسعه است و از اینجاست که دچار تناقض هستیم. چرا که هنوز توسعه یافته نیستیم. به دلیل اینکه ما تاریخ توسعه را نداریم و از طرفی هم نمی‌توانیم بیاستیم که این تاریخ محقق شود. اما باید این افق نظری را داشته باشیم که بدانیم که در کجای دانش هستیم که می‌خواهیم از میان رشته‌ای استفاده کنیم. وقتی که نظام رشته‌ای به بلوغ نرسیده چه توقعی از میان رشته‌ای می‌توانیم داشته باشیم.

بحرانی با اشاره به تاریخ میان رشته‌ای گفت: میان رشته‌ای در چهار حوزه است؛ از دانش شروع می‌شود تا دانشگاه، میان رشته‌ای در گام نخست معطوف به کشف حقایق است. موضوعاتی که از کانون به مرز می‌رسند. از کشف الحقایق به انسجام اجتماعی می‌رسد. آخرین مرحله همکاری و هم آوایی خود داشگاهیان است. یعنی درواقع میان رشته‌ای  چرخه‌ای است از کشف الحقیقتی معطوف به پژوهش در این چرخه است که یک نوع تعالی و برامدگی میان مسئولیت را داریم. مسئولیت مانند یک حلقه می چرخد، اما آیا پژوهشکده که بیش از ده سال در این زمینه فعالیت میکند، در عمل وقتی می بینیم به آن اهداف خودش نرسیده است که به نظرم دلیل اصلی اش این است که به مبانی نظری و غایتی که میان رشته ای دنبال می کرد نرسیده‌ام.

ابراهیم آبادی نیز با بیان اینکه میان رشته‌ای باید مانند آینده نگری، معطوف به مسئله روشن و خود مسئله باشد اظهار کرد: ما نیازمند این مسئله هستیم که بعد از سال‌ها سخن درباره میان رشته‌ای به یک سطح بالاتری از آن برسیم. ما قبل از انقلاب تا سال‌های اول انقلاب مطالعاتی درباره میان رشته‌ای می‌بینیم. در بعد از انقلاب هم رگه‌هایی از مطالعات میان رشته‌ای می‌بینیم تا بعد از سال‌های 72 که موضوع میان رشته‌ای موضوع مطالعه می‌شود.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ما در گذشته هم نمونه‌هایی از رشته‌های میان رشته‌ای داشتیم گفت: کارهایی که مرحوم حبیبی انجام داد میان رشته‌ای بود. همچنین دانشگاه همدان از بدو تاسیس به گونه‌ای کار میان رشته‌ای انجام داده است و به این منظور تاسیس شده است.

وی در ادامه گفت: لازمه کار جمعی آدم‌های مسئولیت پذیر می‌خواهد. تا مادامی که ما این ویژگی‌های فردی را در خودمان پرورش ندهیم نمی‌توانیم وارد میان رشته‌ای شویم. میان رشته یا علاوه بر دانش رشته یا باید دامنه‌ای از فهم دانش‌های دیگری را هم داشته باشیم  آن را گسترش دهیم.

ابراهیم آبادی درادامه با اشاره به اینکه پروژه‌های کلان هستند که می‌توانند افراد را در کنار هم گردآورند تا اینکه منتج به شکل گیری رشته‌های میان رشته‌ای شوند گفت: مهمترین مسئله درسطح کلان است که باید پروژه‌های بزرگ تعریف شود و در سایه این پروژه‌هاست که میان رشته‌ای شکل می گیرد. مانند مسائل عمده‌ای مانند  مسئله آب، سلامت و ... بخش مهمی از آن اجتماعی است. 

نظر شما