شناسهٔ خبر: 58055 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

پژوهشگری که هرگز به خانه‌اش نرسید / علی اشرف صادقی

۲۲ سال از مرگ احمد تفضلی زبان‌شناس ایرانی گذشت

فرهنگ امروز/ علی اشرف صادقی:

مرحوم احمد تفضلی (۱۶ آذر ۱۳۱۶– ۲۴ دی ۱۳۷۵) از دوستان نزدیک من بود و دوستی ما از دوران دانشجویی در دانشگاه تهران شروع شد. البته ایشان سه سال از من زودتر وارد دانشگاه شده بودند و پس از اتمام تحصیلاتشان در ایران یک بورس چهارساله از انگلستان دریافت کردند و برای ادامه تحصیل به لندن رفتند. من هم سه سال بعد همان بورس را گرفتم و به کشور فرانسه و شهر پاریس رفتم. در آن دوره هم رابطه ما با هم ادامه داشت تا اینکه دوره بورس دکتر تفضلی که تمام شد با من تماس گرفت و گفت می‌خواهم بیایم پاریس و یک دوره دوساله تکمیلی هم آنجا بگذرانم. همین اتفاق هم افتاد و او به پاریس آمد و بعد از این دوسال با توش و توانی پرمقدار و غنی به ایران برگشت. استادِ دکتر تفضلی پیش از چاپ «کتاب سوم دین‌کرد» برای او فرستاد تا بخواند؛ بعد این استاد، در مقدمه کتاب خود ضمن تشکر ویژه از تفضلی نوشت که او ترجمه این کتاب را چنان زیر و زبر و بهینه کرد که جا داشت نام او به عنوان مترجم روی جلد این کتاب می‌آمد. دکتر احمد تفضلی تا لحظه‌ای که آن اتفاق فجیع افتاد مدام در حال تحقیق بود و ترجمه و مقالات بسیاری را به زبان‌های فارسی، فرانسه و انگلیسی در نشریات و مجلات معتبر ایرانی و بین‌المللی منتشر کرد که واقعاً همه این مقالات را می‌توان به عنوان یک گنجینه، علی‌الخصوص در زبان‌شناسی حوزه پهلوی به حساب آورد. زبان‌ پهلوی که تخصص و مسأله اصلی دکتر تفضلی بود، در عین شناخته بودن ابهامات و ناشناخته‌های فراوانی دارد و به هر صورت دکتر تفضلی بر سر برطرف کردن این ابهامات و روشن کردن مسیر شناخت زبان پهلوی عمر گذاشت. از ایشان روزها و لحظه‌ها و حرف‌ و گفت‌وگوهای بسیاری در خاطر من مانده است و همچنان نیز برقرار خواهد ماند. فرزندان ما همسن و سال بودند و وقت‌های بسیاری را خانوادگی به رفت و آمد می‌گذراندیم و در خلال این رفت و آمدها هم گفت‌وگوهای ما بر سر مسائل کاری همیشه به راه بود. گفتن این نکته خالی از لطف نیست که دکتر تفضلی سه یا چهارماه قبل از آنکه با آن مرگ فجیع، از میان ما برود پیشنهادی از دانشگاه هاروارد داشت. یک کرسی در این دانشگاه خالی شده بود و از دکتر دعوت کردند که برای تدریس به هاروراد برود. ایشان قبول نکرد و پیشنهاد را رد کرد. به درستی معتقد بود که کار ما و شرایطی که برای تحقیق و پژوهش نیاز داریم در همین خاک معنی پیدا می‌کند. درست از این حیث که ما در میان مردمی زندگی می‌کنیم که ممکن است در گویش‌ها و لهجه‌هایشان یک کلمه بگویند و آن کلمه در گوشه‌ای از تحقیقات ما جای بگیرد. رشته‌ای که ما در آن درس خواندیم و تحقیق کردیم، مهندسی نیست که هر جا بشود آن را ادامه و بسط داد. دکتر تفضلی در حال نوشتن کتابی جامع درباره زبان پهلوی بود به نام «تاریخ ادبیات زبان پهلوی» که حروفچینی هم شده بود اما فرصت حتی برای غلط‌گیری‌های نهایی و... هم به ایشان داده نشد. پس از رفتن ایشان کتاب به خانم دکتر ژاله آموزگار واگذار شد که تا حدودی هم پیش رفت و به یک فرهنگ رسید اما ۱۸هزار فیشی که دکتر تفضلی جمع کرده بود برای ما به مشکلاتی برخورد که جز خود ایشان کسی نمی‌توانست این مشکلات را حل کند. متأسفانه دکتر تفضلی ساعت ۱۲ و نیم روز ۲۴ دی ماه ۱۳۷۵ دفتر کارش را در دانشگاه تهران ترک کرد و راهی منزلش در شمیران شد که در خیابان گرفتار مرگی تلخ و البته مشکوک شد.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما